الگوهای رفتارهای خطرناک و ناسالم، گرچه همیشه آشکار و علنی نیستند، اما همه ما را در دوره‌ای از زندگی گرفتار خود کرده‌اند. رفتارهای کنترلگر حد و مرز مشخصی ندارد و معمولا نیز در هر سن، جنسیت و وضعیت اجتماعی و اقتصادی قابل مشاهده است.
کد خبر: ۸۸۴۶۹۵

ما تعریف مشخصی از افراد سلطه‌گر در ذهن‌مان داریم، معمولا یک فرد سلطه‌گر و کنترلگر، به‌عنوان شخص قلدری تجسم می‌شود که خشونت فیزیکی دارد، همیشه در حال تحقیر، سرزنش، تهدید، دستور دادن و اولتیماتوم دادن است ‌یا دیگران را از مسیری که در زندگی دارند، منصرف می‌کند. حال اگر همسفر زندگی‌تان، فرد سلطه‌گری باشد، فلسفه زندگی‌تان بکل، کن فیکون می‌شود. افراد زورگو و کنترل‌کننده، برای تسلط یافتن بر همسر، از ابزارهای مختلف استفاده می‌کنند حتی گاهی اوقات این کنترل احساسی آن‌قدر پیچیده و حرفه‌ای انجام می‌شود که کسی که تحت کنترل قرار گرفته، به این باور می‌رسد که خود، فرد زورگو و سلطه‌گر بوده و بسیار خوش اقبال است که همسرش او را تحمل کرده و با او ادامه زندگی می‌دهد. حال چه این شرایط باعث مشکلات و آزار احساسی و فیزیکی شود یا نشود، وضعیت مساعد و سالمی ‌در رابطه به حساب نمی‌آید، اگر بیش از چند مورد از نشانه‌های زیر را در همسرتان مشاهده کردید، بهتر است مشکل رابطه‌تان را جدی بدانید و درصدد رفع آن برآیید:

جدایی از خانواده و دوستان

خیلی آرام و به‌گونه‌ای کاملا حرفه‌ای شروع می‌شود اما معمولا اولین قدم برای کنترل شماست. ممکن است از این که چقدر با مادرتان تلفنی صحبت می‌کنید، شکایت کند ‌یا با آوردن بهانه‌های متعدد مانع ارتباط شما با دوست صمیمی‌تان شود، گرچه گاهی شرایط حادتر از این است و او تمام تلاش‌ خود را می‌کند تا شما را بر علیه کسانی که پیش از این به آنها تکیه می‌کردید و مصالحت بسیار داشته‌اید، بشوراند. بی‌تردید هدف اصلی همسرتان، از بین بردن شبکه‌های حمایتی و در نتیجه قدرت شماست‌ و بی‌گمان در این صورت است که احتمال مواجهه و مقابله‌تان با ایشان نیز به حداقل می‌رسد.

انتقاد، آن هم از نوع مزمن

هوشیارانه و زیرکانه مورد انتقاد قرار می‌گیرید، حتی بسیاری از مواقع ممکن است خودتان را متقاعد کنید که انتقادهای همسرتان به صلاح و صرفا فقط برای کمک کردن به شماست یا فقط ابراز عقیده‌ای است که شما هم هرگز نباید آنها را به خودتان بگیرید؛ از مدل لباس پوشیدن، حرف زدن، غذا خوردن گرفته تا انجام بسیاری از امور شخصی، تمامی ‌رفتارهایتان نه تنها توسط همسرتان زیرسوال می‌روند بلکه دوست داشتنی هم محسوب نمی‌شوند.

بنابراین، به مرور زمان، انتقاد هر چند کوچک و جزیی، بخش اجتناب‌ناپذیری از رابطه شما می‌شود که درک معنای احساس پذیرفته ‌شدن، دوست داشته شدن و ارزشمند بودن را برایتان سخت و دشوار می‌کند.

چرتکه انداختن کارهای من و تو

«من همه کار برایت کردم، اما تو چی»، «من انتظارم بیش از این بود، انگاری فلان روز،فراموشت شده» و...

روابط سالم و بادوام کاملا متقابل هستند، بی‌تردید در روابط دوستانه و صمیمانه، دو طرف برای کمک به همدیگر از هیچ فرصتی دریغ نمی‌کنند و بدون منت، به یاری هم می‌شتابند و این از مهم‌ترین مولفه‌های یک ارتباط مطلوب و رضایت‌بخش است، اما اگر می‌بینید همسرتان به ‌دلیل کوچک‌ترین اقدامی‌که برای شما کرده است، چرتکه می‌اندازد، چه با کینه به دل گرفتن و چه با انتظار ‌یا طلب عملی متقابل، مسلم بدانید که ایشان برای حفظ جایگاهی بالاتر از شما در تلاش است.

تهدیدهای بیش از اندازه

بسیاری فکر می‌کنند که تنها تهدیدهای فیزیکی خطرناک و مشکل‌ساز هستند، در حالی که تهدید به ترک کردن، قطع کردن امتیازها یا تهدید به آسیب رساندن به خود یا دیگری، درست به مانند خشونت فیزیکی ‌یا حتی در مواردی با شدتی بیشتر از آن، خطرناک و مشکل‌زا هستند. برای هیچ‌کس مطلوب و خوشایند نیست در رابطه‌ای قرار گیرد که مدام ترس از ترک شدن یا آسیب دیدن را داشته باشد، مثلا ممکن است تهدید به این امر شوید که اگر او را ترک کنید خانه، فرزندان و حمایت مالی‌تان را از دست خواهید داد و...، بی‌تردید این تهدیدها چه واقعی باشند و چه غیرواقعی، امان یکی را می‌برد و کنترل و فرمانبرداری دیگری را موجب می‌شود.

بدبینی، حسادت و تهمت‌های بی‌امان

در ابتدای رابطه، حسادت‌های فرد سلطه‌گر نه‌تنها جذاب است بلکه اهمیت بسیار دارد و به معنای مراقبت و توجه ترجمه می‌شود. اما وقتی این حسادت‌ها شدت بسیاری می‌گیرند ممکن است ترسناک و تملک گرایانه به نظر آیند. کسی که از ارتباط شما با دیگران احساس ناراحتی می‌کند و شک بسیار دارد ‌یا مدام به‌دلیل روابط سالم‌تان با دیگران متهم تان می‌کند، فرد بی‌اعتماد به نفس، مضطرب، حسود و مبتلا به پارانویاست که از رفتارهای خویش قصدی جز کنترل دیگری ندارد.

همیشه گناهکار

افراد سلطه‌گر مهارت زیادی دارند که به شما این حس را انتقال دهند که کار اشتباهی را مرتکب شده اید، حتی قبل از این‌که متوجه شوید اصلا چکار کرده‌اید. معمولا همیشه به داشتن انگیزه‌های تبهکارانه متهم هستید. بی‌تردید این روشی است که بدان طریق می‌توانند شما را به انجام کاری وادار کنند و یا آن‌طور که می‌خواهند رفتار کنید.

وجدان همیشه در عذاب

معمولا سلطه‌گران با مهارتی شگرف می‌توانند از احساسات فرد مقابل بر علیه خودشان استفاده کنند. آنها با ایجاد احساس گناه و یا عذاب وجدان در دیگری، برای کارهایی که انجام داده‌اند ‌یا در انجام آن کوتاهی کرده‌اند، به هدف خود برای کنترل کردن دست می‌یابند، چه بسا خوب می‌دانند بواسطه همین امر است که می‌توانند فرد مقابل‌شان را به تقلا و تلاش بیندازند تا برای جبران حس دردآور عذاب وجدانشان کاری کنند و بی گمان، در چنین شرایطی است که فرد تحت سلطه، نه‌تنها قدرت خود را از دست می‌دهد بلکه از نظرات شخصی خود در رابطه هم می‌گذرد و ناخودآگاه بر طبق میل فرد سلطه‌گر رفتار ‌ می‌کند.

بدهکار کردن شما

افراد سلطه‌گر با توسل به ترفندهای بسیاری که معمولا،برای کنترل کردن فرد مقابل شان است، تلاش می‌کنند دیگری را آنچنان در معذوریت بگذارند که مجبور به انجام کاری شود یا از نظر احساسی و منطقی چنان درگیر شود که ترک کردن آن رابطه برایشان سخت و محال شود. مثلا در ابتدای رابطه ژست‌های عاشقانه و رمانتیکی دارند که با نزدیک‌تر شدن، بسیاری از آن ژست‌ها به یکباره ناپدید می‌شوند.

پوچی عقاید ارزشمند شما

به استقبال تجربیات و ایده‌های جدید رفتن، امری بسیار ارزشمند است اما برای یک همسر سلطه‌گر این فقط یک خیابان یکطرفه است، او دوست دارد شما را وادار به پذیرش عقاید خود کند، بنابراین عقاید مذهبی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شما را احمقانه جلوه می‌دهد و مدام تحقیرتان می‌کند و معمولا ‌ تلاش می‌کند دیدگاه شما را در مورد هر چیزی که برایتان مهم است، تغییر دهد.

ایجاد حس تردید نسبت به خویش

شاید همیشه متمایل بودید در رشته حقوق ادامه تحصیل دهید اما همسرتان باعث شده‌ احساس کنید که در این رشته نمی‌توانید موفق شوید یا اگر دوست داشتید تجارتی برای خودتان راه بیندازید، همسرتان ایده‌ها و افکار شما را کودکانه می‌داند و باعث شده است اعتماد به نفس تان را از دست دهید. یک همسر سلطه‌گر برای گرفتن استقلال و وابسته کردن بیشتر شریک زندگی به خودش، از هیچ کاری دریغ نمی‌کند، معمولا با کاشتن بذر تردید در مورد استعدادها و توانایی‌هایش، از او به‌عنوان سلاحی علیه خود استفاده می‌کند و این روشی است که باعث می‌شود بیش از قبل، خواسته‌هایش اجابت شوند.

شرطی کردن محبت، توجه و جذابیت

‌اگر فلان کار را انجام دهی، بیش از این دوستت خواهم داشت‌، ‌اگر وزنت را پایین بیاوری برای من جذاب‌تر خواهی بود‌، ‌اگر بیشتر به زیبایی ات برسی به نظر من ایده‌آل خواهی بود‌، اگر درس و دانشگاهت را سریع‌تر به اتمام برسانی، از جمع عقب نمانده‌ای و من هم می‌توانم حرفی برای گفتن در جمع‌دوستانه و خویشاوندی داشته باشم‌ و... تمامی‌ این جملات به ظاهر منطقی، حاوی یک پیام آسیب‌رسان یکسان هستند که به‌طور تلویحی شنونده را متوجه این مهم می‌کند که ‌شما در این لحظه خاص، به اندازه کافی خوب نیستید‌، ارتکاب این مدل از رفتار، مشخصه بسیاری از افراد سلطه‌گر در روابط کنترل‌کننده است.

بازجوی همیشه جاسوس

فرد سلطه‌گر احساس می‌کند محق بر این امر است که بر همه چیز اشراف ‌ داشته باشد و بیشتر از آنچه که لازم است از تمامی ‌اموری که شاید به او هم مربوط نیست، کسب اطلاع کند.

معمولا جاسوسی‌ها مخفیانه است گرچه گاهی نیز ممکن است به‌طور آشکارا از شریک زندگی خواسته شود که همه چیز را با او در میان بگذارد. عدم‌رعایت حریم شخصی و گاه حتی تجاوز به آن، بکرات قابل مشاهده است، ممکن است ایمیل و تلفن همراه همسرش را چک شود، طالب دانستن رمز عبور پروفایل‌های او در رسانه‌های اجتماعی باشد و... معمولا تمامی ‌این رفتارها با بیان این جمله که به شما اعتماد ندارد ‌یا با به زبان آوردن جمله کلیشه‌ای «از چه می‌ترسی اگر کار اشتباهی نمی‌کنی» توجیه می‌شوند. جاسوسی و بازجویی کردن کار همیشگی افراد سلطه‌جو است و این نشان می‌دهد که هیچ تمایلی برای اعتماد کردن به دیگران ندارند و به مانند پلیس‌ها مدام در حال بازجویی هستند.

ارزش با او بودن را ندارید

همسران سلطه‌گر با‌ ایجاد این حس که کمتر از او هستید یا با بزرگ‌تر جلوه دادن دستاوردهای کاری نسبت به موفقیت‌های شما و ‌با مقایسه‌کردن شما با افرادی که قبلا در زندگی‌اش بوده‌اند، می‌خواهند مجبورتان کنند ‌ قدر این‌که با او هستید را بیش از این بدانید و این باعث می‌شود برای خوشحال و راضی کردن وی بیشتر و بیشتر تلاش کنید.

شوخی در عین آزار

شوخی و اذیت کردن یکی از مهم‌ترین مصادیق ارتباطی افراد سلطه‌گر در بسیاری از روابط است و معمولا نیز در روابط سلطه‌گرانه، آزار احساسی با جملاتی نظیر «تو آدم حساسی هستی، نباید به خودت بگیری»، «تو حساسیت بی‌جا نشان می‌دهی وگرنه من منظور خاصی ندارم» و... توجیه می‌شود. جالب‌تر آن که رفتارهای افراد سلطه‌گر نه‌تنها نباید باعث ناراحتی و دلخوری شما شود بلکه گاه حتی متهم به داشتن واکنش نادرست هم می‌شوید به دیگر سخن، رفتارهای ایشان این حس را به شما انتقال می‌دهد که حقی برای ‌‌ناراحتی نداشتید.

لحظات عاشقانه خالی از احساس

معمولا افراد سلطه‌گر، در اتاق خواب هم، رفتاری کنترل‌کننده دارند. گاهی در همان لحظه ارتباط جنسی همه چیز را ناخوشایند می‌بینید و گاهی بعد از آن بشدت احساس ناراحتی می‌کنید، در هر دو حالت وقتی رابطه جنسی با او احساس خوبی به شما ندهد، این بدان معناست که مشکلی در رابطه شما وجود دارد.

‌تمایل نداشتن به شنیدن نظرات شما

مدام وسط حرف شما می‌پرد ‌یا نظراتی که ارائه می‌دهید خیلی زود فراموش ‌‌شده یا اصلا به آنها توجهی نمی‌شود. کلام و عمل شما معمولا تحت سلطه اوست تا جایی که یادتان نمی‌آید، آخرین باری که در مورد نظر شما سوال کرده، کی بوده است؛ اگر چه هرگز نیز اجازه نمی‌دهد شما در مورد رفتارهای او نظر و احساس واقعی‌تان را ابراز کنید.

به کرسی نشاندن حرف

افراد سلطه‌گر معمولا با زیرکی ‌و با بحث زیاد، حرف خود را به کرسی می‌نشانند، این در مواردی که فرد مقابل منفعل باشد ‌یا حوصله بحث و مشاجره طولانی نداشته باشد، شایع‌تر است. با توسل به این ترفند ‌ طرفشان را از بحث طولانی خسته کرده و باعث می‌شوند حرف‌شان سریع‌تر پذیرفته شود.

نسرین دهخوارقانی / مشاور خانواده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها