دانشمندان فرضیه‌های مختلفی را برای پاسخ به این پرسش آزموده‌اند

چرا جشن تولد یک سالگی را به یاد نداریم

جای تعجب نیست که شما هم مثل خیلی‌های دیگر در ذهن هیچ تصویری از جشن تولد یک سالگی‌تان ندارید و مجموع وقایعی را که در آن دوران اتفاق افتاده به یاد نمی‌آورید. به این پدیده در اصطلاح فراموشی دوران کودکی گفته می‌شود. هر چه قدر هم که تجربیات سال‌های اولیه زندگی شما تأثیرگذار بوده باشند، باز هم به طور طبیعی بیشتر آنها را تا به الان فراموش کرده‌اید. آن خاطراتی هم که در کنج ذهن‌تان باقی مانده به این علت است که اطرافیان‌تان بارها اتفاق مورد نظر را برای شما بازگو کرده‌اند یا شاید با هر بار دیدن عکس‌های قدیمی تجدیدخاطره می‌کنید.
کد خبر: ۷۴۲۵۶۹

برای این که بفهمیم چرا این اتفاق می‌افتد، لازم است به ساز و کار شکل‌گیری خاطرات در مغز توجه کنیم. کودک به حافظه معنایی و رویدادی وابسته است. حافظه معنایی به پردازش اطلاعاتی اشاره دارد که در حیطه تجربیات فردی نیستند و شامل دانش عمومی ما از جهان پیرامون می‌شوند، مثل اسامی رنگ‌ها یا تاریخ وقوع حوادث در گذر زمان. حافظه رویدادی از مجموعه تجربیات فردی شکل می‌گیرد که همگی در یک زمان و مکان خاص اتفاق افتاده‌اند، مثل خاطرات روز اول مدرسه. حافظه رویدادی می‌تواند با گذشت زمان به حافظه معنایی تبدیل شود و آن وقت است که دیگر اولین بادکنکی را که برایتان خریدند به یاد نخواهید آورد، بلکه فقط می‌دانید خود مفهوم بادکنک به چه چیزی دلالت دارد.

حافظه معنایی و رویدادی هر دو در قسمت‌های مختلف قشر مغز ذخیره می‌شوند. بین دو تا چهار سالگی، هیپوکامپوس در مغز که مسئول یادگیری و حافظه است، همه این قسمت‌های جداگانه را به هم وصل می‌کند و یک منبع متمرکز اطلاعاتی در مغز شکل می‌گیرد. این اتصالات شبکه شده به کودک و در سنین بالاتر به بزرگسال امکان می‌دهد تا خاطرات را از حافظه بلندمدت بیرون بکشد. بنابراین چون پیش از آن، این هماهنگی در مغز ایجاد نشده، ثبت خاطرات در حافظه بلندمدت انجام نمی‌شود.

عده دیگری از دانشمندان، علت فراموشی خاطرات دوران کودکی را به شکل‌گیری مداوم سلول‌های جدید در مغز نسبت می‌دهند. به فرآیند پیدایش سلول‌های عصبی جدید نوروژنز می‌گویند که در سراسر زندگی پستانداران ادامه می‌یابد. این فرآیند در کودکان با شتاب بیشتری انجام می‌شود و همان ناحیه هیپوکامپوس را که محل بازیابی حافظه است درگیر می‌کند. مطالعه روی حیوانات آزمایشگاهی نشان داد انباشتگی سلول‌های عصبی جدید در هیپوکامپوس روند بازیابی را مختل می‌کند. به این صورت که در پی کاهش تولید سلول‌های عصبی جدید از طریق تزریق دارو، یادآوری خاطرات در مقایسه با زمانی که سطح تولید بالاتر بود، راحت‌تر انجام می‌شود.

فرضیه دیگری وجود دارد که می‌گوید این خیل عظیم تجربیات جدید است که خاطرات کهنه را به زوایای تاریک ذهن می‌راند. براساس این فرضیه، کودک تا سه سالگی می‌تواند وقایع مهم یک سال گذشته را به خاطر بیاورد. او تا هفت سالگی حدود ۷۲ درصد همان وقایعی را که در سه سالگی به یاد داشت همچنان به خاطر می‌آورد، اما این رقم در‌هشت سالگی به حدود فقط ۳۵ درصد مجموع خاطرات آن دوران می‌رسد. در توضیح این تغییر، دانشمندان معتقدند باید به شیوه شکل‌گیری خاطرات در ذهن رجوع کرد. کودک از هفت سالگی خاطرات را به صورت خطی و در ظرف زمان و مکان در حافظه ذخیره می‌کند. صرف عمل یادآوری خاطرات و دسته‌بندی آنها طبق جدول زمانی موجب فراموشی ناشی از بازیابی می‌شود. یعنی کودک با افزایش سن، خاطرات قدیمی‌تر را از یاد می‌برد، در حالی که همزمان می‌تواند جزئیات وقایع اخیر را تعریف کند.

با وجود همه مطالعاتی که پیرامون سال‌های اولیه زندگی انجام شده، هنوز جواب مشخصی به این پرسش که دقیقا چه زمانی خاطرات دوران کودکی از بین می‌رود، وجود ندارد. حتی اگر به حلقه دوستان‌‌تان هم نگاه کنید، متوجه خواهید شد بعضی از آنها می‌توانند تجربیات کودکی‌شان را با وضوح بیشتری در ذهن زنده کنند. البته دانشمندان معتقدند کسانی که می‌توانند از هر دو دست به یک اندازه استفاده کنند نسبت به آنها که فقط راست دست هستند، در یادآوری خاطرات گذشته موفق‌تر عمل می‌کنند.

در یک مطالعه، از حدود صد شرکت‌کننده که به اصطلاح دو دست و راست دست بودند خواسته شد تا دو مورد از خاطرات کودکی‌‌شان را بنویسند. یکی از خاطرات باید مربوط به اتفاقی می‌شد که خودشان شخصا به یاد داشتند و دیگری خاطره‌ای که توسط اطرافیان به آنها منتقل شده بود. این مطالعه ضمن بررسی حافظه معنایی و رویدادی نشان داد خاطره شخصی شرکت‌کنندگان دو دست و نیز خاطره منتقل شده به آنها از نظر بازه زمانی نسبت به راست دست‌ها عقب‌تر یا قدیمی‌تر بود، آن هم به این علت که تعاملات بیشتری بین دو نیمکره مغز دارند. جسم پینه‌ای که دو نیمکره مغز را به هم پیوند می‌دهد در چهار یا پنج سالگی به حالت فعال درمی‌آید. درست در همین زمان، حافظه رویدادی در نیمکره چپ کدگذاری و از نیمکره راست بازیابی می‌شود. در نتیجه، افزایش تعاملات بین دو نیمکره به آنها امکان می‌دهد تا حافظه‌شان را کارآمدتر از راست دست‌ها به کار بگیرند و حتی به نظر می‌رسد جسم پینه‌ای ضخیم‌تری داشته باشند.

با همه این توضیحات، فراموشی بخشی از خاطرات گذشته، حالا به هر علتی که باشد، امری اجتناب ناپذیر است و هنوز از دیدگاه علمی راهکاری برای ثبت دائم‌ لحظه لحظه‌های زندگی وجود ندارد.

howstuffworks / مترجم: صدف دژآلود

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها