گفت‌وگو با پژوهشگر موسیقی نواحی

موسیقی «پایتخت» اینگونه شکل گرفت

سریال پایتخت به دور چهارم خود رسید؛ مجموعه‌ای که سه سال، پیاپی و همزمان با نوروز و امسال در ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما پخش شد و مخاطبان خود را داشت. ساخت موسیقی این سریال برعهده آریا عظیمی‌نژاد بود. او بخوبی توانست از نغمه‌ها و ملودی‌های نواحی مختلف ایران بهره ببرد و گوش میلیون‌ها ایرانی را با موسیقی مازندران، خراسان، هرمزگان و لرستان آشنا کند.
کد خبر: ۸۱۹۷۰۷

هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و نویسنده کتاب‌هایی چون «نقش زن در موسیقی مناطق ایران»، «موسیقی رمضان در ایران»، «موسیقی آیینی قوم ترکمن: سیری بر جایگاه اهل بیت(ع)» و... از همان ابتدا در کنار آریا عظیمی‌نژاد قرار گرفت تا مشاور او باشد و رمز و راز موسیقی مناطق مختلف ایران و خنیاگرانش را بر او آشکارتر کند.

هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و مشاور آریا عظیمی‌نژاد در ساخت موسیقی این سریال بوده است. با او درباره چگونگی همراه شدن با آهنگساز و گروه موسیقی سریال «پایتخت» گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

ساخت موسیقی پایتخت چگونه شکل گرفت؟

دوستی من با آریا عظیمی‌نژاد به 20 سال قبل برمی‌گردد، اما در ارتباط با مجموعه پایتخت، دو سه ماه پیش از شروع اولین مجموعه، آریا با من تماس گرفت و گفت: علی‌آباد کتول، موسیقی مخصوص خود را دارد؟ گفتم با من بیا تا دستت را در دست بهترین نوازندگان آن منطقه بگذارم. این بود که او را به سیداحمد حسینی که سابقه خوبی در علی‌آباد کتول دارد، معرفی کردم و این‌گونه بود که آریا یک اتاق از خانه مادرش در علی‌آباد را آگوستیک کرد و ضبط قطعات شروع شد. آخر می‌دانی پدربزرگ مادری آریا اهل همان منطقه و از زمین‌داران بزرگ است.

یعنی شما به ضبط یک‌سری قطعات اولیه پرداختید، بدون این‌که سریال شکل گرفته باشد و شما تصویر خاصی داشته باشید؟

آریا عظیمی‌نژاد به یک‌سری قطعات شاد و غمگین و آهنگ‌های طنزآمیز نیاز داشت و نوازندگان علی‌آباد کتول، آنچه برای بیان حالات و توصیف‌های تصویری مجموعه لازم بود را نواختند و ضبط شد.

ترانه «یار نارنجی‌جونم» چگونه اجرا و ضبط شد؟ آن هم در همین اتاق آگوستیک خانه مادری شکل گرفت؟

آن ترانه را احمد حسینی اجرا کرد و آریا هم خوشش آمد و خواست که اجرا و ضبط شود. البته ترانه، یک ترانه قدیمی است که با اندک تغییراتی بازخوانی و برای تیتراژ پایانی در نظر گرفته شده است. تعدادی قطعات موسیقی محلی علی‌آباد کتول ضبط شد. پسش اینجاست.

چگونه این قطعات با متن هماهنگ شد.

آریا باید نسبت به درونمایه آهنگ‌ها شناخت پیدا می‌کرد. این‌که یک قطعه کجا و چطور به کار برده شود. اینجا هم من در کنار آریا قرار گرفتم و درباره تک‌تک قطعات با او صحبت کردم و گفتم کدام جنبه حماسی دارد و کدام در عزا به کار می‌رود و جایگاه صلوات‌خوانی کجاست و با هر قطعه چه باید کرد.

موسیقی سریال پایتخت، روند رو به رشدی را طی کرده است. برای مثال در موسیقی پایتخت 1، گاهی صدای سازهای غربی بیشتر شنیده می‌شد، اما هرچه جلوتر رفتیم، این سازهای نواحی مختلف ایران چون کمانچه و دوتار و دهل و سرنا بود که بیشتر شنیده می‌شد.

همه تلاش ما این بود که موسیقی نواحی مختلف ایران را به مخاطب خود معرفی کنیم. قبول دارم که در پایتخت یک، ضعف‌هایی وجود داشت، اما به‌مرور، جبران شد و آریا اگر ده کتاب پژوهشی می‌نوشت، نمی‌توانست تا این اندازه در معرفی موسیقی نواحی ایران موثر باشد.

سریال پایتخت 2، یک سریال جاده‌ای بود. گنبد و گلدسته‌ای که باید از شمال به جنوب می‌رسید و در مسجدی در قشم کار گذاشته می‌شد. نخ تسبیح این موسیقی با توجه به تفاوت لهجه‌ها و لحن‌های موسیقایی چه بود؟

ما باید از شمال به جنوب می‌رسیدیم و پیوند موسیقی جز با سفر، امکان‌پذیر نمی‌شد. آریا باید خالو قنبر و غلام مارگیری را می‌دید و با ضرباهنگ سازشان آشنا می‌شد. از سوی دیگر ناچار بودیم از لهجه‌های آوازی مشترک بین چند فرهنگ بهره ببریم. برای مثال در پایتخت 2، زمانی که کامیون از لرستان به سمت جنوب حرکت می‌کند، با توجه به این‌که فضا نیمه‌جنگلی بود، به جای استفاده از موسیقی لری، از آواز هرایی بهره بردیم.

پس استفاده از لحن‌های آوازی مشترک حتی صلوات‌خوانی‌ها و منقبت‌خوانی‌ها، حلقه ارتباط موسیقی نواحی مختلف ایران بود؟

بله در موسیقی پایتخت 2، صحنه‌ای هست که ازدواج آن پیرمرد و پیرزن را در خانه سالمندان نشان می‌دهد. من برای این صحنه یک‌سری صلوات‌خوانی در اختیار آریا عظیمی‌نژاد قرار دادم که او به زیبایی از صلوات استاد کریم کریمی که اهل تربت جام است، استفاده کرده بود؛ صلواتی که خیلی زود، جای خود را باز کرد.

تیتراژ پایانی «جومه نارنجی» چگونه شکل گرفت؟ خاطرم هست که بعضی انتقاد کردند گروه موسیقی سریال پایتخت از یک ترانه پیش از انقلابی استفاده کرده است؟

این ملودی به یک خواننده خاص تعلق ندارد؛ هیچ ترانه محلی به هیچ خواننده خاصی تعلق ندارد و متعلق به فرهنگ و مردم آن منطقه است. «جومه نارنجی» هم در هرمزگان و خوزستان خوانده می‌شده و خود آن خواننده پیش از انقلاب نیز اهل جنوب بوده و از ملودی‌های جنوبی بهره برده است؛ خالو قنبر نیز که از بزرگان موسیقی هرمزگان است، این ترانه را خوانده بود که آریا عظیمی‌نژاد هم خط اصلی را گرفت و با تکیه بر فرهنگ جنوب، به‌روزش کرد که این خدمت به فرهنگ است، نه چیز دیگر.

در موسیقی پایتخت 3 و 4 از ملودی‌های چینی هم استفاده شده؛ چه نزدیکی میان موسیقی ما و چینی‌ها وجود دارد؟

چینی‌ها دستگاه شور و اصفهان و همایون و شور را بخوبی می‌فهمند. برای مثال دستگاه اصفهان در موسیقی چینی وجود دارد و آریا با توجه به شناختی که از موسیقی ایران، چین و نواحی مختلف ایران داشته، این دو را بخوبی با هم تلفیق کرده است.

موسیقی فیلم وابسته به داستان و تصویر است، اما در پایتخت 4، گاهی موسیقی جلوتر و فراتر از متن داستان است. چرا؟

این به بلوغ عظیمی‌نژاد در آهنگسازی و استفاده از موسیقی تلفیقی برمی‌گردد. او بخوبی از موسیقی نواحی مختلف ایران استفاده کرده است. برای مثال، آن بخشی که سقف اتاق فروریخت یا نقی معمولی مسابقات کشتی را برد، از موسیقی شر و شور استفاده شده است. این موسیقی با سرنا و دهل نواخته می‌شده و بیانگر شادی و هیجان مردم است. مساله دیگر این‌که سینما فقط آن چیزی نیست که دیده می‌شود یا قرار نیست کاملا وابسته به گفتار باشد. سینما، مجموعه‌ای از هنرهاست. چه اشکال دارد جاهایی، موسیقی فراتر از متن حرکت کند؟

چرا بعضی آهنگسازان که در زمینه موسیقی فیلم کار می‌کنند، معتقدند نمی‌توان از موسیقی ایرانی و بویژه موسیقی محلی در ساخت موسیقی فیلم یا سریال بهره برد، در حالی که موسیقی پایتخت توانست جای خود را باز کند؟

بعضی که موسیقی را به صورت آکادمیک فراگرفته‌اند، تصورشان بر این است که موسیقی ایرانی حزن‌انگیز است و با موسیقی نواحی میانه‌ای ندارند. در حالی که این نوع موسیقی، بیش از هر چیز نشان‌دهنده آداب و رسوم و شادی و غم مردم است. ما چون شناخت نداریم، همه چیز و همه کس را با یک چوب می‌رانیم. ما قدم نخست را در سریال پایتخت برداشتیم تا راهگشای بقیه باشیم.

البته پیش از آریا عظیمی‌نژاد، کسانی چون محمدرضا درویشی هم از موسیقی نواحی بهره برده‌اند.

بله او و کریم گوگردچی، خیلی خوب از این نوع موسیقی استفاده کرده‌اند. ما هم در سریال پایتخت از این موسیقی بهره گرفتیم و مردم هم با آن خیلی خوب ارتباط برقرار کردند، چون موسیقی خودشان بود و بخوبی می‌توانستند با آن همذات‌پنداری کنند. مردم مناطق دیگر ایران نیز با موسیقی نواحی مختلف سرزمین مادری خود از علی‌آباد کتول و مازندران و هرمزگان آشنا می‌شدند.

البته آریا عظیمی‌نژاد از سازهای الکترونیک هم بهره برده است.

آریا، موسیقی ایرانی را بخوبی می‌شناسد و با موسیقی روز دنیا هم آشناست. اتفاقی که در سریال پایتخت افتاد، این بود که آهنگسازان به این نتیجه رسیدند که نمی‌توان قابلیت بسیار بالای ‌موسیقی نواحی ایران را نادیده گرفت، به شرط آن‌که آهنگساز خوشفکر باشد و یک پژوهشگر موسیقی نواحی در کنار او قرار بگیرد. من 25 ساعت کار و پژوهش ضبط شده در اختیار آریا گذاشتم؛ حاضرم برای آهنگسازان دیگر هم چنین کنم.

زهره نیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها