نگاهی به مستند بدون مرز، عشق

چشم در چشم داعش

فیلم‌های مستند به شاخه‌های گوناگون و متنوعی تقسیم می‌شوند که هریک از آنها طیف خاصی از مخاطبان را هدف قرار می‌دهند و در این میان مستندهای جنگی امروزی خاصیت دربرگیری بیشتری را در قیاس با دیگران دارند.
کد خبر: ۷۷۳۱۶۶
چشم در چشم داعش

این شاخه مهم و تاثیرگذار که سابقه‌ای طولانی از جنگ اول جهانی تا به امروز دارد، بخش مهمی از تاریخ سینمای مستند را رقم زده و شاهکارهای ماندگاری را خلق کرده که همگی آنها در یک عنصر به نام مصائب جنگ اشتراک دارند. این دسته از آثار به زیرشاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود که برخی روی وجوه خبری آن متمرکز شده و بعضی دیگر روی خوی ویرانگری جنگ و بخش مهمی نیز روی تاثیرات روحی ـ روانی جنگ بر آدم‌های درگیر آن تمرکز می‌کند. جنگ هشت ساله تحمیلی شاخه مستند جنگ را در ایران پایه‌ریزی کرد و آثار درخشانی را پدید آورد که همچنان منابعی قابل اتکا برای تحقیق به حساب می‌آیند. گروه تلویزیونی روایت فتح به سرپرستی شهید سیدمرتضی آوینی مهم‌ترین گروه مستندساز جنگی کشورمان به حساب می‌آمد که برش‌هایی از جنگ و زندگی رزمندگان ایران را به تصویر می‌کشیدند و مخاطبان را بی‌واسطه در فضای آن قرار می‌دادند. این گروه که تعداد زیادی هم شهید دادند، به‌واسطه نزدیکی حیرت‌انگیز به خود سوژه‌هایشان توانستند آثار درخور و نفسگیری را پدید آورند.

مستند جنگی

پس از پایان جنگ ایران و عراق، به واسطه دخالت‌های آمریکا و کشورهای اروپایی جنگ‌های دیگری در منطقه رخ داد که مستندهای بسیاری پیرامون آنها ساخته شد. هریک از مستندسازان از زاویه‌ای به این جنگ‌ها نگاه و گاه غیرمنصفانه در جهت منافع رسانه‌های خویش عمل کردند. برای مثال می‌توان به برخی گزارش‌های خبری و مستندهای جنگی شبکه‌هایی همچون بی‌بی‌سی، فاکس‌نیوز و سی‌ان‌ان اشاره کرد که گاه حتی ساختگی‌بودنشان به چشم می‌آید. در یکی دو سال اخیر و با رشد و تکثیر گروه‌های افراطی خشونت‌طلب تکفیری همچون داعش که جنایت‌های هولناکی را در سوریه و عراق مرتکب شدند، موج تازه‌ای از مستندهای جنگی روانه آنتن شبکه‌های مختلف تلویزیونی شد. مستندهایی که گاه با دوربین‌های کاملا غیرحرفه‌ای و گاه با استفاده از مستندسازهای حرفه‌ای ساخته شده و مخاطبان را به عمق حوادث می‌برند. در این میان شبکه‌های تلویزیونی کشورمان نیز در تهیه و تولید گزارش‌های خبری و مستندهای جنگی بسیار فعال نشان داده و آثار درخشانی را خلق کردند که بشدت مورد توجه مخاطبان داخلی و خارجی نیز قرار گرفت. بی‌طرفی و دوری از قضاوت‌های عجولانه و مغرضانه را می‌توان مهم‌ترین خصیصه این مستندها به حساب آورد که تمرکز خود را روی ویرانگری گروه داعش و تاثیرات مهیب آن بر زندگی مردم بی‌دفاع گذاشته است. مستند تماشایی بدون مرز، عشق ساخته وحید فراهانی تولید‌شده در شبکه تلویزیونی افق یکی از این آثار است که ساختاری حرفه‌ای و جذاب داشته و مخاطب را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. فراهانی در این مستند تا حدود زیادی تحت تاثیر سبک کاری سیدمرتضی آوینی بوده و در عنوان‌بندی ابتدای فیلم هم جمله‌ای از این شهید که: «هرکس می‌خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند. اگرچه خواندن داستان را سودی نیست» آورده است. در این مستند با گردانی به نام سیدالشهدا(ع) آشنا می‌شویم که در سوریه با تکفیری‌ها به مبارزه پرداخته و راه آنها را برای رسیدن به حرم حضرت رقیه(س) در دمشق سد کرده‌اند. از طرف دیگر گروهی از آنها در منطقه ضابطیه در نزدیکی موصل آرایش نظامی گرفته و جلوی ورود آنها به شهر و نزدیک شدن به حرم امام موسی کاظم(ع) را گرفته‌اند.

دوربین سیال

فراهانی در تمام مدت فیلم خود روی وجه سلحشوری و از جان‌گذشتگی این گردان و عشق آنها به ائمه اطهار(ع) تمرکز کرده و قصه خود را با این تم پیش می‌برد. تمامی گفت‌وگوها نیز در این مسیر بوده که بشدت برای مخاطب ایرانی آشنا به نظر می‌رسد و روزهای پرخاطره جنگ تحمیلی را در ذهن‌ها یادآوری می‌کند. دوربین در این مستند سیال، پرتحرک و نترس و همراه با قهرمان‌های داستان در حرکت بوده و البته تصاویر نابی را هم شکار کرده است. سخنرانی پرحس و حال و کوبنده فرمانده این گروه، فضای غریبی را بر انتهای کار حاکم کرده که با به شهادت رسیدن وی در صحنه‌های انتهایی به اوج می‌رسد. قرینه این صحنه را در اواسط فیلم جایی که یکی از افراد گردان از شهادت خواهرزاده بیست و چهار ساله‌اش در شب گذشته با بغض می‌گوید، می‌بینیم که تاثیرگذاری این مستند را دوچندان کرده است. پایان فیلم با پرواز هلیکوپتری بر فراز آسمان شهر همراه است که میان‌نویسی از طواف بالگردها گرد حرمین شریفین پیش از هر عملیات می‌گوید و وجه جهادی و اعتقادی این افراد در مبارزه با گروهک تروریستی داعش را پررنگ‌تر می‌کند.

در پاره‌ای از لحظات هم مستند بخوبی تعلیق واضطراب را به مخاطب منتقل می‌کند، آنجا که گروه برای حمله به یک گروه داعش آماده می‌شوند و از دور مواضع و رفت آمدهای آنها را زیر نظر می‌گیرند و بعد در حمله‌ای غافلگیرکننده، نیروهای داعش را زمینگیر می‌کنند. بدون مرز، عشق و... ازجمله مستند‌هایی است که سازندگان آن دغدغه ساخت یک اثر مستند جذاب و قابل اعتنا را داشته‌اند و برای ارتقای کیفیت آن هم دست به خطر زده و تلاش کرده‌اند برای مخاطب آورده تازه‌ای به لحاظ کیفیت بصری داشته باشند. به نظر می‌رسد آنها در کارشان موفق بوده‌اند.

رو در روی شیطان

یکی از مستند‌های جذاب دیگری که با موضوع داعش ساخته شده، مستند دیدنی و پرتعلیق ملاقات با داعش است که نمایش آن از شبکه افق بسیاری از مخاطبان این‌گونه آثار را شوکه کرد.

ملاقات با داعش که تا امروز نام کارگردان به دلیل مسائل امنیتی ذکر نشده، حاصل همکاری مهدی مطهر به عنوان تهیه‌کننده با گروهی است که بخش مهمی از آنها غیرایرانی بوده و فیلمبردارشان نیز متاسفانه در درگیری‌های سوریه کشته شده است. سازندگان این مستند از همان لحظه نخست با ورود به قلب مناطق تحت نفوذ داعش و فیلمبرداری از آنها مخاطبان خود را میخکوب کرده و به تماشای ادامه آن ترغیب می‌کند. روشی که تا امروز نمونه‌های اندکی در مستندهای جنگی داشته و به واسطه خطرات جانی‌ای که برای گروه فیلمبرداری دارد عموما کمتر کسی سراغ آن می‌رود. در ملاقات با داعش مخاطب همراه گروه وارد منطقه تحت نفوذ داعش شده و سفر هولناکی را تجربه می‌کند که پیش از این با هیچ‌یک از فیلم‌های مستند آن را حس نکرده است. فیلمساز در این مستند تلاش کرده تا خط داستانی کمرنگی برای آن تعریف کرده و بر این اساس کارش را پیش ببرد. به همین خاطر هم تمرکز خود را روی مواجهه مردم با داعشی‌ها گذاشته و روی مقوله‌ای به نام ترس مانور داده است. وی برای نمایش این ترس فقط به انعکاس رفتارهای بدوی گروه داعش با مردم بی‌گناه بسنده کرده که باید گفت در این زمینه کاملا موفق بوده است. برای مثال می‌توان به شلاق زدن دو مرد در بازار شهر به واسطه کاسبی در روز جمعه و شرکت نکردن در نماز جمعه اشاره کرد که بی محکمه و دادگاه حکم خوانده و در ملأعام اجرا می‌شود. قضیه وقتی هولناک‌تر می‌شود که شاهد واکنش‌های عادی و معمولی مردم در برابر تحقیر این دو نفر هستیم که بیش از هر چیز از ترسی بزرگ سرچشمه می‌گیرد. (با وجود آن‌که روزی دوبار فیلم‌های گرفته شده از سوی داعشی‌ها کنترل شده و بخش‌های زیادی از آن حذف می‌شود، باز هم چنین صحنه‌هایی امکان نمایش یافته‌اند‌) گذاشتن تله‌های انفجاری و به رگبار بستن مردم بی‌گناه غیرنظامی که براحتی توسط این گروهک تروریستی انجام می‌شود فقط بخشی از صحنه‌هایی است که از نظر این گروه اشکالی برای پخش آنها وجود نداشته است.

سخنرانی شیخ داعشی در جمع طرفداران این گروهک، بخشی کلیدی در این مستند است که طی آن مخاطب به بهترین شکل به پوچی تئوری‌های آنها و ضداسلام بودنشان پی می‌برد. همین‌طور صحنه‌ای که رئیس یک قبیله سوالاتی پیرامون تفکرات داعش دارد اما از روی ترس آن را به آرامی مطرح کرده و از آن به عنوان سوالات مردم عامی قبیله‌اش یاد می‌کند. آنچه که در این بخش‌ها بشدت جلب توجه می‌کند، برخورد تحقیرآمیز روسای داعش با مردم است که خود را برتر از آنها دانسته و اساسا برای جانشان هم ارزشی قائل نیستند. برای مثال می‌توان به همین صحنه و نیز تاکید مرد داعشی مصاحبه‌شونده در رابطه با نان و اهمیت حیاتی آن برای تسلط بر مردم اشاره کرد. تکیه افراد این گروهک بر رسانه‌های جمعی و تبلیغات از طریق آنها، بخش دیگری از این مستند را تشکیل می‌دهد که مخاطب را به یاد هیتلر و دستگاه تبلیغاتی‌اش در جنگ دوم جهانی می‌اندازد. البته به شکلی پیشرفته که قصدشان فقط ایجاد رعب و وحشت در میان مردم بخصوص مسلمانان از طریق نمایش صحنه‌های خشونت‌آمیز وحشیانه است. در بخشی از این فیلم که تعلیق عجیبی بر آن حکمفرماست، یکی از داعشی‌ها چند تریلی را متوقف کرده و از سنی یا شیعه بودن رانندگانشان می‌پرسد. آنها که بشدت ترسیده‌اند جواب‌هایی را سرهم می‌کنند که در ادامه به سوالات دیگر در باب نماز ختم می‌شود. اشتباه گفتن تعداد رکعت‌های نماز صبح که شاید به دلیل ترس و اضطراب آنها از مرگ باشد، مرد جوان داعشی را که دنبال بهانه‌ای برای کشتن این سه بوده را برای قتل آنها متقاعد کرده و همانجا هم حکم را اجرا می‌کند! این صحنه هولناک را وقتی کنار صحنه اجرای حکم سرباز اسیرشده ارتش سوریه قرار می‌دهیم فقط به یک نتیجه می‌رسیم که آن هم چیزی جز قصد و نیت داعشی‌ها برای ضربه زدن به دین مبین اسلام از طریق این اعمال وحشیانه نیست؛ موضوعی که کارگردان و گروهش با خطر کردن و پذیرفتن ریسک آن را با موفقیت به انجام رساندند. ملاقات با داعش را می‌توان یکی از بهترین مستندهای جنگی طی دو سه سال اخیر دانست که تاثیر عمیقی بر مخاطبان بر جا گذاشته و تا مدتی ذهنشان را به خود مشغول می‌کند.

محمد جلیلوند / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها