سناریوی مرگبار دختر برای قتل پدر

آشنایی با قاتل در فیسبوک

سناریوی دختر 18 ساله که برای قتل پدرش قاتل اینترنتی اجیر کرده بود، در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی فاش شد.
کد خبر: ۶۳۸۸۹۴
آشنایی با قاتل در فیسبوک

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پلیس آگاهی تهران بزرگ، شامگاه دوشنبه 30 دی ماه امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، وقوع یک فقره قتل در طبقه سوم یک ساختمان مسکونی واقع در انتهای کوچه ای بن بست در منطقه جیحون – خیابان کمیل، به کلانتری 111 هفت چنار اعلام شد.

با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که فردی 55 ساله، بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم تیز به ناحیه سینه و پشت کمر به قتل رسیده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با اعلام خبر وقوع جنایت به پلیس آگاهی تهران بزرگ، کارآگاهان اداره دهم همراه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل حاضر و تحقیقات خود را آغاز کردند.

در همان بررسی های اولیه مشخص شد که ورود قاتل یا قاتلین بدون تخریب درب ورودی منزل و یا درب واحد مسکونی واقع در طبقه سوم انجام شده و هیچگونه وسیله و یا اموالی نیز به سرقت نرفته؛ در ادامه تحقیقات از محل وقوع جنایت نیز مشخص شد که مقتول به همراه دو فرزند خود (دختر 18 ساله و پسر 15 ساله) در طبقه سوم زندگی می کرده و مادر و خواهر مقتول نیز در طبقه اول ساختمان سکونت دارند و طبقه دوم نیز در اختیار مستأجر است.

در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خبر وقوع جنایت از طریق دختر مقتول به پلیس و همچنین مادر و خواهر مقتول اطلاع داده شده؛ دختر مقتول به نام مرجان (18 ساله) در اظهارات اولیه خود و در خصوص نحوه اطلاع از مرگ پدرش به کارآگاهان گفت:ساعت 14:30 برای خوردن نهار و به همراه برادرم به خانه مادربزرگ در طبقه اول رفتیم؛ در ساعت 16:30 و پس از خوردن نهار، همراه برادر کوچکترم به طبقه سوم آمدیم اما زمانیکه درب خانه را باز کردیم، دو نفر نقابدار را در خانه مشاهده کردیم که با چاقو بالای سر پدرمان ایستاده بودند؛ آنها ما را تهدید کردند که اگر سر و صدا کنیم ما را نیز خواهند کشت و به همین علت، من و برادرم از ترس ساکت شدیم و آنها به سرعت از خانه خارج شدند و پس از رفتن آنها بلافاصله با پلیس تماس گرفتم و خبر قتل پدرم را به مادر بزرگ و عمه ام خبر دادم.

دستگیری مرجان

با وجود آنکه مرجان اصرار بر آن داشت که قتل  پدرش توسط دو مرد نقابدار انجام شده و برادرش به نام بهزاد (15 ساله) نیز اظهارات خواهرش را تأیید می کرد اما کارآگاهان با توجه به برخی تناقضات موجود در سخنان مرجان، به وی مشکوک شده و او را جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.

با آغاز تحقیقات تخصصی در اداره دهم، مرجان در اظهاراتی جدید عنوان داشت که قتل توسط جوانی به نام احسان انجام شده است.

وی مدعی شد:مدتی است با جوانی به نام احسان آشنا شده ام و همدیگر را در میدان رسالت ملاقات می کنیم اما پدرم مخالف ادامه آشنایی ما دو نفر بود و به همین علت احسان او را کشت.

معرفی قاتل واقعی توسط مرجان

با توجه به اظهارات مرجان در خصوص معرفی احسان به عنوان عامل جنایت، احسان شناسایی و در تحقیقات پلیسی مشخص شد که وی (احسان) به هیچ عنوان نمی توانسته در زمان وقوع جنایت، در محل جنایت حضور داشته باشد لذا با توجه به دلایل ارائه شده و مشخص شدن کذب بودن اظهارات دختر مقتول ، مرجان به ناچار لب به اعتراف گشود و عنوان داشت که قتل به درخواست وی و توسط جوانی به نام «امیر» انجام شده که حدودا یک ماه پیش و از طریق شبکه «فیس بوک» با یکدیگر آشنا شده اند .

مرجان در اعترافات خود به کارآگاهان گفت:به دلیل اختلافات و دعواهای من و پدرم، زمانیکه اعصابم خورد می شد با پسری به نام «امیر» که حدودا یک ماه پیش از طریق فیس بوک با هم آشنا شده بودیم جریان را می گفتم. پس از مدتی امیر گفت «اگر پدرت بمیرد تمام مال و اموالش به تو می رسد» و در ادامه عنوان داشت «می خواهی پدرت را بکشم»؛ کمی فکر کردم و به او گفتم «اگر می توانی بکش» و امیر گفت:«پس یک روز می آیم و پدرت را می کشم؛ به شرط اینکه بعد از مرگ پدر و برادرم به عقد امیر دربیایم»، روز دوشنبه که روز قتل پدرم بود با امیر قرار گذاشتم و او نیز این کار را کرد.

مرجان در خصوص نحوه ورود امیر به محل جنایت و ارتکاب جنایت به کاراگاهان گفت:پس از تعطیل شدن مدرسه، با امیر تا درب خانه آمدم ؛ من به داخل خانه رفتم و او نیز بیرون در داخل کوچه منتظر ماند ؛ به طبقه سوم رفتم و برای خوردن نهار، همراه برادرم به خانه مادربزرگ رفتیم؛ نهار را نیمه کاره رها کرده و به طبقه سوم آمدم تا ببینم پدرم خواب است یا بیدار که دیدم خوابیده. بلافاصله امیر را خبر کردم و درب خانه را برایش باز کردم؛ امیر به طبقه سوم آمد و پس از دقایقی کوتاه بازگشت و گفت:«کار تمام شد؛ برادرت را بفرست». من فکر کردم که دروغ می گویم و به همین علت رفتم بالا و جنازه پدرم را در آشپزخانه دیدم؛ تا یک ساعت در شوک بودم و باورم نمی شد که او این کار را بکند؛ در همین موقع برادرم به طبقه ی بالا آمد و امیر گفت:«درب را باز کن تا او را بکشم».اما من دلم نیامد و گفتم «نه» و بهزاد را به طبقه پائین فرستادم؛ امیر گفت:«بهزاد ما را لو می دهد». با اصرار، امیر را راضی کردم که با بهزاد کاری نداشته باشد و امیر نیز نهایتا  قبول کرد و از بهزاد قول گرفتیم و در ادامه من با پلیس تماس گرفتم.

دستگیری قاتل

با توجه به اعترافات مرجان به مشارکت در جنایت و معرفی امیر به عنوان عامل اصلی جنایت، محل سکونت امیر در منطقه تهرانپارس – خیابان 176 شناسایی و روز پنجشنبه سوم بهمن ماه امسال دستگیر و پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی صراحتا به ارتکاب جنایت و تلاش برای ارتکاب دومین جنایت (قتل برادر مرجان) اعترافات و تمامی اظهارات مرجان را تأیید کرد.

سرهنگ آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود:با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم به نقش و مشارکت خود در این جنایت، دستور بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۷
جوز هندی
United States
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۵
۰
۰
باعث تاسفه!
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۶
۰
۰
متاسفم با این جامعه مون مردم دنیا از شبكه های اجتماعی چه استفاده ای میكنن وما؟؟؟؟؟؟؟؟وای برما
بزرگ معانی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۶
۰
۰
این اتفاق ها تو كشورای دیگه هم می افته ... فراوان ! ولی ما نباید ...
ابرام چرخی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
۰
۰
وایسا دنیا ... وایسا دنیا ... من می خوام پیاده شم !
ناصر زیر آب زن
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
۰
۰
در فیس بوخ رو تخته كنین!
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
۰
۰
این دختر چقدر فاسد بوده كه به خاطر یك پسر اجازه میده تا پدرش و بكشند
اصغر دیزل
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
۰
۰
راننده محترم تاكسی بهتره بره زودتر بخوابه!!
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها