شهرام خلج، طراح گریم سریال معمای شاه:

قانع‌ام، پس خوشبختم

سال‌هاست در برنامه‌های خانواده‌محور صدا و سیما به عنوان مجری حضور دارد. سه دهه دوام آوردن در حوزه خانواده از او کارشناسی ساخته که به مسائل مختلف اشراف دارد و می‌توان با او درباره انسان و خانواده موفق صحبت کرد.
کد خبر: ۸۷۶۶۱۷
هرمز شجاعی‌مهر: جوانان را دلگرم کنیم

هرمز شجاعی‌مهر معتقد است که شخصیت هر آدمی‌در خانواده شکل می‌گیرد، خانواده است که آدمی‌را قدردان و عاشق تربیت می‌کند. خودش می‌گوید از پدرش خیلی‌ چیزها آموخته که یکی از آنها قدردانی از نعمت‌های الهی است. شجاعی‌مهر آنچه را از پدرش آموخته ،به فرزندان خود هم منتقل کرده است. او بر این باور است این ویژگی‌ها نسل به نسل منتقل می‌شود.

حدود 30 سال است برنامه‌های خانواده‌محور صداوسیما را اجرا و مجله‌ای هم در حوزه خانواده‌‌‌ منتشر می‌کنید، خانواده چقدر اهمیت دارد که هم در رسانه دیداری و هم مکتوب به آن می‌پردازید؟

خانواده یک واحد اجتماعی کوچک است که جامعه را شکل می‌دهد. همه آموخته‌‌ها و دانش ما از خانواده نشات می‌گیرد. هویت ما را خانواده شکل می‌دهد، ما تحت‌تاثیر خانواده رشته تحصیلی خود را انتخاب و برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم. من همیشه درباره تاثیر شگفت‌آور خانواده این بیت شعر را می‌خوانم: تو اول بگو با کیان زیستی / تا من بگویم که تو کیستی! یعنی این که اگر می‌خواهی خودت را معرفی کنی اول باید بگویی خانواده‌ات کیست و با چه کسانی بزرگ شده‌ای. این شعرنقش بزرگ خانواده را در هویت و تربیت ما نشان می‌دهد.

این نگاه کمی‌ جبرگرایانه‌ای نیست؟ اگر کسی خانواده خوبی نداشت، چگونه می‌تواند به آدمی ‌موفق تبدیل شود؟

این که ما به خانواده اصالت بدهیم، نگاه بدی نیست چون در باور دینی و سنتی ما به خانواده بهای زیادی داده شده است. اما در کنار خانواده نهاد‌هایی مثل مدرسه، جامعه، وسایل ارتباطات جمعی و رسانه‌‌ها موثر هستند. البته ذهن انسان مانند تخته وایت‌برد است که می‌توان آن را مدام پاک کرد و چیزهای جدیدی روی آن نوشت. طبیعی است که دانش و معلومات جدید می‌تواند تفکر انسان را تغییر دهد یا آن را کامل کند. اما در نهایت خود فرد است که تصمیم نهایی را برای انتخاب مسیر زندگی می‌گیرد. خود من در شهر بابل در خانواده‌ای کاملا معمولی متولد شدم، دیپلم گرفتم، برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران آمدم، فارغ‌التحصیل شدم، وارد صدا و سیما شدم و با اساتید و بزرگان زیادی نشست و برخاست کرده و بنیان افکارم را تقویت کردم. بعد از این که از خانه پدری خارج شدم، تلاش کردم دانش و معلومات خودم را افزایش بدهم و درجا نزنم.

خانواده چه بخشی از وجود فرزندان را باید تقویت و حمایت کند؟

تنها افرادی که بچه از همان روز اول آنان را می‌بیند و از آنها تاثیر می‌گیرد پدر و مادر هستند. به نظرم عشق مهم‌ترین چیزی است که پدر و مادر باید به فرزند خود بیاموزند. چون عشق پایه و اساس خلقت و آفرینش خداوند است. خدا به انسان‌‌ها عشق‌ورزی را هدیه داده و وظیفه پدر ومادر است که آن را به فرزندان خود آموزش دهند. آنها باید به بچه‌های خود یاد بدهند عاشق مردم و زندگی باشند و عشق در تمام لحظات زندگی آنها جریان داشته باشد.

معمولا گفته می‌شود والدین باید به فرزندان خود چه چیزهایی بدهند و در این معادله کمتر به این نکته توجه می‌شود که فرزندان در قبال پدر و مادر چه مسئولیتی دارند...

به نظرم در دنیای امروزی بچه‌‌ها باید به والدین خود دانش و علم آموزش دهند و آنها را با تکنولوژی‌های روز آشنا کنند تا بتوانند بهتر و مطمئن‌تر با یکدیگر گفت‌وگو کنند. خیلی از پدر و مادرها با دانش روز چندان آشنا نیستند به همین دلیل زیاد از کار بچه‌ها سردرنمی‌آورند و همین باعث می‌شود بین آنها فاصله ایجاد شود. معتقدم والدین باید به بچه‌‌ها عشق را بیاموزند و فرزندان علم را به پدر و مادر خود هدیه بدهند.

شکافی که بین نسل‌ها ایجاد شده، شاید به این دلیل است که والدین در زمینه علمی ‌و تکنولوژی از فرزندان عقب مانده‌اند؟

به نظرم اختلافی که بین نسل‌ها به‌وجود آمده، در نداشتن برنامه برای تربیت فرزندان هم در خانواده و هم در سطح جامعه است. متولیان جامعه سال‌هاست درزمینه فرهنگی، هنری، علمی و... برای جوانان برنامه‌ریزی مناسبی ندارند. بچه‌ها به صورت پراکنده از طریق اینترنت و ماهواره چیزهایی را آموخته‌‌اند که با باورهای خانواده و جامعه مغایرت دارد. بدیهی است در چنین شرایط میان دنیای بچه‌‌ها و والدین اختلاف به وجود می‌‌آید. واقعیت این است که بچه‌‌ها و خانواده‌‌ها رها شده‌اند و کار به جایی رسیده که اکنون از بحرانی صحبت می‌شود که دامان همه را گرفته است.

به نظر شما برای گذر از این بحران چه باید کرد؟

باید نخبگان جامعه راهکار ارائه کنند. اما به نظر من توجه به مسائل فرهنگی نوجوانان و جوانان می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد و آنها را از وضعیت پرخاشگری و عصیانگری خارج کند. بهتر است مراکز فرهنگی و هنری مکان‌هایی را برای تعامل و گفت و‌گوی بیشتر جوانان با یکدیگر فراهم کند. توجه به قهرمان در سینما و تلویزیون خیلی مهم است چون آنها می‌توانند به فرزندان ما الگو بدهند. با برنامه‌ریزی بهتر می‌شود به نوجوانان و جوانان مسیر درست را نشان داد. معتقدم بهتر است محدوده خط قرمزها کمی‌بازتر شود. وقتی دایره «نبایدها» تنگ می‌شود، جوانان از این دایره بیرون می‌زنند. برنامه‌های فرهنگی و هنری باید آن‌قدر جذاب باشند که نگذارند جوانان به سمت ماهواره، اینترنت و مهاجرت به خارج از کشور بروند. باید به جوانان بها بدهیم و دایره ناکامی‌های آنها را محدود کنیم تا آنها دلشان گرم شود و در کنار و همراه خانواده بمانند.

در قـدیم‌ خانواده‌ها خودشان از خودشان حمایت و مراقبت می‌کردند، بدون این‌‌که کسی به آنها خط و جهت بدهد اما الان با پیشرفت علم و تکنولوژی آسیب‌ها هم بیشتر شده...

در گذشته ذهن‌‌ها بسته‌تر بود و تربیت فقط در خانه و خانواده بود اما الان مدرسه، دانشگاه، اینترنت، رسانه و جامعه بیشتر از خانواده در تربیت موثرند، به همین دلیل آسیب‌ها نیز بیشتر و جدی‌تر شده‌اند.

گفتید در یک خانواده معمولی بزرگ شدید و راه زندگی را خودتان پیدا کردید، چه برنامه‌‌هایی می‌تواند در موفقیت آدم‌ها موثر باشد؟‌

من وقتی می‌خواهم از پدرم صحبت کنم با این شعر سخنم را آغاز می‌کنم: روح پدرم شاد که می‌گفت به استاد / فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ! بجد می‌گویم هر چه دارم از پدرم است. او دیوان مولانا را حفظ بود. من بی‌خود و بی‌جهت مسیر زندگی‌ام را انتخاب و طی نکردم، حتما عقبه‌ای وجود داشت که به من کمک کرد. کسی که خانواده او را تغذیه درست فکری، رفتاری و... کرده باشد مسیر زندگی را سالم طی می‌کند. مگر این‌که متولیان جامعه امکانات خوب و موثری را فراهم سازند تا همه بتوانند از آنها استفاده کنند و این امکانات بتواند جای کمبودهای خانواده را پر کند.

از جایگاهی که دارید راضی هستید؟

خیر! ‌من به جایگاهی که می‌خواستم، نرسیدم و ناکامم گذاشتند. خیلی دوست داشتم آموخته‌ هایم را به دیگران بیاموزم و تدریس کنم اما موانعی به وجود آمد که این خواسته میسر نشد.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها