در حالی‌که در دنیا آثار دراماتیک ارزشمند و ماندگاری بر اساس شخصیت‌های زن میانسال شکل و جان می‌گیرد، اما از این دست نقش‌ها و شخصیت‌ها در فیلمنامه سریال‌ها و فیلم‌هایی که در کشور ما تولید می‌شود، کمتر سراغی می‌توان گرفت. سال‌هاست بازیگران زن میانسال ایرانی از نبود نقش‌های مناسب و متناسب با سن و سالی که در آن قرار دارند، گلایه می‌کنند؛ شکایت و شکوه‌ای که البته وارد است، چه در سینما و چه در تلویزیون.
کد خبر: ۸۲۴۱۸۳
جای خالی زنان میانسال در فیلمنامه

واقعیت این است که دست‌کم در یک دهه اخیر کمتر می‌توان مثال زد و نمونه آورد از نقش‌های جذاب، پیچیده و چندلایه‌ای که در فیلمنامه‌های آثار نمایشی برای بازیگران زن میانسال نوشته شده باشد و این بازیگران معمولا در قالب شخصیت‌های تکراری، تخت و دست و پاگیر خودشان را تکرار می‌کنند. آنها یا مادرانی نگران هستند یا زنانی سینی چای به دست که پهن و جمع کردن سفره ناهار و شام بیشترین و اصلی‌ترین بهانه حضورشان جلوی دوربین‌های تصویربرداری را سبب می‌شود. این قاعده کلی عموما استثنابردار هم نیست و فیلمنامه‌های تلویزیونی و سینمایی را توامان شامل می‌شود.

محدودیت‌هایی وجود دارد

قریب به اتفاق بازیگران زن میانسال تلویزیون و سینما علت کم‌کاری محسوسشان در سال‌های اخیر را پیشنهاد شدن نقش‌های تکراری و فاقد جذابیت ذکر می‌کنند. دلایل جای خالی زنان میانسال در فیلمنامه‌های تلویزیونی چه می‌تواند باشد و چرا این شخصیت‌ها حضوری کمرنگ و در حاشیه و فرعی در آثار نمایشی رسانه ملی دارند؟

مسعود بهبهانی‌نیا، فیلمنامه‌نویس، حضور پررنگ زنان میانسال در سریال‌های تلویزیونی را به این شرط ممکن و دست‌یافتنی می‌داند که درام و نقاط ملتهب و حساس فیلمنامه بر اساس شخصیت آنها و ذهنیات و دغدغه‌هایشان شکل گیرد. در غیر این صورت، شخصیت این زنان عموما به شکل تیپ‌های معمولی درمی‌آید که به نوعی زینت‌المجالس هستند و فقط قرار است استکان چای به دست در فرآیند پذیرایی حضور پیدا کنند.

بهبهانی‌نیا یکی از دلایلی را که زنان میانسال در فیلمنامه‌های تلویزیونی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند گستره محدود و جای کم مانور نویسنده روی آنها می‌داند و به جام‌جم می‌گوید: معمولا به دلایل عرفی، اجتماعی و اخلاقی یک سری محدودیت‌هایی برای پرداختن به نوسانات شخصیتی این زنان وجود دارد. به طور مثال، عشق و دلبستگی‌های جوانانه سال‌ها پیش برای زنان میانسال اتفاق افتاده و دیگر برای آنها کاربرد ندارد و اصولا فیلمنامه‌نویس هم حق و اجازه ورود به این حوزه را درباره این شخصیت‌ها ندارد. پرداختن به چنین موضوعاتی معمولا به دلیل التهاب قصه با ممانعت و گرفتاری‌هایی مواجه می‌شود. البته گاه پیش آمده که استثنائاتی را هم قائل شده‌اند و اتفاقا قصه‌های جذابی شکل گرفته است.

نادیده گرفتن ناهنجاری‌ها

نویسنده سریال‌های خاک سرخ و نرگس ادامه می‌دهد: اساسا ما نگاه ریشه‌ای و اصولی به آسیب‌های اجتماعی نداریم و همیشه در این موارد دست و پا بسته عمل می‌کنیم. میزان انتقادپذیری و آستانه تحمل جامعه چه در باب مناصب دولتی و موقعیت‌های اجتماعی و چه در مورد قومیت‌ها بسیار محدود است. مدیران و دست‌اندرکاران هم به جای این‌که این فضای بسته را بگشایند و جامعه را به بالا بردن آستانه تحمل ترغیب کنند، معمولا به مدارا و مماشات و پرده‌پوشانی روی می‌آورند و سعی می‌کنند از برخی ناهنجاری‌ها بگذرند. برای نمونه، یک فیلمنامه‌نویس هیچ‌گاه نمی‌تواند با محوریت زنان میانسال به موضوعاتی مانند خیانت بپردازد. چندهمسری و طلاق عاطفی که اتفاقا این روزها در جامعه شیوع پیدا کرده نیز از دیگر مباحثی است که فیلمنامه‌نویس نمی‌تواند به آنها ورود کند.

زنان خانه‌دار هم مغفول مانده‌اند

طرح این موضوع که چرا زنان میانسال در فیلمنامه‌های تلویزیونی اکثرا در شمایل زنان خانه‌دار طرح می‌شوند، در حالی که این زنان در بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی جامعه نقش بارزی را ایفا می‌کنند به راه رفتن بر لبه یک تیغ می‌ماند؛ از این بابت که اهمیت حضور و نقش‌آفرینی زنان در خانه و خانواده اگر از جامعه و محیط بیرون بیشتر نباشد کمتر هم نخواهد بود.

بهبهانی‌نیا با تاکید بر نقش زنان در خانه و خانواده تصریح می‌کند: شخصیت زنانی که نقش مادر و همسر را در خانواده بازی می‌کنند هم جای کار بسیاری دارد. یک زن در ارتباط با فرزندان و همسرش که معمولا مسائل و مشکلات اجتماعی زیادی را با خودشان به همراه دارند، نقش تربیتی، بازدارنده و هدایت‌کننده ایفا می‌کند و همین جای کار، پرداخت و مانور بسیاری دارد. هنوز و با وجود تمام تهاجمات رسانه‌ای، خانواده در ایران کارکرد خودش را دارد و محور آن هم زن است. زن در خانواده‌های ایرانی نقش یک تلطیف‌کننده و رابط را دارد.

باید برای همه زنان نقش نوشت

شعله شریعتی نیز در این زمینه با مسعود بهبهانی‌نیا هم‌عقیده است. به باور این فیلمنامه‌نویس، خانه‌دار بودن یک زن جایگاه او را تنزل نمی‌دهد و زن خانه‌دار هم پیچیدگی‌های شخصیتی خودش را دارد که می‌توان از آن نقشی دراماتیک را استخراج کرد. لازمه این کار بررسی موشکافانه مسائل روحی، روانی و ذهنی و درست به تصویر کشیدن شخصیت اوست.

وی با تاکید بر این‌که باید برای همه اقشار اجتماعی و همه زنان در همه سطوح نقش نوشت و خلق کرد، اظهار می‌کند: برای آن‌که یک زن میانسال بدرستی در فیلمنامه به تصویر کشیده شود باید روی تمام وجوه شخصیتی او مطالعه کافی و وافی صورت گیرد.

بازیگر نقش هم شرط است

نویسنده مجموعه‌های لبه تاریکی و جاده چالوس، نوشتن نقش برای زنان میانسال را مشروط به وجود قابلیت و توانایی خاص در فیلمنامه‌نویس می‌داند و تاکید می‌کند: نوشتن نقش یک شخصیت میانسال ایجاب می‌کند خود نویسنده باتجربه بوده یا شناخت روان‌شناسانه از آن شخصیت داشته باشد. اگر نویسنده نتواند با شخصیت ارتباط لازم را برقرار کند طبیعتا قادر نخواهد بود به آن عمق ببخشد. شریعتی تصریح می‌کند: گاهی ممکن است یک نقش خوب برای بازیگران میانسال نوشته شود، اما بازیگری که برای نقش درنظر گرفته شده توانایی اجرای آن را نداشته باشد و به نوعی آن را تلف کند. پیش آمده که تهیه‌کنندگان بر سر مسائل مالی با یک بازیگر به توافق نرسیده و مجبور شده‌اند نقش را به بازیگر دیگری بسپارند که از توانایی‌های لازم برخوردار نبوده و فقط از لحاظ سن و سال به شخصیت نزدیک است.

این طبیعی است که در اکثر فیلمنامه‌ها نقش‌های کلیدی و چالش‌برانگیز برای جوانان باشد و شخصیت‌های میانسال در حاشیه قرار بگیرند، اما اگر همین نقش‌های حاشیه‌ای هم به درستی نوشته شود می‌تواند ماندگار باشد. یک اشکال کار در این است که بازیگران میانسال ما همیشه می‌خواهند نقش اول را بازی کنند.

تمرکززدایی از جوانان

این فیلمنامه‌نویس یادآور می‌شود: نه فقط فیلمنامه‌نویسان که مدیران گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌های رسانه ملی هم باید تمرکز خود را از روی جوانان بردارند و به این باور برسند که یک مرد یا زن سن و سال‌دار و بازنشسته هم می‌تواند نقش اول سریال نمایشی باشد. در دنیا فیلمنامه‌نویسان این فرصت را دارند که به همه اقشار جامعه بپردازند.

طرح فیلمنامه سریال میوه ممنوعه اگر امروز به تلویزیون پیشنهاد شود به احتمال زیاد مورد موافقت قرار نمی‌گیرد. زمانی که در سیاست‌های تلویزیون نگاه و تمرکز غالب بر جوانان است به طور طبیعی و ناخودآگاه این حس به فیلمنامه‌نویس تزریق و تلقین می‌شود که به آن سمت و سو برود.

پای فیلمنامه‌ها می‌لنگد

پروانه معصومی: بارها پیش آمده که وقتی پیشنهادی می‌رسد، می‌گویم اگر زن پای سماور و چای بیاور می‌خواهید من نیستم، اما اگر نقشی است که حذفش کنید فیلم لنگ بزند، فیلمنامه را برایم بفرستید.

فاطمه گودرزی: بازیگر سنش که تغییر می‌کند در پیشنهادهایش هم تغییراتی صورت می‌گیرد. حتی ممکن است بیشتر انتخاب شود تا انتخاب کند. خوشحال می‌شوم که فیلمنامه خوب به من پیشنهاد شود اما اگر نشد باید بنشینم در خانه و بیکار بمانم؟

فریده سپاه منصور: نقش خوب موجود نیست. همیشه باید مادربزرگی باشم که یک گوشه نشسته و نصیحت می‌کند. گاهی نقش‌ها آن‌قدر کم‌مایه هستند که هیچ خلاقیتی نمی‌توان برای آنها خرج کرد.

مهرانه مهین‌ترابی: در سینمای ایران هیچ وقت قصه بر محور زنان میانسال نوشته نشده است، چرا که همیشه مساله بازگشت سرمایه، تهیه ‌کننده را از رفتن به سراغ چنین فیلمنامه‌هایی برحذر می‌کند.

محسن محمدی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
برچسب ها: سریال زنان
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها