چند وقت پیش، خبرنگاری پرسید: «اگر بخواهی یک جمله به مرحوم امیرحسین فردی بگویی، چه می‌گویی؟»
کد خبر: ۶۶۶۳۴۳

گفتم: «دلم برایت تنگ شده است!»

بعضی نام‌ها خیلی با مسماست. مثلا نام کسی «کریم» است و خودش هم دست بخشنده‌ای دارد. شاید هم نام‌ها شخصیت افراد را شکل می‌دهد؛ آن که کریم است، می‌داند که باید بخشنده باشد! گاهی هم برعکس آن است! و گاهی هم آدم می‌ماند بین تناسب نام‌ها با شخصیت افراد!

«امیرحسین خان فردی» هم «امیر» بود و هم نبود! «امیر» نبود، چون به کسی امر و نهی نمی‌کرد و «امیر» بود، چون بدون امر، بر دل دوستانش «امیر» بود و در دل آنها امارتی داشت!

مرحوم آقای فردی یک ایرانی دوست‌داشتنی بود. خصلت‌های خوب ایرانی‌ها (که بعضی‌ها به اشتباه خصال پسندیده روستایی می‌نامند) در او متجلی بود. بسادگی حرفش را می‌زد، دورو نبود، اهل خیر بود، خاکی بود، در پی گردن‌فرازی نبود، از نردبان دیگران بالا نمی‌رفت، دلش در گرو خدمت به مردم و انقلاب اسلامی بود. نویسنده‌ای بود بی‌ادعا. قلم آقای فردی، خاصه آنجا که به توصیف صحنه‌ها می‌کشد، تحسین‌برانگیز است. اما ذهن روشن و قلم روان هرگز موجب نشد خود را برتر از دیگران ببیند و برای خود شأن متمایزی قائل شود.

یکی از اقدامات اساسی مرحوم فردی، «پرورش استعدادهای جوان و فراهم کردن شرایط برای بروز توانایی‌ها» بود؛ چیزی که ضرورت امروز ماست و خیلی‌ها از آن غفلت می‌کنند.مرحوم فردی در یک جمله «نویسنده و معلمی توانا و بی‌ادعا بود که خیلی زود از دست رفت؛ خیلی زودتر از آن‌که انتظارش را داشتیم.»

روحش شاد

محسن پرویز / رئیس انجمن قلم ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها