یک روایت ساده از شکوه شب‌های قدر

باران در شرجی سی و چند درجه ای تهران

«یک شب از هزار ماه بهتر و بافضیلت‌‌تر» به قول نقی معمولی پایتخت که عادت کرده‌اید این شب‌ها بسادگی‌اش: «مگه می شه؟ ... مگه داریم؟»... بله می‌شه، بله داریم! ماه رمضان و این شب‌ها برای همه یک فرصت استثنایی است، به قول حاج آقای قرائتی خداوند نعمت‌ها و فضیلت‌ها و گذشتن‌ها و بخشیدن‌هایش را حراج کرده است؛ البته نه از این حراج‌های زمینی و مادی، می فرماید: «لیلهًْ‌القدر خیر من الف شهر.»
کد خبر: ۸۱۵۲۸۵

شب قدر برای اهلش و آن که قدر می‌داندش، شبی خاص است، شب کم شدن فاصله‌ها، فاصله میان عاشق و معشوق، عبد و معبود، به قول شاعر:

در شب قدر دلـم بـا غـزلی هـمـدم شـد

بـین مـا فاصله‌ها واژه بـه واژه کـم شـد

قطار با فضیلت ترین شب‌های سال به راه افتاده است، مسافران گروه به گروه در هیجان رسیدن‌اند؛ رسیدن به مقصدی آرام و شیرین و دلنشین:

سلام بر شب زیبای قدر تا سحرش

قطار باغ بهشت است و باز مانده درش

اما حضور در هر آیینی، ملزومات خاص خودش را می طلبد. مهم نیست که در خانه مقابل تلویزیون نشسته باشی و روحت در حرم ثامن الحجج(ع) یا نجف اشرف باشد یا روز قبل دلت را از این پایتخت سنگین کنده باشی و برده باشی جایی همین نزدیکی‌ها مثل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در قم یا اصلا آرام سجاده ات را گوشه نزدیک‌ترین مسجد محل جایی که خانه خداست پهن کرده باشی... مهم این است که مجهز باشی، مسلح باشی، به چی؟ به اسلحه! کدام اسلحه؟ آن که رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه فرمود: الا ادلکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم و یدر ارزاقکم؟ قالوا: بلی یا رسول اللّه قال: تدعون ربکم باللیل و النهار فان سلاح المؤمن الدعاء.(آیا اسلحه‌ای را به شما معرفی کنم که هم شما را از شر دشمنانتان نجات می‌دهد و هم روزیتان را زیاد می‌نماید؟ گفتند: بلی یا رسول اللّه. فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانید و دعا کنید، چون دعا، اسلحه مؤمن است).

دل‌هایمان را هرچه می توانیم با ذکر الهی نورانی تر کنیم تا برای ورود در ساحت مقدس لیلهًْ‌القدر آماده‌تر شویم، این شب‌ها باید همه مسلح باشیم؛ مسلح به دعا و تضرع و توسل در مقابل پروردگار، شب زلال شدن و تا صبح باریدن:

باران، دار و درخت‌ها را می‌شست

ناپاکی رخت و پخت‌ها را می‌شست

درآن شب قدر، ابر رحمت تا صبح

پیشانی تیره بخت‌ها را می‌شست

نماز وسیله عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است، اوج می گیری و هی می‌گویی: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ، باز می کنی کلام‌الله را و می خوانی:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِک بِکتابِک المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُک الاَکبَرُ و اَسماوُک الحُسنی وَ ما یخافُ وَ یرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِک مِنَ النّار. حالا بخواه هر آنچه را می خواهی...

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّک عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُ بِحَقِّک مِنک.

بِک یا الله، بِک یا الله، بِک یا الله، بِک یا الله... بِمُحَمَّدٍ، بِعلی، بِفاطِمَهًَْ، بِالحَسَنِ، بِالحُسَین ....

و سجده که باز به قول شاعر:

این زندگی مکثی‌ است ما بین دو تا سجده

استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم

عذرخواهی ساده؛ این شب ها شب عذرخواهی است، همه دارند عذر می‌خواهند، اینجا قبول می شود، خودش در را باز گذاشته است، میدان داده است تا میدان داری کنی، آرزو کنی اما در قیامت...

قیامت می شود، همه نشسته‌اند گوشه گوشه خانه خدا، قرآن‌ها آرام آرام بر سر می‌رود، بوی باران می‌آید، چه بارانی دارد می‌بارد در این شرجی سی و چند درجه‌ای تهران...

دبیر گروه فرهنگ و هنر

سینا علیمحمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها