«هنوز هیچ اطلاعی از 250 دختر ربوده شده در شمال نیجریه نیست.» این مهم‌ترین و شاید تکراری‌ترین خبر این روزهای نیجریه باشد. تمام نگاه‌ها درباره این خبر نیز تنها به یک گروه ختم می‌شود؛ بوکوحرام. برای آشنایی با این گروه تروریستی، باید به 13 سال پیش و به استان‌های شمالی نیجریه بازگردیم.
کد خبر: ۶۸۸۰۱۶
بوکوحرام، از منع آموزش تا عملیات انتحاری

پس از حوادث 11 سپتامبر 2001، مردی سی ساله به نام محمد یوسف، یک گروه مذهبی در مایدوگری، مرکز استان بونو در شمال نیجریه تاسیس کرد. او برای گروه خود عنوان «جماعت اهل السنه لدعوه و الجهاد» را انتخاب کرد، اما بعدها نامش به بوکو حرام تغییر کرد که به زبان محلی می‌شود: آموزش غربی گناه است. یوسف که دروس الهیات را در عربستان فراگرفته بود، اعتقاد داشت الگوی آموزشی غرب که در نیجریه جریان دارد، ریشه تمام مشکلات کشور است.

این گروه شروع به یارگیری از میان مسلمانان کرد و یک مسجد همراه یک مدرسه علوم دینی به پایگاه اصلی آنها تبدیل شد. علوم اسلامی، سنت‌های پیامبر، دستورات قرآنی و انکار تکامل داروینی ازجمله موضوعاتی بود که این افراد فرا می‌گرفتند. بتدریج تعداد این مدارس افزایش یافت و خاستگاه دانشجویانی شد که موفق به ورود به دانشگاه‌های دولتی نمی‌شدند.

سی و یکم دسامبر 2003 آغاز مخالفت علنی بوکوحرام با دولت نیجریه بود. اعضای این گروه سعی در کنترل بیشتر مدارس و مراکز عمومی داشتند و دولت عمر یارادوا، رئیس‌جمهور وقت نیجریه به مقابله با آنها می‌پرداخت. تا سال 2006، مناطق شمالی نیجریه شاهد مقابله نیروهای دولتی با بوکوحرام بود. طی این مدت، یوسف بارها به اتهام تجمعات غیرقانونی و اخلال در نظم عمومی دستگیر شد، اما هیچ گاه در دادگاه متهم نشد. نقطه عطف بوکوحرام، سال 2009 رقم خورد.

ژوئیه همان سال، آغاز حملات و خشونت‌های بوکوحرام بود. چهار استان شمالی بائوچی، بورنو، یوب و کانو محل اصلی درگیری‌ها بود. در این میان، یارادوا که مصمم به ریشه‌کن کردن این گروه بود، 30 ژوئیه توانست نیروهای بوکوحرام را شکست دهد. به دنبال این اتفاق، یوسف دستگیر و در شرایط نامشخص در شهر مایدوگوری اعدام شد، اما این پایان کار گروهی نبود که آمال و آرزوهایی بس بزرگ‌تر در سر داشت.

بوکوحرام طی یک سال بعد به سازماندهی مجدد خود پرداخت و در این میان با دیگر گروه‌های دیگر در آفریقا ازجمله «القاعده در مغرب اسلامی» و «الشباب سومالی» ارتباط برقرار کرد. تعدادی از رهبران و فرماندهان بوکوحرام نیز به منظور کسب تجربه و آموزش‌های لازم، نیجریه را ترک کرده و به القاعده در مغرب اسلامی و الشباب ملحق شدند. ژوئیه 2010 یکی از این رهبران به نام ابوبکر شیکاو، در پیامی ویدئویی خود را رهبر بوکوحرام معرفی کرد و خواستار مبارزه علیه سیاستمداران، نیروهای پلیس و بخصوص مسیحیان شد.

شیکاو سپتامبر 2010 به نیجریه بازگشت و اولین اقدامش، حمله گسترده به زندان بائوچی بود که در نتیجه آن صدها عضو زندانی بوکوحرام فرار کردند. این آغاز خشونت‌های بوکوحرام بود. کریسمس 2011 حمله آنها به مسیحیان در شهر جوز بیش از 80 کشته برجای گذاشت. گودلاک جاناتان، رئیس جمهور جدید سعی در مذاکره با این گروه داشت، اما حمله انتحاری به دفتر سازمان ملل در ابوجا و حمله به منطقه مسیحی‌نشین داماتورو با 130 کشته نشان داد رهبران این گروه هیچ تمایلی به نشستن پای میز مذاکرات ندارند. سرانجام دولت به مقابله با بوکوحرام برخاست. ادامه این وضع باعث شد گودلاک جاناتان چهاردهم می ‌2013 در سه استان شمال شرقی کشور اعلام وضع فوق‌العاده کند. با این حال، بوکوحرام هنوز اولویت ابتدایی خود یعنی مبارزه علیه آموزش‌های رسمی را فراموش نکرده بود. تائید این رویکرد، حملات آنها به مدارس در تابستان و پاییز 2013 بود که در نتیجه، تعداد زیادی از دانش‌آموزان و معلمان کشته شدند. تا پایان سال 2013، حملات ارتش باعث شد این گروه‌ها بار دیگر متحد شوند و گروه انصار نیز به آغوش بوکوحرام باز گردد.

به این ترتیب چرخه خشونت تقویت شد. از آن زمان به بعد، این گروه به سمت ایدئولوژی تکفیری رفت و کشتار مسیحیان و همچنین مسلمانان را جایز دانست.

شمال نیجریه همچنان شاهد خشونت‌ها و حملاتی است که تاکنون صدها کشته بر جای گذاشته است. ربودن بیش از 250 دختر دانش‌آموز، تازه‌ترین مورد از این خشونت‌ها بود. آنچه مشخص است، این که نشانه‌ای از کاهش خشونت و جنایت از سوی بوکوحرام دیده نمی‌شود.

حسین خلیلی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها