یکی ناخن به صورتش می‌کشد و از غم، ضجه می‌زند؛ یکی چهارچشمی مراقب کیف اوست. یکی با مشت به سروکله‌اش می‌کوبد و نمی‌خواهد مرگ عزیزش را باور کند؛ یکی خود را به او نزدیک می‌کند که بداند در جیب‌هایش چیزی هست یا نه. یکی به سر و سینه‌اش می‌زند و به عزیز کفن‌پوشی که او را ترک کرده چنگ می‌اندازد؛ یکی چشم‌هایش را تیز می‌کند که مطمئن شود جواهر یا تکه طلایی به گردن و گوش‌های او آویزان است یا نه!
کد خبر: ۶۳۷۱۱۹

سارقان در بهشت زهرا سایه به سایه داغدیده‌ها حرکت می‌کنند و از غفلت آن‌ها که بهت از دست دادن جگرگوشه‌ای گیجشان کرده، استفاده می‌کنند و جیب و کیفشان را می‌زنند. فضای شلوغ، پردلهره و مملو از غم و حسرت محوطه بیرونی غسالخانه، بهشت سارقان است. آن‌ها مثل سایه، حتی نزدیک‌تر از سایه به سوگواران می‌چسبند و هر چیز باارزشی را که نشان می‌کنند به غارت می‌برند.
سارقان فرز آن قدر ماهرانه کار می‌کنند که طعمه‌هایشان لغزش دست‌های آن‌ها روی بدن خود را احساس نمی‌کنند که البته بعید نیست اگر فردی حرکات ظریف و مشکوک آن‌ها را حس کند، سارقان معذرتی بخواهند و تسلیتی بگویند و با سرعت از محل دور شوند.
روزی نیست که در بهشت زهرا، روبروی غسالخانه در بین کسانی که مرگ را از نزدیک می‌بینند و گذرا بودن دنیا را با خود زمزمه می‌کنند، کسی مالش را به سارقان نبازد اما تا به حال نه تنها قطار این سرقت‌ها متوقف نشده، بلکه شگردهای تازه به شگردهای قدیمی اضافه شده و دزدان بیشتری در شهر اموات پرورده شده‌اند.
در این اوضاع شاید بشود از مسئولان انتظار داشت که مثلا در محل‌هایی که شانس دزدی در آن‌ها بالاست دوربین نصب کنند و بعد از گزارش مالباختگان به مسئولان بهشت زهرا، با بازبینی فیلم‌ها، سارق را شناسایی کنند اما شاید بهترین توصیه این باشد که خانواده‌های عزادار و دوستان و نزدیکان که برای تسلی خاطر آن‌ها آمده‌اند، کمترین پول نقد را همراه داشته باشند و در حد امکان مدارک شناسایی و وسایل باارزش با خود نداشته باشند.
حنای مرگ هیچ وقت پیش دزدان رنگ نداشته است و مرگ هیچ‌گاه درس عبرتی برای سارقان و جیب بر‌ها نبوده است، پس حالا که این طور است، بهتراست ما مراقب باشیم.
>> جام جم سرا/ مریم خباز

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها