به​خاطر چند دلار بیشتر *

معروف‌ترین نمونه فاجعه پاپاراتزی‌ها به ماجرای پرنسس دایانا، شاهزاده بریتانیای کبیر بازمی‌گردد. پرنسس دایانا همسر اول چارلز، شاهزاده ولز، بزرگ‌ترین فرزند و ولیعهد ملکه الیزابت دوم بود. دایانا با ازدواج با چارلز لقب شاهدخت ولز را دریافت کرد و عملا به عضویت خانواده سلطنتی درآمد. به همین دلیل کوچک‌ترین اتفاقات زندگی شخصی او مورد توجه پاپاراتزی‌ها بود. دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهره برجسته مطبوعات باقی‌ماند و ازدواج او پس از ۱۵ سال به طلاق منجر شد، اما حتی بعد از جدایی هم مطبوعات و رسانه‌ها دست از سر او بر نداشتند.

دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی می‌خواست با او ازدواج کند، دودی الفاید نام داشت. این خبر اگر صحت می‌یافت، دایانا القاب سلطنتی‌اش را از دست می‌داد و دیگر عضو خانواده سلطنتی محسوب نمی‌شد. اما این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت، زیرا در سی‌ویکم آگوست ۱۹۹۷، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی درگذشت.

او آن شب به همراه دودی الفاید و راننده‌اش برای فرار از دست پاپاراتزی‌ها از در پشتی هتل خارج شدند و قصد خروج از پاریس را داشتند. آنها در یک بنز لیموزین در تونلی در پاریس مشغول حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت زیاد و عدم کنترل راننده با دیواره تونل المای پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید بسرعت جان باختند.

بعد از تصادف به نظر نمی‌آمد دایانا صدمه‌ای جدی دیده باشد، اما در آمبولانس دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان هم بر اثر خونریزی ریوی و مغزی درگذشت.

بلافاصله بعد از تصادف عکاسان زیادی سر رسیدند و از صحنه عکسبرداری کردند، اما پلیس دوربین‌های آنها را ضبط کرد. سال ۲۰۰۶ یک مجله ایتالیایی به نام «چی» برای نخستین بار عکس‌هایی از تصادف دایانا را چاپ کرد که با اعتراض انگلیسی‌ها مواجه شد.

رابطه غیراخلاقی جان تری، مدافع سرشناس انگلستان و تیم فوتبال چلسی یکی دیگر از دستپخت‌های پاپاراتزی‌ها بوده است.

در آستانه بازی‌های جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، دادگاهی در انگلیس از ماجرای رابطه نامشروع جان تری، کاپیتان تیم ملی انگلیس با وانسا پرونسل، مدل فرانسوی‌ که تا دسامبر سال قبلش نامزد وین بریج، دیگر بازیکن آن زمان چلسی بود پرده برداشت.

جان تری هرچه تلاش کرد تا از علنی شدن این پرونده جلوگیری کند، به جایی نرسید. این ستاره معتقد بود دخالت در حریم شخصی او به نوعی نقض حقوق بشر تلقی می‌شود. با این حال، هنوز میلیون‌ها بیننده تلویزیونی لحظه‌ای را که در شروع یکی از بازی‌های لیگ برتر فوتبال جزیره، وین بریج حاضر نشد به جان تری دست بدهد را فراموش نکرده‌اند.

از دیگر فوتبالیست‌هایی که سوژه دست پاپاراتزی‌ها داد، ژیرو مهاجم فرانسوی باشگاه آرسنال است. انتشار عکس‌هایی از رسوایی‌های اخلاقی او، آن هم در شرایطی که دارای همسر و فرزند بود، حتی خشم آرسن ونگر سرمربی کهنه‌کار توپچی‌های لندن را هم برانگیخت. ونگر تا چند هفته پیاپی به ژیرو بازی نداد و با وجودی که همین اتفاق به سقوط آرسنال در جدول رده‌بندی منجر شد، اما از ونگر چهره یک مربی اخلاقمدار را ارائه داد.

با وجود این موارد و بسیاری نمونه‌های دیگر در دنیای مستطیل سبز، باید اذعان کرد پاپاراتزی‌ها در دنیای سینما بسیار جنجالی‌تر عمل کرده‌اند.

یکی از تأمل‌برانگیزترین نمونه‌ها به وودی آلن، کارگردان سرشناس آمریکایی مربوط است. وودی آلن معتقد بود تا زمانی که در جهان این همه کودک بی‌سرپرست وجود دارد، نیازی به بچه‌دار شدن نیست. او برای اثبات عملی حرفش، همراه با همسرش میا فارو، دختربچه‌ای از کشورهای جنوب شرق آسیا را به فرزندخواندگی پذیرفتند. اما ماجرا از جایی خوراک پاپاراتزی‌ها را فراهم کرد که وقتی این کودک به سن بلوغ رسید، وودی آلن همسرش را طلاق داد و با دخترخوانده‌اش ازدواج کرد. آلن که اکنون از فرزندخوانده‌اش صاحب دو فرزند است، با این کار نفرت بسیاری از هوادارانش را برانگیخت.

انتشار عکس‌هایی از مایکل داگلاس و همسرش کاترین زتا جونز، آن هم عکس‌هایی که از حریم خصوصی این زوج در شب عروسی گرفته شده بود، بار دیگر پاپاراتزی‌ها را بیش از پیش سر زبان‌ها انداخت.

همچنین انتشار عکس‌هایی از مک کالی کالکین نیز نفوذ پاپاراتزی‌ها را بیشتر مطرح کرد. کالکین همان پسربچه معروف فیلم «تنها در خانه» بود. پسربچه‌ای که اکنون به یک جوان تبدیل شده است. عکس‌هایی که از او منتشر شده، او را فردی معتاد به مواد مخدر و شکسته و ژولیده نشان می‌داد.

انتشار عکس‌ها و اخباری از رابطه جانی دپ، ستاره هالیوود با یک دختر جوان فرانسوی، آن هم در شرایطی که با ونسا پارادی زندگی می‌کرد، یکی دیگر از نمونه‌های ورود رسانه‌ها به حریم خصوصی ستارگان بود.

این موضوع گریبان رومن پولانسکی، کارگردان سرشناس لهستانی را هم گرفت وقتی که رسوایی جنسی و کودک‌آزاری او در ایالات متحده آمریکا افشا شد و هنوز هم این کارگردان ممنوع‌الورود به خاک این کشور است.

پاپاراتزی‌ها کاری کردند که افشای اخبار مربوط به فرار مالیاتی ژرار د‌پاردیو، بازیگر شهیر سینمای فرانسه باعث شود این بازیگر تبعه روسیه شود.

ستاره‌های موسیقی هم از دست سرک‌کشیدن رسانه‌ها به حریم خصوصی‌شان در امان نبودند. بسیاری بر این باورند مرگ مایکل جکسون نیز زیر سر پاپاراتزی‌هاست. برخی هم می‌گویند شاید روزی پاپاراتزی‌ها از داستان مرگ او پرده بردارند.

پاپاراتزی‌ها به بریتنی اسپیرز، خواننده پاپ پرهوادار در آمریکا هم رحم نکردند. اسپیرز هنگام طلاق از همسرش خواهان گرفتن فرزندش بود، اما شوهر او معتقد بود بریتنی به دلیل اعتیاد صلاحیت نگهداری فرزند را ندارد. مدتی بعد از این ماجرا، پاپاراتزی‌ها با انتشار عکسی از بریتنی در یک ساحل، او را در حال استفاده از مواد مخدر شکار کردند و بر گفته‌های همسر سابقش مهر تائید زدند.

پاپاراتزی‌ها رحم ندارند. هرچه ستاره‌ای محبوب‌تر باشد، آنها بیشتر او را نشان می‌کنند. نان آنها در همین است. آنها برای گرفتن یک عکس یا افشای یک خبر ماه‌ها و سال‌ها یک ستاره سینمایی، یک فوتبالیست سرشناس یا یک خواننده جهانی را نشان می‌کنند و بعد با شکار عکس مورد نظر، پول خوبی از رسانه‌ها دریافت می‌کنند.

رسانه‌ها هم در این میان فروش خوبی از طریق انتشار این نوع مطالب به دست می‌آورند. چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، چه کار پاپاراتزی‌ها را اخلاقی بدانیم، چه ندانیم، آنها پشه‌های سمجی^** هستند که کار خود را می‌کنند.

توضیحات:

* عنوان مطلب برگرفته از یکی از فیلم‌های سرجیو لئونه با همین نام است.

** واژه پاپاراتزی در زبان ایتالیایی به پشه‌های سمج و مزاحم گفته می‌شود.

سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر