در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
کافی است به مراکز پزشکی قانونی در کلانشهرها بروید و صف انبوهی از طرفین نزاع و درگیری را ببینید که به صرف مسائل پوچ و پیش پا افتاده حسابی به هم تاخته و گریبان دریده و همدیگر را زخمی کردهاند و اکنون نوبت پلیس و دستگاه قضاست تا در این زمینه با فرد خاطی برخورد کند. دلیل گسترش نزاعهای خیابانی که در برخی موارد به خسارات جبران ناپذیری از جمله قتل و مجروحیتهای بسیار خطرناک منجر میشود، چیست؟ چرا هر روز ما در کوچه و خیابان شاهد دست به یقه شدن عدهای هستیم که بدون توجه به سرانجام رفتارهای خود با هم درگیر میشوند و متاسفانه گاه حوادث دلخراش و بعضا غیرقابل جبرانی را رقم میزنند که اگر بخواهیم به آنها اشاره کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ در ذهن تداعی خواهد شد.
آیا گروهها و نهادهای مرجع اجتماعی همانند معلمان و نهادهای آموزشی و ارشادی مردم را در این موارد راهنمایی کردهاند؟ بیشک پاسخ همه این پرسشها منفی است و به رغم انجام برخی کارهای کلیشهای هیچ ارگان و نهادی نمیتواند ادعا کند در موضوع نزاعهای خیابانی طرح جامعی ارائه داده است. زیرا اگر چنین اقدامی انجام میشد شاهد افزایش نزاعهای خیابانی نبودیم؛ موضوعی که همچنان بر مدار تکرار قرار گرفته و سیر صعودی به خودگرفته است و روزی را نمیتوان شاهد بود که در گوشه و کنار کلانشهرها نزاع خیابانی رخ ندهد و تلفن مرکز فوریتهای پلیس 110 به صدا در نیاید.
بیایید واقع بین باشیم و بپذیریم افزایش تنشهای روانی در جامعه به شرایط هشدار و بحران رسیده است و آستانه تحمل مردم هر روز کاهش مییابد و دستاندرکاران امور اجتماعی همچنان سکوت کردهاند.
مردم به دلایل گوناگون به شدت دچار استرس هستند و برای خلاص شدن از این فشارها، عقدههای خود را بر سر دیگران خالی میکنند. برای نمونه فردی که درون خانواده با همسر خود مشکل دارد، بر سر اختلاف ناچیز بر سر قیمت یک کالا، با فروشنده درگیر میشود، یا مسافری به دلیل چند تومان کرایه اضافه با راننده درگیر میشود یا بر عکس راننده گریبان مسافر را گرفته و او را در حد مرگ کتک میزند که چرا کرایه خود را کم داده است.
آیا سرپوش گذاشتن بر این واقعیت و کتمان حقایق علاج حل این معضل است؟ برخی از کارشناسان بر این عقیدهاند چند عامل بسیار اساسی در گسترش اضطراب و تنشهای روحی و روانی در میان مردم نقش اصلی را دارد؛ اول فاصله گرفتن ازآموزه های دینی و اخلاقی و دوم مشکلات اقتصادی، سوم فاصله طبقاتی و مهمترین آن بیتوجهی به بهداشت روانی جامعه و دیگر علل و عواملی که در شکلگیری نزاعهای خیابانی دخالت دارد.
نزاعهای خیابانی یکی از آسیبهای اجتماعی است که با انگیزههایی متفاوت رخ میدهند، انسانها به دلایل مختلف با هم ارتباط دارند و زمانی که روابطشان جوابگوی نیازهایشان نمیشود، درگیری ایجاد میشود.
فراموش نکنیم به هر میزان فضایی که انسانها در آن زندگی میکنند، فضای بازتری باشد، درگیریها خیلی کمتر خواهد بود. به عنوان مثال درگیری میان کشاورزان که در فضای بازتر زندگی میکنند، در مقایسه با کسانی که در فضای بسته شهرها زندگی میکنند، بسیار کمتر است، دلیل آن، این است که فشارهای محیطی بر روستاییان کمتر است. دکتر غلامرضا جمشیدی از استاد دانشگاه و جامعهشناس شرایط محیطی در گرایش افراد به نزاعهای خیابانی را اصلی مهم و غیرقابل انکار میداند و میگوید، در محیط روستایی فضا باز است، اما در شهرها شاهد فضای بسته و گرفتهای هستیم. محیط زندگی فرد تاثیر بلامنازعی بر روحیه و اخلاق فرد دارد، مثلا در تهران مناطقی وجود دارد که از نظر آماری نسبت به دیگر مناطق جرمخیزترند و این میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد که محیط، یکی از این دلایل است.
جمشیدی از فشردگی محیط، بدی آب و هوا، خستگی کار و گذشت نکردن به عنوان برخی ازدلایل دیگر نزاعهای خیابانی و درگیریها نام برد و افزود: این عوامل به تنهایی تعیینکننده نیستند و باید توجه کرد که عامل اصلی خود انسان است، شخصی در همین تهران ممکن است تمام شرایط را تحمل کند، ولی خوشرو باشد، چون عقاید دینی به کمکش میآید. فرهنگ، تعلیم و تربیتی که در محیط خانه و خانواده آموخته به کمکش میآید، تا آن عوامل تعدیل شود.
مکانیکی شدن اغلب روابط نیز باعث واکنشهای غیرمنطقی و غیرمتعارفی از جمله نزاع و درگیری میشود و در درگیریهایخیابانی و خانوادگی باید سعه صدر افراد افزایش یابد. اصل اول در این خصوص، گذشت است که نیاز به زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی دارد. متاسفانه فرهنگ گذشت در جامعه ضعیف شده است، باید این فرهنگ در جوامع احیا شود و از کودکی گذشت و مهربانی در وجود آنها نهادینه شود.
در کشورهای پیشرفته آداب و رفتارهای اجتماعی از مهدهای کودک و دوران تحصیل به کودکان آموزش داده میشود. برای نمونه در مهدکودکهای ژاپن، مربی با قرار دادن یک صندلی در کلاس از کودکان میخواهد تا پس از یک دور کوتاه روی صندلی بنشینند و به هم کمک کنند تا دیگر دوستانشان که دیرتر به سمت صندلی آمدهاند روی آن بنشینند در نتیجه کودکان تلاش میکنند تا به هم کمک کنند، اما در مهدکودکهای وطنی صرفا به کودکان آموزش داده میشود آن کس که زودتر از بقیه روی صندلی بنشیند برنده مسابقه است.
خشونتها، پرخاشگریها و خوارشمردن دیگران پدیده هایی هستند که در اجتماع به وجود می آید و نمیتوان گفت ارثی و ذاتی است. انسان، پرخاشگر و مجرم متولد نمیشود و این نظام اجتماعی است که باعث میشود افراد پرخاشگر بار بیایند. در مورد نزاعهای خیابانی باید گفت عوامل متعددی در بروز آن دخیل هستند. زمانی که در یک جامعه بیکاری در حد انفجار قرار گرفته و این معضل تکتک خانوادهها را درگیر خودش کرده است، وقتی که جوانان کمتری میتوانند به ازدواج فکر کنند و حتی ازدواج برای آنان یک رؤیا تلقی میشود، زمانی که تورم و گرانی در یک جامعه کمرشکن باشد مطمئنا ناهنجاریها در جامعه رخ خواهد داد.
بیکاری باعث هر نوع مشکلی در جامعه است. این شرایط باعث میشود افراد در جامعه درگیریهای بیشتری داشته باشند. هیچ کسی ذاتا بیمار نیست. زمانی که در جامعهای شادی و نشاط به اندازه وجود نداشته باشد، آمار طلاق بالا باشد، آمار ازدواج پایین باشد و... اینها باعث میشود تغییراتی در رفتار انسانها صورت بگیرد که بر سر مسائل جزئی با هم مشاجره کنند و درگیر شوند.
میتوان گفت نزاعهای خیابانی و ناهنجاریهایی که در جامعه مشاهده میشود، زاییده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود افراد هرچند ناخواسته دست به پرخاشگری بزنند. در این میان مشکلات اقتصادی بخصوص بیکاری میتواند بیش از دیگر عوامل مورد توجه باشد. همه ما بارها در خیابانهای شهر شاهد نزاعهای خیابانی بودهایم که بیشتر بر سر مسائل بسیار جزئی اتفاق افتاده و با کمی صبوری و گذشت میتوانست اصلا اتفاق نیفتد.
درگیریهایی که خسارتهای مالی و جانی فراوانی در پی دارند، اغلب هر دو طرف درگیری و گاه افراد میانجی و واسطه هم در این میان متضرر شده و آسیبهای جبرانناپذیری متوجهشان میشود. وجود رفتارهایی نظیر تحقیر، رفتار ناعادلانه، بیکاری، فقر، تضاد طبقاتی، بیاعتنایی به اموال دیگران، طلاق، برخوردهای کلامی و رفتارهای بیادبانه باعث بروز خشم در افراد میشود.
وقتی فرد در مقابل رفتار تحقیرآمیز یا ناعادلانه قرار میگیرد، واکنش دفاعی وی بهصورت خشم بروز میکند. گاهی این منازعات و کنترل نکردن خشم به قتل منجر میشود و پروندهای را مفتوح میکند که عنوانش قتل عمد است که باید در سیستم قضایی رسیدگی شود. کما این که برخی منازعات منجر به شکایت نمیشوند و مواردی هم که شاکی دارند در دادسرا به صلح میانجامد.
باید پذیرفت به دلایل مختلف منازعات خیابانی زنگ خطری برای جامعه است، در حالیکه بیتفاوتی جامعه در مواجهه با این آمارها حاکی از آن است زد و خوردهای خیابانی بخشی از زندگی روزمره ما شده است در حالیکه گسترش شهرنشینی و پیدایش جوامع به هم پیوسته، استفاده از تعقل و اندیشه برای حل مسائل را ارائه میدهد نه برخورد فیزیکی.
بدون تردید اگر این روند همچنان ادامه یابد، به مرور شاهد بیتفاوتی اجتماعی نسبت به این معضل خواهیم بود. آمارهای پزشکی قانونی نشان میدهد بیشترین موارد درگیریها بین افراد جوان صورت میگیرد که این افراد ویژگیهایی مانند ناپختگی، بیتجربگی، انرژی زیاد و تحریکپذیری دارند و مستعد درگیری و زد و خورد و پیامدهای آن هستند. آسیبشناسان بر این عقیدهاند وقتی آستانه تحمل افراد جامعه پایین بیاید، آمار نزاعهای خیابانی بالا میرود.
ناصر صبوری / گروه حوادث
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد