درباره عباس ...

تجسم عینی «مرارت»

جان‌سخت است آدمی. همین عباس آقای قصه ما را ببینید؛ درد بی‌مادری و دوری متصل به فوت پدر، سنگ را هم متلاشی می‌کند، چه رسد به یک کودک. او اما تاب آورده. نه تنها تاب آورده، بلکه پارا فراتر نهاده و در زندگی‌اش سری میان سرها درآورده. یک نگاه به فرزندانش بیندازید، هر کدام‌شان برای خودشان کسی شده‌اند. دکتر، معلم، مدیر... در عین کثرت البته همه آنها یک ویژگی مشترک دارند؛ ثمره‌های عمر حاج عباس کشاورز. حاج عباسی که در کودکی مادرش از دست داده، بعد هم که پدرش را در غربت؛ کیفیتش را حتما در قصه خواندید، در روستا زحمت کشیده و گلیم خودش را از آب بیرون کشیده، بعد به شهر آمده و پادویی کارگرها را کرده و وقتی دیده با پول پادویی دردش دوا نمی‌شود، زده به کف بازار و کارگری کرده و این‌قدر به اینکار ادامه داده که بالاخره زندگی‌اش را از آب و گل در آورده است. اگر برای توصیف دقیق‌تر معنای واژه‌ها در لغتنامه‌ها قصه‌ای هم ضمیمه می‌کردند، قصه زندگی این مرد برای واژه «مرارت» شاید شایسته‌ترین بود.
کد خبر: ۸۱۷۶۶۵

حاج عباس تمام زندگی‌اش را خون دل خورده اما خدا را شکر که بارش را به منزل رسانده است. فرزندانی دارد که می‌تواند به آنها افتخار کند و مال و منالی که برای گذران زندگی کفایت می‌کند. محتاج کسی نیست و اطرافیانش هوایش را دارند. دستش همیشه روی پای خودش بوده و جز خدا به کسی امید نبسته است.

در داستان عباس‌آقا، چند خط محوری مهم وجود دارد؛ اولی‌اش کویر است. کویرزادگان ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند، سخت‌کوشند، قانعند و از پای نمی‌نشینند. شاید راز این‌که عباس‌آقا این همه مرارت را تاب آورده همین باشد. خط‌محوری دوم قناعت است. از تک تک جمله‌هایی که این پیرمرد می‌گوید، می‌شود فهمید که در زندگی‌اش چقدر قانع بوده و با خساست‌های روزگار ساخته است. قناعت‌پیشه‌ها موفق می‌شوند، این قانون خلل‌ناپذیر زندگی است. خط محوری سوم اصالت است، روستایی‌ها، خصوصا آن کهن‌سال‌های‌شان که مدام جوش می‌زنند برگردند به زادگاه‌شان، آدم‌های اصیلی هستند، اصیل به این معنا که از بی‌ریشگی و بی‌هویتی و باری‌ به ‌هر جهت بودن بعضی اهالی شهر، کاملا بری هستند.

در کنار همه اینها قصه زندگی حاج عباس‌آقای جعفریان، یک نخ تسبیح مهم دارد که می‌تواند فلسفه زندگی سالم و موفقیت‌ها و فرزندان موفق‌اش باشد؛ «نان حلال».

عرفان پارسایی‌فر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها