درباره برخی فیلم‌های تلویزیونی و نقد رویکرد برخی فیلمسازان

فیلم تلویزیونی قلک روزهای بیکاری نیست

هفته گذشته تلویزیون روزهای بسیار شلوغی را پشت سر گذاشت. مناظرات انتخاباتی و تامین آنتن در تعطیلات با فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی، کار سخت و پیچیده‌ای بود. طبق آمار حدود 60 فیلم سینمایی و تلویزیونی در این ایام پخش شد. در این میان باز هم شاهد پخش نسخه تله فیلم شده سه سریال بودیم. «پایتخت2» ساخته سیروس مقدم، «سال‌های برف و بنفشه» ساخته سعید سلطانی و «تا صبح» ساخته مجید جوانمرد عنوان سه سریالی بود که در این ایام به شکل نسخه تله‌فیلم روی آنتن رفت و در این میان سال‌های برف و بنفشه به شکل معقولانه‌تری تدوین شده بود و کمتر سکته و پرش داشت.
کد خبر: ۵۷۱۰۳۳

خشت بهشت: از نسخ تله‌فیلمی سریال‌ها که بگذریم به تله‌فیلم «خشت بهشت» می‌رسیم که محصول سال 90 گروه فیلم و سریال شبکه دو است و به دلیل مضمونش با فضای 14 خرداد و رحلت امام(ره) چهارشنبه ساعت17 و 30 دقیقه از شبکه دو بازپخش شد. داستان این تله‌فیلم به اواخر دهه 60 و عروج ملکوتی امام راحل مربوط است و روایتگر ماجرای ابراهیم است؛ نوجوانی که همراه برادرش در کوره آجرپزی کار می‌کند. او قصد دارد با پولی که به زحمت به دست آورده برای خود و برادرش خانه‌ای بسازد، اما با خبر فوت حضرت امام(ره) تصمیمش عوض می‌شود. او تصمیم می‌گیرد آجرهایی را آماده کند و به بهشت زهرا ببرد تا بر مزار امام (ره) سایبانی بسازد. مشغول این کار می‌شود و در روزی که حضرت امام را به بهشت زهرا می‌برند، او نیز عازم می‌شود. اما دست تقدیر او را در ساختن سقفی برای پیرزنی تنها می‌کشاند.

پیش از مطرح بودن نام کارگردان، نام تهیه‌کننده‌اش است که ایجاد کنجکاوی می‌کند. روح‌الله حجازی که سومین فیلم سینمایی‌اش قرار است اکران شود و اثر قبلی‌اش «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» سال گذشته مورد استقبال قرار گرفت، در این اثر بر مسند تهیه‌کنندگی نشسته و کارگردانی را به عهده مجید اسماعیلی گذاشته است. ظاهرا این‌طور که شواهد نشان می‌دهد این چندمین همکاری اسماعیلی و حجازی در مقام کارگردان و تهیه‌کننده است و پیش از این نیز این دو در همین مقام چند فیلم تلویزیونی دیگر از جمله «نزدیک‌تر بیا» و «کمی دورتر» را کار کرده بودند. یکی از امتیازاتی که همین خشت بهشت و کارهای دیگری که نام بردیم، نسبت به دیگران دارد، این است که تهیه‌کننده بارها تجربه کارگردانی داشته و فضایی حرفه‌ای بر روح اثر نقش بسته است. از بازی خوب نوجوان این فیلم تلویزیونی نباید غافل بود که در حد خود توانسته بود حس مورد نظر را منتقل کند، اما ضعف این کار بیشتر متوجه فیلمنامه است که بیش از هر چیز خواسته خود را به مناسبت مورد نظر سنجاق کند. فراموش نکنیم حادثه باید در دل روایت و کنش چنان تنیده شود که دیگر قابل تفکیک نباشد، اما در خشت بهشت، این اتفاق با ضعف صورت می‌گیرد و اثر به یک محصول صرفا مناسبتی تبدیل می‌شود. این سوژه زیبا و جالب می‌توانست با پرداختی درست‌تر همان مفهوم مورد نظر را منتقل کند بدون آن‌که مناسبت به فیلم سنجاق شود و در دل آن مستتر شود.

بارون با بارون فرق داره: فیلم تلویزیونی «بارون با بارون فرق داره»، محصول شبکه استانی گیلان است که سال 90 تولید شده و تهیه‌کننده و کارگردان آن کامبیز کاشفی است. کاشفی با پشتوانه در عرصه بازیگری و حضور در آثار موفق را شاید بتوان یکی از حرفه‌ای‌ترین سازندگان فیلم‌های تلویزیونی برشمرد. سینماگری که سال‌هاست در این عرصه مشغول است و آمار بالایی هم در این زمینه دارد. یکی از دلایل موفقیت کاشفی در این امر، هوشمندی او در تعریف فیلم تلویزیونی است. او با شناخت درست از مدیوم تلویزیون و ماهیت فیلم تلویزیونی حالا دیگر فهمیده است یکی از کارکردهای اصلی این محصول فرهنگی سرگرم‌سازی است. شعار و پیام باید در دل اثر نهفته باشد و گام نخست جذب مخاطب روبه‌روی قاب کوچک است. او این نگرش را زیاد یا کم در بیشتر کارهای خود رعایت کرده است و بارون با بارون فرق داره هم با وجود نداشتن بازیگران مطرح یا حتی نام‌های آشنا در پشت صحنه، اما خوش آب‌و رنگ و ریتم‌دار است و برای جذب مخاطب ساخته شده و سرگرم‌کننده است. به عقیده من همین شعاری نبودن و بی‌ادعایی آن یک برگ برنده بی‌نظیر است.

داستان این فیلم تلویزیونی که آخرین بازپخش آن جمعه ساعت 13 و 30 دقیقه از شبکه شما بود، داستان سارقی حرفه‌ای به نام تیمور است که برای سرقت شیئی با ارزش از گاو صندوق خانه‌ای، فردی به نام سعید را اجیر می‌کند. سعید موفق به سرقت می‌شود، اما وانمود می‌کند نتوانسته از عهده کار برآید. این مساله باعث درگیری تیمور و سعید می‌شود و...

کاشفی در این کار، کارگردان، تهیه‌کننده، مجری طرح، مدیرتولید، بازیگر نقش اصلی به علاوه طراح صحنه و لباس پروژه بوده است. علت هرچه باشد به کار لطمه می‌زند و بارون با بارون فرق داره هم از این قاعده مستثنا نیست.

انتهای بزرگراه: تله‌فیلم دیگری که در این ایام بازپخش شد و روی آنتن رفت «انتهای بزرگراه» نام دارد که ابتدای تولید نامش «فال قهوه» بود. این فیلم تلویزیونی نیز سال 90 تولید شده و محصول شبکه چهار است که پانزدهم خرداد ساعت 16 پخش شد.

انتهای بزرگراه به نوعی یک تریلر محسوب می‌شود. کارگردان آن فرزاد موتمن، فیلمساز نام‌آشنای سینماست و در آن اشکان خطیبی و شبنم قلی‌خانی ایفاگر نقش‌های اصلی هستند و در کنار این دو، رحیم نوروزی، حسین محب‌اهری، پریناز ایزدیار و پروین ملکی نیز بازی می‌کنند.

این فیلم تلویزیونی ماجرای رضا و ترگل را روایت می‌کند که در شرف ازدواج هستند، اما در روز عقد اتفاقی همه چیز را به هم می‌زند. داستانی که در دل خود راز آلود و معماگونه است و اتفاقا از فیلمنامه خوبی هم برخوردار است و عوامل خوبی هم برای تولید آن گرد هم آمده‌اند. از بازیگران گرفته تا عوامل پشت دوربین و حتی کارگردان، هنرمندانی باتجربه و شناخته شده هستند، اما مشکل انتهای بزرگراه به نوع نگاه غلط سازنده‌اش برمی‌گردد. نه موتمن که متاسفانه خیلی از کارگردانان سینما، فیلم تلویزیونی را قلکی برای رفع بیکاری و تفنن می‌پندارند و آن‌طور که باید آن را جدی نمی‌گیرند. این آفت متاسفانه رشد چشمگیری داشته است و به جرأت می‌توان گفت در نگاه کلی و مقایسه محصولات اتفاقا نام‌های گمنام بسیار بهتر از کارگردانان مطرح سینما عمل کرده‌اند. عمده ضعف انتهای بزرگراه نه در متن است و نه در بازی‌ها و...، بلکه بشدت به نگاه سطحی و بی‌حوصلگی سازنده‌اش بازمی‌گردد. در این میان اشکان خطیبی با بازی نسبتا روان خود توانسته سهم زیادی از اعتبار فیلم را به دوش بکشد که البته شواهد حکایت از این دارد که این تلاش شخصی و فردی بوده است.

بی‌شک برای ارتقای صنعت فیلم تلویزیونی باید این نگاه حیاط خلوت‌گونه و فعالیت از سر تفنن را از سینماگران دور کرد. واقعیت این است که از سازنده شب‌های روشن و صداها که استعداد و سواد خود را بارها نشان داده، انتظار دیگری می‌رود وگرنه تلاش یک فیلمساز گمنام را در این حد می‌توان ستود.

محمدرضا لطفی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها