یک سال مانده تا برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، احزاب و گروه‌های سیاسی خود را برای حضور در این دور از رقابت‌ها آماده کرده و زمزمه‌های آمادگی گروه‌های مختلف برای حضور فعال در این انتخابات به گوش می‌رسد.
کد خبر: ۷۵۹۳۹۳

برخی احزاب و گروه‌ها از ‌اکنون اعلام کرده‌اند ‌‌کمیته‌های انتخاباتی خود را به راه‌انداخته و برخی دیگر از جریانات سیاسی نیز با چراغ خاموش این فعالیت‌ها را آغاز کرده‌اند. بعضی دیگر از گروه‌ها نیز با هدف ایجاد ظرفیت قانونی برای مشارکت شناسنامه‌دار در این رقابت‌ها به‌دنبال مجوزهای جدید حزبی هستند تا شاید از این طریق بتوانند استقلال سیاسی خود را در ایام انتخابات نشان دهند. با این همه‌‌ به‌نظر می‌رسد ‌ساختار حزبی کشور‌ هنوز تمایل به یک رقابت دوحزبی داشته و از این‌رو، گروه‌های مختلف هرچند با نام‌های متفاوتی در عرصه رقابت سیاسی فعالیت می‌کنند، اما با برگزاری همایش‌های سراسری‌ همچنان دوقطبی «اصولگرا ‌ـ‌ اصلاح‌طلب» را حفظ کرده و نشانه این وحدت درون‌جناحی را می‌توان در برگزاری همایش هفته قبل اصولگرایان و همایش این هفته اصلاح‌طلبان دید؛ همایش‌هایی که به‌نوعی‌تمایل نداشتن گروه‌های سیاسی به مدل نظام چندحزبی را نشان می‌دهد.

بنابراین اگرچه هم در میان گروه‌های اصولگرا و هم احزاب اصلاح‌طلب، نام‌های متفاوت و متنوعی از حیث موجودیت سیاسی به چشم می‌خورد، ولی در فرجام هر دو گروه تلاش می‌کنند در یک انسجام تشکیلاتی‌ با نام کلی اصولگرا و اصلاح‌طلب وارد رقابت‌های انتخاباتی شده و مانع از آن شوند که تجربه شکست انتخاباتی ناشی از شکاف‌های درون‌جناحی تکرار شود. همان تجربه‌ای که یک بار طعم شکست را در انتخابات ریاست جمهوری 84 به اصلاح‌طلبان چندپاره شده چشاند و یک بار هم در انتخابات ریاست جمهوری 92 به اصولگرایان ثابت کرد ‌پیروزی در گرو وحدت نامزدهاست، نه اصرار بر چنددستگی.

اعتدالیون؛ رقیب جدید اصولگرایان و اصلاح‌طلبان

با این‌که دو تشکیلات اصلاح‌طلب و اصولگرا ‌ تلاش می‌کنند‌ با ترسیم یک فضای دوقطبی سیاسی، خود را برای مشارکت جدی در انتخابات مجلس دهم آماده کنند، ولی از یاد نباید برد ‌ در انتخابات پیش‌رو دست‌کم دو جریان دیگر نیز ایفای نقش می‌کنند که هرچند ممکن است در قالب کلی هیچ‌یک از این دو جناح نگنجند، ولی بر انتخابات تاثیرگذار هستند. یکی از این گروه‌ها، آنهایی است که احتمالا در جریان انتخابات تحت عنوان «اعتدالیون» وارد عرصه شده و با شعار دفاع از دولت یازدهم نقش‌آفرینی می‌کنند. این گروه‌ها هنوز معلوم نیست بتوانند تا انتخابات مجلس تحت عنوان یک حزب یا جبهه مشخص، تشکیلاتی واحد پیدا کنند، اما ممکن است در یک وحدت استراتژیک، مانند آنچه در انتخابات سال گذشته رخ داد، خود را در یکی از دو فهرست اصولگرا و اصلاح‌طلب بگنجانند.

گروه دومی که خارج از این فهرست‌ها قرار دارند نیز مستقل‌ها هستند. هرچند ممکن است برخی از این، چهره‌های مختلف‌ به یک جناح سیاسی نزدیک‌تر باشند ولی هستند بسیاری از نامزدهای مستقل و صاحب رأیی که بیرون از تقسیم‌بندی‌های سیاسی، احتمالا منافع، مطالبات و شعارهای تولیدکنندگان، فعالان مدنی یا لابی‌های غیرحزبی حاضر در سپهر سیاسی ایران را نمایندگی می‌کنند. این نیروهای مستقل، معمولا بخشی از کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص می‌دهند، هرچند بخشی از آنها پس از حضور در پارلمان، به یکی از دو جریان مطرح حاضر در مجلس تمایل بیشتری پیدا می‌کنند.

مثلث‌ رقابت‌های درون‌جناحی در 2 اردوگاه

اما فارغ از جریانات قرار گرفته در میانه دو تشکیلات اصولگرا و اصلاح‌طلب، این دو گروه عمده سیاسی در دل خود طیف‌های سیاسی متنوعی را شامل می‌شوند که از گروه‌های تندرو آغاز و پس از گذار از محافظه‌کاران سنتی هر یک از دو جناح، به عملگرایان اصولگرا یا اصلاح‌طلب ختم می‌شوند. در واقع می‌توان طیف‌بندی نیروهای سیاسی ایران در آستانه انتخابات 94 را به‌گونه‌ای دایره‌وار ترسیم کرد که در دو سوی آن گروه‌های شناخته شده اصلاح‌طلب و اصولگرا قرار داشته و در دو نقطه نزدیک، گروه‌هایی قرار دارند که در افراط و تفریط نسبت به هسته مرکزی جریان یادشده‌ نقطه اتصال این دایره را فراهم می‌آورند.

براساس این مدلسازی، برخی جریانات برجسته اصلاح‌طلب (مجمع روحانیون، کارگزاران سازندگی، اعتمادملی و...) و اصولگرا (جبهه پیروان خط امام و رهبری و بویژه احزابی همچون ایثارگران و موتلفه) قرار دارند که رقابت‌های سیاسی خود را از دهه 60 در چارچوب دوقطبی «چپ‌ ـ ‌راست» آغاز کرده و هنوز هم ادامه می‌دهند.

اما نسل‌های تازه‌تر هر دو جریان‌ با افزودن چاشنی «عملگرایی» به «ایدئولوژی سیاسی» خود، قرابت رفتاری و نه شعاری با یکدیگر داشته و این دو دسته از گروه‌ها اکنون بر سر حمایت از دولت یازدهم که دولتی عملگرا به‌شمار می‌رود اتفاق نظر داشته، هرچند در مدل حمایت‌های خود، دچار تفاوت‌هایی هستند. بنابراین نمی‌توان نئواصولگرایان (مثلا گروه‌هایی که تلاش دارند با تشکیل حزب رهروان ولایت، یکی از فراکسیون‌های اعتدالی مجلس نهم را به یک حزب سیاسی برای مشارکت در انتخابات مجلس دهم تبدیل کنند) و نئواصلاح‌طلبان (گروه‌هایی مانند ندای ایرانیان یا طیف‌های جوان‌تری چون امید ایرانیان که انعطاف‌پذیری سیاسی بیشتری نسبت به پدران اصلاح‌طلب خود دارند) را عملا یکی دانست، اما همان‌طور که در مدل طراحی شده نیز نشان داده شده، عملا فاصله میان این دو زیاد نبوده و آماده همزیستی سیاسی در یک چارچوب ائتلافی هستند.

با این همه طیف سوم از هر دو جریان‌ یعنی «تندروها»، با وجود واگرایی زیاد سیاسی از حیث شعار و موضعگیری، در عمل با تقویت یکدیگر، چنان رفتار نزدیک به هم دارند که شاید بتوان آنها را یک جریان واحد به شمار آورد. شاید بی‌دلیل نباشد ‌ گروه‌های تندرو اصلاح‌طلب، مدام از عزم گروه‌های تندرو اصولگرا برای بازگشت به قدرت سخن گفته و با بزرگنمایی تندروهای رقیب‌ تلاش می‌کنند ‌ نقش خود را در عالم سیاست تبیین و توجیه کنند. با این‌که هر دو جریان افراطی اصولگرا و اصلاح‌طلب در چهارسال معطوف به انتخابات 88 تا 92، دچار ریزش شدید در پایگاه رأی خود شده و بخش بزرگی از حامیانشان دانسته‌اند که تندروی سیاسی، چه از نوع سرکوب منتقد باشد و چه قهر با صندوق رأی، نمی‌تواند ضامن منافع ملی کشور باشد، اما این دو جریان، عملا با نوعی همکاری پنهان سیاسی (همکاری روشی و نه فکری و درون‌سازگار مانند یک همکاری درون‌حزبی) امیدوارند بتوانند با استفاده از اشتباهات رقبای درون‌جناحی، بخصوص عملگرایانی که در نقطه مقابل آنها قرار دارند، فضای سیاسی را رادیکالیزه کرده و قدرت رهبری دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب را در دست گیرند.

بیهوده نیست اگر هفته قبل بزرگان اصولگرا از مرگ یک جریان رادیکال در درون خود سخن گفته و تاکید کردند که دیگر به جریانی که ناکارآمدی خود را نشان داده بازنمی‌گردند و شاید بتوان انتظار داشت ‌ اصلاح‌طلبان نیز با تأکید بر همین چرخش استراتژیک، نشان دهند با حفظ فاصله با تندروها، آماده جلب اعتماد نظام هستند؛ همان تاکتیکی که گروه‌های جدیدتر و انعطاف‌پذیرتر اصلاح‌طلب بر آن تاکید دارند.

الزامات رقابت سیاسی در چارچوب منافع ملی

اگرچه برای مدلسازی دقیق‌تر جناح‌بندی‌های سیاسی در ایران‌ باید تا نزدیک‌شدن به انتخابات مجلس و تشکیل برخی احزاب جنجالی همچون «حزب رهروان ولایت»، «حزب اتحاد»، «جبهه اعتدال» و نیز تحلیل رفتار جریان نزدیک به رئیس‌جمهور پیشین و احزاب در شرف تأسیس یا جدیدالتأسیسی همچون «حزب پایداری» و «ندای ایرانیان» و آغاز به‌کار دور تازه فعالیت حزب اعتمادملی صبر کرد، ولی آنچه اکنون در فضای حزبی کشور متجلی است، بازتاب رقابت هشت جریان سیاسی (شامل سه جریان اصولگرا، سه جریان اصلاح‌طلب، اعتدالیون و مستقل‌ها) است که می‌توان رقابت آنها را این‌گونه صورت‌بندی کرد:

بی‌تردید اگر رقابت این هشت جریان و نزدیکی و فاصله‌گیری هر یک از یکدیگر در این یک‌سال در چارچوب خط‌قرمزهای نظام، پرهیز از حاشیه‌سازی، عدم مخدوش‌سازی حرکت طبیعی قوای سه‌گانه، حفظ فضای اعتدالی در فضای سیاسی کشور و نیز رعایت اخلاق سیاسی و الزامات فعالیت تشکیلاتی در چارچوب قانون باشد، می‌توان امیدوار بود که صف‌آرایی‌های سیاسی، به تحقق مشارکت بالای سیاسی در انتخابات سال بعد و ایجاد نشاط سیاسی در کشور منتهی شود. با این همه اگر این بدیهیات رقابت سیاسی رعایت نشده و منافع ملی به سبب تندروی و رفتارهای خارج از قاعده در یک سال منتهی به انتخابات مجلس تهدید شود، تردیدی نباید داشت که افکارعمومی، خسته از چنین منازعاتی، به راهی خواهد رفت که ممکن است هیچ‌یک از هشت جریان حاضر در عرصه برنامه‌ای برای مدیریت آن نداشته باشند؛ حرکتی که شاید به انسداد سیاسی و بحرانی رادیکالیزه شدن فضای سیاسی بینجامد.

چنین است که می‌توان از چهره‌های برجسته جریان‌های سیاسی حاضر در چارچوب نظام سیاسی خواست‌ ضمن محدود کردن دامنه مانور تبلیغاتی و سیاسی تندروها‌ نشان دهند بلوغ سیاسی و تشکیلاتی در کشور به آن درجه رسیده است که با رعایت قواعد بازی سیاسی و فعالیت غیرپنهان و غیرباندی بتوان همزمان با یک رقابت شفاف، سالم و جدی، مانع از تهدید امنیت ملی، سوءاستفاده کشورهای خارجی و دلسردی مردمی شد که با رأی خود در فضایی اخلاقی و پرنشاط می‌توانند یکی از کارآمدترین مجالس تاریخ پارلمانی ایران را تشکیل دهند.

مصطفی انتظاری هروی ‌/‌ گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها