روزنامه خندان

پدر دولایه ایران

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۸۲۵۱۴۹
اسمش را "عمه قزی" بگذارید‌‌

سیاست روز : اسمش را "عمه قزی" بگذارید‌‌
نقطه‌چین زیر را پر کنید‌‌.
محمد‌‌ سلیمانی - نمایند‌‌ه مجلس و وزیر سابق -: آنهایی که بچه‌های‌شان مقیم غرب هستند‌‌، اد‌‌عای پذیرش مسئولیت قانونی و شرعی‌شان به د‌‌رد‌‌ ... می‌خورد‌‌.
الف) عمه‌اش
ب) عمه‌ات
ج) عمه رهبر کره شمالی
د‌‌) عمه قزی
(توضیح لازم: به جان ننجون گزینه د‌‌ال صحیح است. حالا خود‌‌ د‌‌انید‌‌.)

همان براد‌‌ر سلیمانی: نمی‌د‌‌انم چرا عد‌‌ه‌ای خصوصاً د‌‌ولت و بالاخص فرد‌‌ی از تیم مذاکره از ورود‌‌ مجلس به متن واهمه د‌‌ارند‌‌ و می‌ترسند‌‌؟
به نظر شما چرا عد‌‌ه‌ای می‌ترسند‌‌؟
الف) چون هر کی به گل د‌‌ست بزنه / شاپره نیشش می‌زنه
ب) چون طاقت د‌‌لواپسی شما را ند‌‌ارند‌‌.
ج) چون همه چی آرومه و ملالی نیست جز د‌‌وری شما!
د‌‌) راستش ما هم که عضو تیم مذاکره نیستیم می‌ترسیم چه برسد‌‌ به ...
(اد‌‌امه این گزینه به د‌‌لایل امنیتی حذف شد‌‌ فلذا همین را انتخاب کنید‌‌ که د‌‌رست است.)

باز براد‌‌ر سلیمانی: با ساد‌‌ه‌سازی و سیاه‌بازی و اد‌‌عای نذر روغن ریخته، نمی‌توان پیشرفت‌ها و افتخارات را کم‌مایه و کشور را د‌‌ر آیند‌‌ه گرفتار کرد‌‌.
به نظر شما با کد‌‌ام یک از گزینه‌های زیر می‌توان کشور را از گرفتاری نجات د‌‌اد‌‌؟
الف) اختلاس، د‌‌زد‌‌ی، سوء‌استفاد‌‌ه مالی
ب) د‌‌زد‌‌ی، اختلاس، سوء‌استفاد‌‌ه مالی
ج) سوء‌استفاد‌‌ه مالی، اختلاس، د‌‌زد‌‌ی
د‌‌) هر سه گزینه فوق صحیح است

اعتماد: علیکم بالمتون لا بالحواشی

گفت: «قربان چشم بادامی‌ات»، گفت: «بادام می‌خواهم». موضوع اصلا یک چیز دیگر است، حرف هم چیز دیگری است، اما به جای لب کلام، کلید می‌کنند روی بعضی کلمات و با این کار اصل حرف را شهید می‌کنند. این هم البته ترفندی است و به تجربه معلوم شده که جواب می‌دهد. همین قصه «من روستایی‌ام» که حالا به یک روش تقابل با آیت‌الله هاشمی بدل شده و حتی بچه شهری‌ها هم ادا درمی‌آورند و تفاخر به دهاتی بودن می‌کنند، از مصادیق روشن این ترفند است.

آیت‌الله هاشمی حرف‌های دیگر هم البته زده، از جمله یک حرف درخشان زده که در این روزها دعوا و نزاع برای کشور سم مهلک است و به صراحت گفته که باید از حرف‌های تفرقه‌افکن و دعواساز پرهیز کنیم. اما این حرف نه شنیده می‌شود و نه کسی به آن اعتنا می‌کند.

البته که سیاستمداران باید حساب‌شده‌تر و دقیق‌تر حرف بزنند و از قبل باید پیش‌بینی کنند که فرم و محتوای حرف‌شان چه تاثیراتی روی دوست و دشمن می‌گذارد. اما از این طرف هم افراط در مچ‌گیری و گاف‌گیری بد و زشت و غیراخلاقی است.

حالا که بحثش پیش آمد، دلم می‌خواهد این را بگویم که بعضی از ما روزنامه‌نگاران هم این عادت بد را داریم که از اشتباه و خطای سهوی مسوولان ذوق‌زده می‌شویم و مضمون تازه برای‌شان کوک می‌کنیم. بخصوص بعضی رفقای طنزپرداز – دقت کرده‌ام – که می‌گردند توی حرف‌ها و یک چیز کوچک را پیدا می‌کنند و انگار که مثل پاپاراتزی‌ها شکار لحظه کرده باشند، ذوق‌زده می‌شوند و بزرگش می‌کنند و به جان ملت می‌افتند. تا یک حدش این کار البته خوب است و مدیران را به صرافت می‌اندازد که قدری فکرشده‌تر حرف بزنند. آدم وقتی ببیند که چشم و گوش‌های بینا و شنوا رصدش می‌کنند طبیعی است که حساب‌شده‌تر و فکرشده‌تر رفتار کند و حرف بزند اما از آن طرف هم قشنگی آدم‌ها به همین نحوه حرف زدن و خطا و صواب‌شان است.

بالاخره آقای هاشمی مختص به خودش حرف می‌زند و دایره واژه‌گانش هم منحصربه‌فرد است. ما بیش از ٣٦ سال است که او را می‌شناسیم و بیش از هر مدیر عالی‌رتبه دیگری با ادبیات او آشناییم. الان وارد موضوع نمی‌خواهم بشوم. در این باب جد و هزل، گفتنی‌ها را گفته‌اند و نوشته‌اند. اما نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که تاکید بیش از حد روی بعضی تعابیر ما را از اصل ماجرا بازمی‌دارد. علیکم بالمتون لا بالحواشی. به‌خصوص تاکید دارم روی این نیاز جامعه به صلح و صفا و همدلی و پرهیز از دعوا و نزاع.

قدری جدی‌تر و دقیق‌تر به اتفاقاتی که در شرف وقوع است نگاه کنیم. سیاسیون متاسفانه گرفتار رقابت و حفظ منافع جناحی خود هستند و از منافع ملی و موضوعات جدی غافلند. شاید ما روزنامه‌نگاران بتوانیم به جای مضمون کوک کردن بی‌حاصل و تکراری، رقابت سیاسی را در مسیر صحیحش قرار دهیم و کاری کنیم که این همه انرژی و وقت ملت سر حواشی به هدر نرود و توجه‌ها به سمت «متن» معطوف شود.

شرق : نوسترابادامچیان

خوشبختانه برخلاف زمان آقای احمدی‌نژاد که همه مسئولان شعر می‌گفتند و متافیزیکی حرف می‌زدند، الان همه شاعر و به فیزیک کوآنتوم علاقه‌مند شده‌اند. مثلا به شعری که از آقای اسدالله بادامچیان به دستمان رسیده توجه فرمایید:
«امیدوارم
دولت یازدهم نخواهد که مجلس دولت‌فرموده شکل بگیرد بلکه باید به‌دنبال مجلس مردم‌فرموده باشد».
به‌هرحال ما خوشحالیم. همین که آدم از کارهای قبلش و تاریخ درس بگیرد به‌ ز هیچی است. به‌هرحال خیلی خوب است که برخی در مجلس که بی‌فرموده و بی‌اجازه دولت آقای احمدی‌نژاد آب نمی‌خوردند و پدر عکس سلفی با احمدی‌نژاد شده بودند، وقتی دیدند آقای احمدی‌نژاد نمی‌گذارد مجلس و کشور آب خنک از گلویشان پایین برود، مجلس حساب کار آمد دستش و به‌هرحال بعد از هشت سال (که دست‌برقضا آقای احمدی‌نژاد دیگر رئیس‌دولت نبود) شدند مخالف و منتقد اصلی احمدی‌نژاد. به‌همین‌دلیل شعر اسدالله بادامچیان با اشعار نوستراداموس قابل مقایسه است. البته با این فرق که نوستراداموس هزارسال قبل پیش‌بینی می‌کرد، بادامچیان سه سال بعد و دم انتخابات بعدی مجلس پس‌بینی می‌کند.
حکایت
یکی رفت بیمارستان، دکتر تا طرف را دید، گفت: چشمتان چه قرمز شده. طرف گفت: آقای دکتر درد هم می‌کنه؟
حالا حکایت ماست. هشت سال عده‌ای در مجلس دولت‌فرموده بودند کسی توجه نکرد عرض مردم چیست. الان همه می‌گویند اوه‌اوه چشمت چه قرمز شده ایران‌جان.
آچارکشی
ما هم معتقدیم ما ایرانی‌ها حافظه تاریخی نداریم. بله. حافظه تاریخی نداریم ولی به‌هرحال اعصاب که داریم. به نظر ما، سیاست‌مداران می‌خواهند درباره انتخابات مجلس صحبت کنند و فضا را داغ کنند، فقط توجه کنند یک‌طوری داغ نکنند که هم سیخ بسوزد هم کباب. با تشکر.

قانون: هاشمی در گذر زمان

با توجه به ورود جدی آقای هاشمی رفسنجانی به صحنه و با عنایت به اهمیت صحنه و لزوم ایجاد دلبستگی بیشتر جوانان به صحنه و همینطور خروج مهدی هاشمی از صحنه امروز در ستون بندبازی حیات سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی را در گذر زمان مرور می‌کنیم:
سال 1368
مردم: هاشمی! هاشمی! حمایتت می‌کنیم. (البته کس دیگه‌ای هم نیست، مجبوریم)
سال 1376
مردم: ههههاااااهههههههاااههههاااییههاایییی (مردم هیجان زده‌اند و متاسفانه صدایشان به وضوح شنیده نمی‌شود).
اصلاح طلبان: از توسعه سیاسی در هشت ساله هاشمی رفسنجانی غفلت شد. هاشمی دقت کن!
هاشمی: منتقدان همه در اشتباه هستند. فقط من خوبم.
دلنگرانان وقت: اشرافی گری به وجود آمده در این دوره سیاه قابل گذشت نیست. وقاحت به آنجا رسیده است که فرزندان هاشمی رفسنجانی غذایی عجیب و فراماسونری به نام پیتزا می‌خورند. امروز این پدیده شوم و التقاطی (پیتزا) می‌خواهد به درون ما نفوذ کند و دایره اتحاد ملت را به مثلث‌های کشدار و سس زده تبدیل کند.
سال 1377
مردم: ای بابا. هیچی تغییر نکرد که. بازم زمان هاشمی اوضاع بهتر بود.
اصلاح طلبان: اگر نهادهای ذی ربط وقت ندارند اطلاع دهند که ما خودمان برای هاشمی رفسنجانی محاکمه صحرایی برگزار کنیم.
زیباکلام: هاشمی هاشمی بدجور صادق لازمی
سال 1378
دانشجوها: سکوت هاشمی نشانگر چیست؟ چرا پیام دو خرداد شنیده نمی‌شود؟
دلنگرانان وقت: هایااااااااااااا (صدای حمله دلسوزانه)
اصلاح طلبان: در رو باز کن، کاریت نداریم!
هاشمی: [سکوت]
اصلاح طلبان: باز کن!
هاشمی: بیاین وحدت کنیم.
اصلاح طلبان: میگم باز کن!
هاشمی: باز نمی‌کنم. شما میخواین بزنین. اصلا من انصراف میدم.
اصلاح طلبان: ببین خودت نیومدی ها. ما رفتیم مجلس. بای.
حداد عادل: منم میام.
زیباکلام: اساسا و اصولا دارید اشتباه می‌کنید.
سال 1382
مردم: - آقا این که میگن جزایر هونولولو مال رفسنجانیه حقیقت داره؟ + نه. اینا کذبه، میخوان سر من و تو رو گرم کنن که از موضوع اصلی غافل بشیم. – موضوع اصلی چیه؟ + داماد ما که تو تشخیص مصلحته میگه رفسنجانی سوئیس رو خریده تا دو ماه دیگه میره اونجا رئیس جمهور میشه و بعد حمله می‌کنه به ایران. این پی ام سی رو هم پسرش راه انداخته که حواس مردم از سوئیس پرت شه. + جدی میگی؟ - دروغم چیه؟ تازه برج پیزا هم مال پسر رفسنجانیه.
سال 1384
- برقراری عَداااااالــــــــت ... مبارزه با زورگویاااااان ... غارتگرااااان ... چپاولگراااااان ... آنهایی کهههه سوئیس را خریده ااااند ... بداااااانند ... ملت آنها راااا سر جایشاااااان خواهند نشااااااند + لبخند + علامت ویکتوری
هاشمی: یا خدا!
بعد از 84
هاشمی: من زمان اصلاحات گفتم نکنید، گوش ندادید. 84 گفتم، گوش ندادید. قبلنا به مصدق هم می‌گفتم گوش نمی‌داد. قبل ترش به امیرکبیر گفته بودم اونم گوش نداد و نتیجه اینها را ما دیدیم. نکنید دیگه!
اصلاح طلبان: جناب آقای آیت ا... هاشمی رفسنجانی اندیشمندی ژرف نگر و یکی از بزرگترین سیاستمداران قرن است که متاسفانه عده‌ای تندرو نمی‌گذارند کشور از ظرفیت‌های ایشان بهره مند شود. ما همیشه در طول این سال‌ها پشت ایشان بوده‌ایم، چون پشت بودیم زیاد دیده نمی‌شدیم.
دلنگرانان وقت: هایاااااااااااااااا (هنوز در حال حملات دلسوزانه هستند)
مردم: هاشمی خودش خوبه. بچه‌هاش یه کم دچار انحراف شدند.
سال 1392
هاشمی: لبخند
مردم: هاشمی زنده باد ... خاشمی پاینده باد! (*خاشمی: شخصی مجهول الهویه از اهالی شهرستان خاش)
سال 1394
دلنگرانان: هاشمی به روستاییان توهین کرد / هاشمی بهتر است بازنشسته شود / پسر هاشمی به سزای اعمال خود رسید
هاشمی: لبخند
مردم: دیگه اونقدرها هم همه چی مال پسر رفسنجانی نبود! آدم خوبی بود طفلک. مهدی جان مقاومت کن ما پشتتیم!

این داستان ادامه دارد ... ‌

کیهان:گاز(گفت و شنود)

گفت: هفته‌نامه «صدا» متعلق به حزب کارگزاران در یکی از مطالب شماره اخیر خود تیتر زده است؛ «توافق هسته‌ای با کشف نفت قابل مقایسه است»!
گفتم: ولی بعد از کشف نفت، مسئولان غرب‌گرای آن روز برای این که انگلیس بتواند بدون اعتراض مردم این ثروت ملی را غارت کند؛ به ملت می‌گفتند «این ماده بدبو و کثیف به چه درد می‌خورد؟! بهتر است بدهیم به انگلیس و از شر آن راحت شویم»! چرا با ملی شدن صنعت نفت مقایسه نکرده است؟!
گفت: چه عرض کنم؟! شاید منظور ارگان حزب کارگزاران این است که تاسیسات هسته‌ای به درد نمی‌خورد و اگر توافق وین باعث از بین‌رفتن آن بشود، نباید نگران بود و بهتر است این صنعت را بدهیم برود!
گفتم: حالا که اروپا به خاطر تحریم گازی روسیه با مشکل روبرو شده بعید نیست برخی از غرب‌گراها برای فروش گاز ارزان به اروپا، اعلام کنند، ما مردم که این همه با هم مهربون هستیم و می‌تونیم همدیگه رو ببوسیم، دیگه چه نیازی به «گاز» داریم؟!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها