جام جم آنلاین گزارش میدهد
مرگ یک شاعر: این فیلم تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی حسن هدایت با بازی ساره بیات، امیررضا دلاوری، محمد ساربان، علی طالبلو، محمدرضا عباسنژاد و علیرضا مهران جمعه بیست و پنجم بهمن 92 در ساعت 14 و 50 دقیقه از شبکه یک سیما روی آنتن رفت. این فیلم محصول سال 91 سیمافیلم و موضوع آن درباره زندگی میرزاده عشقی، یکی از فعالان سیاسی و دوستداران آیتالله مدرس است که با حضور در جلسات سیاسی ایشان از تحولات اخیر مجلس باخبر شده و در نشریه خود به نام قرن 20 به افشاگری رضاخان میپردازد. این مساله موجب عصبانیت رضاخان شده و میرزاده عشقی به دستور او و توسط عمالش در روز دوازدهم تیر 1303 ترور شد.
در این فیلم زندگینامه سیدمحمدرضا کردستانی ملقب به میرزاده عشقی توسط یک دختر عکاس از فرنگ برگشته روایت میشود. او با دیدن برنامهای از این شاعر و نویسنده نامی که در گراند هتل به اجرا درآمده است، به فعالیتهای ادبی و گرایشات سیاسی او علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد مقالاتی به زبان فرانسه در باب شرح حال او و مبارزاتش با حکومت رضاخانی بنویسد و با ترجمه برخی اشعارش، او را به دنیای غرب معرفی کند، در حالی که به مرور و در مدت زمان این کندوکاو دلباخته او میشود.
این فیلم یکی از معدود فیلمهای مناسبتی است که مستقیم به جریانات سیاسی برهه تاریخی مذکور نپرداخته است و با یک چیدمان منظم و فکر شده و توسط شخصیت راوی، به مشروطهخواهان و مبارزات آنها با سلطنت سردار سپه میپردازد. از طرفی سوژه فیلمنامه داستانی ساختگی و تخیلی نیست؛ بلکه زندگی شاعری بنام است و همه دادههای داستانی براساس واقعیت داستانی او شکل گرفته است.
میرزاده عشقی، شاعر و روزنامه نگار دوران مشروطه همان کسی است که جان خویش را بر سر عقیده خود میگذارد و در ادبیات و شعر، زبان سرخ و آتشین دارد. عشقی که علاوه بر آنچه گفته شد، هم نمایشنامهنویس و اپرانویس، هم مقالهنویس و هم طنزپردازی بنام بوده است و بیشترین گسستگی فکری از سنت و رویکرد به تجدد را میتوان در شعر و اندیشه او سراغ گرفت. در این فیلم، حسن هدایت نشان میدهد مدرنیسمی که ریشه در مذهب و سنت داشته باشد، میتواند شخص را به فردی آگاه، آزاده و در عین حال باورپذیر و محبوب بدل کند. مدرنیسم عشقی با پیوندی که به مدرس بزرگ، محمدتقی بهار و دیگر آزادمردان آن دوره خورده است، فراتر از هیجانات خامدستانه حرکت میکند.
در این فیلم، همه اطلاعات مربوط به زندگی عشقی به واسطه تهیه گزارشی از او توسط یکی از علاقهمندانش و بدون ترفندی که تلاشی مضاعف باشد برای دراماتیکتر کردن اثر، به بیننده منتقل میشود به گونهای که بیننده حس نمیکند با یک اثر مستند داستانی مواجه است؛ بنابراین میتوان گفت «مرگ یک شاعر»، مسیر درستی را در مرحله فیلمنامه نویسی طی کرده و نمونه خوب و البته ساده یک اثر روایتی است که معرفی یکی از ادیبان معاصر تاریخ معاصر را هدف قرار داده است. زبان در این اثر محاوره و گاه به تناسب شخصیتها، همراه با لحنی فاخر است که فاصله چندانی با گفتوگوی عامیانه مردم ندارد. در حالی که فیلم از نظر صحنه و لباس بسیار متعهد به دوره تاریخی خود است و هم در انتخاب لوکیشنها، هم در استفاده از تزئینات و آکسسوار صحنه این تعهد مشهود است.
بازیگران مرگ یک شاعر که در گریم بسیار به شخصیتهای حقیقی نزدیک شدهاند، سعی بر اجرای یک بازی روان دارند تا از مناسبات رفتاری کلیشه فیلمهای تاریخی که عموما جنبه باورپذیری ندارند، فاصله بگیرند، اما گاه این بازی روان چنان در سطح ارائه میشود که براحتی میتوان از دل نقشها خود واقعی بازیگر را دید. بهعنوان مثال کوکب و پدرش تنها دیالوگها را ادا میکنند و در شیوه ادای متن و رفتار آنها دقت یا حساسیت خاصی به چشم نمیخورد. کوکب که ساره بیات ایفاگر نقش اوست، هیچ فاصلهای از رفتارهای روزمره خود نگرفته و با همه عادتهای روزمره مقابل دوربین میرود و نتوانسته خود را به نقش نزدیک کند. بازیگران فرعی فیلم ازجمله صاحب گراند هتل نیز از این امر مبرا نیستند. بازی روان در این فیلم با عدم نمایشگری اشتباه گرفته شده و همین مساله به کلیت کار آسیبزده است. گروتوفسکی مقاله کوتاهی بهعنوان «حمله بر ناشیگری در باب بازیگری» دارد که در آن به این نوع بازیگری خرده میگیرد. اینکه بازیگر به صورت ناشیانه عادتهای روزمره خود را چه در بیان و چه در بدن و میمیک در نقشهای مختلف با خود همراه دارد و متوجه این عادتهای شخصی خود نیست. اولین راه برای زدودن این عارضه از بازیگر شناخت عادتهای شخصی و حمله بردن به آن به هدف خنثیسازی روزمرگیهای بازیگر است تا بتواند با فراغ بال و باهوش و فراست، عادتها، جزئیات و رفتارهای نقش را در خود جاری و ساری کند. گرچه در این راه قطعا نوع هدایت کارگردان نیز بیتاثیر نبوده است.
***
گذر: این فیلم تلویزیونی به کارگردانی یاسر طالبی، ازجمله فیلمهای تلویزیونی مناسبتی است که جمعه بیست و پنجم بهمن ماه ساعت 23 از شبکه دو سیما پخش شد.
این فیلم درباره آیت و احمد، دو نفر از نیروهای انقلابی است که ماموریت دارند چمدانی را به منطقهای در شمال ایران ببرند و تحویل دهند. احمد توسط نیروهای ساواک دستگیر میشود و آیت که خود پیش از این در خدمت طاغوت بوده با چمدان میگریزد تا آن را به صاحبش تحویل دهد و خطاهای پیشینش را جبران کند. او وارد روستایی میشود و اهالی آنجا او را معلمی تازه وارد میپندارند. آیت از این پندار اشتباه استفاده میکند و خود را معلم جا میزند و...
فیلم تلویزیونی گذر ابتدا داستان احمد و آیت را موازی با هم پیش میبرد و پس از گذشت یکسوم از شروع فیلم به روایت خطی برمیگردد. فضای اولیه فیلم با دیدن سادگی و آرامش مراد چوپان و انتظار خطری که با ساکی که آیت همراه دارد، آرامش قبل از توفان را به بیننده القا میکند. این فیلم تلویزیونی، هم در ساختار و هم در ریز داستانها و تصاویر بشدت تحت تاثیر فیلم سینمایی «بابل» است و با موسیقیاش، بر همان فضا تاکید دارد و بخشهایی از موسیقی گذر، از فیلم بابل انتخاب شده است. حتی اگر این فیلم را یک کپی فرمال از فیلم مذکور قلمداد کنیم، با اینکه در فضاسازی بد عمل نکرده است، اما کاستیهای فراوانی دارد که عمده آن به فیلمنامه برمیگردد. فیلمنامه بابل چند داستان موازی را با هم پیش میبرد که هر کدام برای خود دارای هویتی دراماتیک هستند، اما در نهایت بر یکدیگر اثر میگذارند یا از هم تاثیر میگیرند؛ اما این فیلم، تنها یک داستان و پیرنگ خطی دارد که سعی میکند فرم داستان را پس و پیش کند تا به روایت شکستهای برسد، اما بهدلیل نداشتن مواد داستانی لازم، از جایی فرم روایی را از دست میدهد و به روایت خطی برمیگردد. شاید اگر مستقیم از موسیقی بابل و فضای کوه و گله و بچههایی که درگیر ماجرای اصلی میشوند، بهعنوان تضمین استفاده نمیکرد، میشد آن را فیلمی مستقل و قابل قبول دانست، اما اکنون یک تجربه ناموفق اقتباسی به شمار میآید.
فیلم تلویزیونی گذر، هم از نظر بازیگری و هم از نظر تکنیکهای تصویری یکی از تلهفیلمهای نسبتا خوب است و مهمترین ویژگی آن فرار از قاب ثابت و استفاده از میزانسنهای سینمایی است که با فاصله از کلیشههای تلویزیونی در روند تولید قرار گرفته است.
مریم رها
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان