مردی هستم ۲۶ساله. من و همسرم قبل از ازدواج با هم دوست بودیم. اکنون درباره او خیلی تعصبی شده‌ام. خیلی هم عاشق همسرم هستم و می‌دانم که او هم عاشق من است، چون با بیشتر سختگیری‌هایم کنار می‌آید. حتی بعضی از مواقع او را کتک می‌زنم اما یک ساعت بعد دوباره با من آشتی می‌کند، با این حال در طول زندگی احساس می‌کنم تظاهر به عاشقی و دوست داشتن می‌کند و مرا تنها می‌گذارد. لطفا کمک کنید، دارم به جنون می‌رسم.
کد خبر: ۶۸۵۹۵۶
کتکش می‌زنم، باز هم دوستم دارد!

جام جم سرا: یکی از اشکالات دوستی ها و روابط قبل از ازدواج این است که در صورت منجر شدن به ازدواج، یک نگرانی بزرگ زوجین را آزار می دهد، یعنی همین نگرانی که اکنون شما را درگیر کرده است: « آیا همسرم به من متعهد می ماند یا نه؟!» که البته این دغدغه خاطر کاملاً دوطرفه و میان همسران متقابل است. با این حال اکنون شما ازدواج کرده اید و باید مسئولیت آن را نیز بپذیرید. از طرفی دیگر کافی است به تعهد همسرتان به خود و به زندگی مشترکتان نگاهی بیندازید، سپس تعهد خود را به همسر و زندگیتان بررسی کنید. چنانچه هر دو تا همین لحظه حس وفاداری نسبت به دیگری را حفظ کرده اید جای نگرانی نیست و لازم است طرز فکرتان را تغییر دهید تا آرامش خاطر بیشتری به دست آورید.

همچنین لازم است "تعصبی بودن" را بار دیگر معنا و بررسی کنید که تعصبی بودنتان خوب است یا بد؛ از این حیث که برایتان دستاورد نیکویی در رابطه با بهبود رابطه با همسرتان داشته یا برعکس، میان شما و او را آشفته تر ساخته است. اگر پس از مرور رفتار ها و گفتار های به قول خودتان خیلی تعصبی، به این نتیجه می رسید که ضرر ها بیش از منفعت ها بوده، لازم است در تغییر این ویژگی اخلاقی توجه ویژه به خرج دهید، چرا که در غیر این صورت حیات زندگی مشترکتان دستخوش تهدید جدی قرار می گیرد.

لازم است هیجانات خود را بیش از پیش کنترل کنید، بهتر است هنگام عصبانیت احساساتتان را با توصیف انتظاراتتان برای همسرتان بیان کنید، نه با آزار کلامی یا بدنی، چرا که آسیب های کلامی و بدنی تنها موجب می شود که تمایل همسرتان به برطرف کردن نیاز های شما کمتر شود و لذا طبیعی است که آزردگی او را به نام عاشق نبودن تمام کنید! تا وقتی رفتار ها و اعمالتان تحت کنترل افکار منطقی شما باشد می توانید انتظار داشته باشید که نیاز هایتان از سوی همسرتان برآورده شود. بنابراین می توان گفت شکست در ازدواج زمانی رخ می دهد که یکی از همسران یا هر دو مهارت لازم برای رفع نیازهای یکدیگر را نداشته باشند. به نظر می رسد مهارت های ارتباطی شما و همسرتان ضعیف است و نیاز است مهارت های لازم را در این زمینه کسب کنید تا مجبور نشوید به جای زبان شیرین گفت و گو، از زبان مشت و لگد برای بیان انتظارات و نیاز های عاطفی خود استفاده کنید.

به یاد داشته باشید که ترس از طلاق و مشکلات زندگی پس از آن تا چه حد می تواند برای زنی که همسر و زندگی اش را دوست دارد وحشتناک و نگران کننده باشد! گاهی برخی سکوت کردن ها از صد فریاد بلندتر است. سکوتی که شما آن را نمی شنوید هدفش حفظ زندگی مشترکتان است. شاید لازم است بیش از پیش به این سکوت کردن ها از جانب همسرتان بیندیشید. در نهایت توصیه من به شما بهره مندی از مشاوره تخصصی با یک زوج درمانگر است چراکه نیاز است شما و همسرتان به کسب مهارت های ارتباطی جدید بپردازید. (پریسا غفوریان – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
Behnaz
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
۰
۰
خیلی نامردی
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۷
۰
۰
منم از اینجور اخلاق ها دارم..مثل سگ كتك میخورم اما قشنگ چنددقیقه بعد خودم آشتی میكنم چون دوست ندارم با كسی یا كسی با من قهر بمونه
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها