در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خیلیها میگویند حضور جورج زالای در وزنهبرداری ایران بیشتر از آن که به شایستگیهای او ربط داشته باشد به زادگاهش مجارستان مربوط است؛ جایی که تاماش آیان، رئیس فدراسیون جهانی وزنهبرداری هم اهل آنجاست!
من نه تنها با تاماش آیان هم سرزمین هستم که رابطه دوستی سیوهشت سالهای با رئیس فدراسیون جهانی وزنهبرداری دارم. من آیان را از همان سالهایی که دبیرکل کمیته ملی المپیک مجارستان بود و بعد هم بر مسند ریاست کمیته ملی المپیک کشورم نشست میشناسم، اما اینها هیچ کدام دلیلی برای حضور من در وزنهبرداری ایران نیست. من قبل از آن که هدایت تیم وزنهبرداری نوجوانان ایران را به عهده بگیرم در کشورهای مصر، تونس، مالزی، اردن و اوگاندا مربیگری کرده بودم. سوای اینها دو سال سرمربی تیمهای نوجوانان و جوانان مجارستان بودم و دو سال هم در کادر فنی تیم ملی وزنهبرداری بزرگسالان کشورم فعالیت کردم. فکر میکنم این سوابق برای من قابل اعتنا تر از دوستی با تاماش آیان باشد.
خیلیها جورج زالای را با مدال برنزی که در المپیک 1980 مسکو به دست آورد، میشناسند. سوای آن مدال، تا قبل از آن که به ایران بیایید موفقیتی هم در کارنامه مربیگری شما ثبت شده بود؟
من دو سال قبل از این که به ایران بیایم در مجارستان فعالیت میکردم. قبل از آن هم یک سال در مصر، یک سال در مالزی و یک سال هم در تونس مربیگری کردم. البته در اوگاندا و اردن هم در دو مقطع کوتاه حضور داشتم، اما بهترین نتیجه را در تونس به دست آوردم. من در رقابتهای جهانی 2002 ورشو، به عنوان سرمربی هدایت تیم ملی تونس را به عهده داشتم که در آن رقابتها وزنهبردار دسته 69 کیلوگرم ما، یوسف سبای صاحب مدال برنز جهان شد. آن مدال نخستین مدال تاریخ وزنهبرداری تونس در رقابتهای جهانی بود و تا الان هم دیگر برای وزنهبرداری این کشور آفریقایی تکرار نشده است.
پس احتمالا با وزنهبرداری ایران، اولین بار در همان مسابقههای جهانی ورشو آشنا شدید؟
در آن مسابقهها تیم ملی وزنهبرداری ایران با هدایت ایوانف بلغاری توسط حسین رضازاده مدال طلای فوقسنگین را به دست آورد و محمدحسین برخواه هم در دسته 77 کیلوگرم صاحب مدال برنز شد. ضمن این که کوروش باقری هم در دسته 94 کیلوگرم رقابتهای ورشو وزنه زد و در دوضرب صاحب یک مدال برنز شد. من رقابتهای سال 2002 ورشو را کاملا به خاطر دارم، اما اولین بار 30 سال پیش بود که با وزنهبرداری ایران آشنا شدم؛ زمانی که تیم ملی وزنهبرداری ایران برای برپایی یک اردوی تدارکاتی به شهری به نام تاتا در صدکیلومتری بوداپست آمد. من اولین بار با حضور در آن اردو از نزدیک با توانمندی وزنهبرداران ایرانی آشنا شدم.
نزدیک به شش سال از حضور شما در وزنهبرداری ایران میگذرد. چه عاملی باعث شد این همکاری طولانیتر از دیگر فعالیتهایت در عرصه مربیگری شود؟
من عاشق وزنهبرداری هستم، ایران را دوست دارم و این را میدانم که ایران یکی از قطبهای وزنهبرداری در جهان است. روز اولی که به ایران آمدم آقای افشارزاده برای من دنبال خانه بود، اما من گفتم خانه نمیخواهم. من فقط یک اتاق در محل کمپ تیمهای ملی میخواهم که همیشه در کنار وزنهبرداران باشم و البته یک حقوق خوب. هنوز هم با گذشت شش سال خانهای ندارم و در یک اتاق در محل کمپ تیمهای ملی زندگی میکنم. من اینجا شبانهروز با وزنهبرداری زندگی میکنم و 24ساعته در محل اردو هستم. آنچه برای من اهمیت دارد فقط کار است و کار.
از حقوقی که دریافت میکنید راضی هستید؟
بله.
اواخر سال گذشته بود که کمیته ملی المپیک رقم دریافتی مربیان خارجی را اعلام کرد. در آن فهرست جلوی نام شما هم نوشته شده بود 3500 دلار.
بله! من هم آن فهرست را دیدم. البته این حقوقی بود که از ابتدا برای من در نظر گرفته بودند و در این سالها افزایش چندانی نداشته. با این حال من راضی هستم.
یعنی این حقوق بیشتر از دستمزدی است که یک مربی وزنهبرداری در مجارستان دریافت میکند؟
الان نمیدانم یک مربی وزنهبرداری در مجارستان چقدر حقوق میگیرد، اما فکر میکنم بیشتر از نصف این حقوق را بگیرد. مجارستان کشور پولداری نیست، اما به هر حال هزینههای زندگی هم در آنجا زیاد بالا نیست.
در این پنج ـ شش سالی که از زندگی شما در ایران میگذرد چه چیزی برایتان جالبتر از بقیه بوده است؟
فقط وزنهبرداری! این رشته زندگی من است. 47 سال است من با وزنهبرداری زندگی میکنم و همیشه بر این باورم که اگر وزنهبرداری نباشد زندگی من هم تمام خواهد شد. دور بودن از خانواده واقعا سخت است، اما این فقط عشق به وزنهبرداری است که تحمل این شرایط را برای من ممکن کرده است. من حتی زمانی که به خانه برمیگردم هم بخشی از زمان استراحتم را به کار با وزنه و میلهای که در خانه دارم، میگذرانم.
کمی هم از تجربه حضور در المپیک لندن بگویید. شما در کنار کوروش باقری تیمی را هدایت کردید که صاحب چهار مدال باارزش شد.
تجربه بینظیری بود. من در المپیک 1980 مسکو خودم به عنوان وزنهبردار روی تخته رفتم و توانستم مدال برنز بگیرم، اما این موفقیت برای من طعم دیگری داشت. شاید باور نکنید از بابت چهار مدالی که وزنهبرداران ایرانی در لندن گرفتند بیشتر از مدالی که خودم در المپیک مسکو گرفتم خوشحال شدم.
این را از ته قلب میگویید؟
بله! به این خاطر که مربیگری خیلی سختتر از وزنهبردار بودن است. وزنهبردار فقط مسابقه میدهد و بعد از دو ساعت کارش تمام میشود، اما یک مربی هر روز و هر ساعت درگیر وزنهبرداران است. به همین دلیل وقتی وزنهبرداری مدال میگیرد، خوشحالی مربیاش چیزی از خوشحالی آن ورزشکار کم ندارد.
شما در المپیک مسکو وزنه زدی و در لندن 2012 مربی بودید. چه تفاوتهایی میان این دو المپیک وجود داشت؟
تفاوت چندانی ندیدم. البته در المپیک لندن کیفیت رقابتهای وزنهبرداری در برخی اوزان بالاتر از المپیک مسکو بود.
به عنوان یکی از همراهان تیم ملی وزنهبرداری، آیا این تیم در لندن شانس داشت که بیشتر از چهار مدال هم کسب کند؟
نه! این چهار مدال سقف مدالهایی بود که تیم شش نفره ایران میتوانست به دست بیاورد، اما میتوانستیم با دو طلا از لندن برگردیم. پیشبینی من قبل از المپیک این بود که کیانوش رستمی و بهداد سلیمی طلا میگیرند، سجاد انوشیروانی صاحب مدال نقره میشود و نواب نصیرشلال هم برنز میگیرد. در مورد سعید محمدپور انتظار کسب عنوان چهارمی را داشتم، اما سهراب تجربه بینالمللی زیادی نداشت ومن میدانستم کسی که بهترین نتیجهاش را در قهرمانی آسیا گرفته سخت است در المپیک صاحب مدال شود. البته آسیبدیدگی او هم مزید بر علت شد، اما در مجموع این که با شش نفر، چهار مدال گرفتیم عملکرد خوبی بود.
این عملکرد خوب، انتظارات را از وزنهبرداری بالا برده است. فکر میکنید در المپیک 2016 ریودوژانیرو چه نتیجهای برای وزنهبرداری ایران رقم خواهد خورد؟
در مورد ریودوژانیرو زود است بخواهیم از الان صحبت کنیم. شاید بعد از یک سال بهتر بتوان پیشبینی کرد. باید دید چه کسانی اضافه میشوند و از این جمع کدام وزنهبرداران دوباره به شرایط آرمانی برمیگردند.
فعلا که برخی از همین المپیکیها بنا به دلایلی از تیم ملی دور شدهاند.
در هر حال من فکر میکنم سعید محمدپور تنها وزنهبرداری است که از هماکنون باید طلای ریودوژانیرو را برایش کنار گذاشت. البته اعتراف میکنم چهار سال در اوج بودن بههیچوجه آسان نیست.
اگر اشتباه نکنم این عمر قهرمانی برای خود شما به عنوان مدالآور المپیک به چهار سال نرسید.
بله، من اولین مدال جهانیام را سال 1978 در رقابتهای جهانی آمریکا گرفتم. آن مدال در حرکت دوضرب دسته 110 کیلوگرم به دست آمد. یک سال بعد از آن نقره رقابتهای اروپایی را به دست آوردم و در المپیک مسکو هم روی سکوی سوم ایستادم.
چه شد بعد از المپیک دیگر نتوانستید این روند را ادامه بدهید؟
متاسفانه یک ماه پیش از رقابتهای جهانی 1981 آرنجم درآمد و همین باعث شد خیلی زود از صحنه رقابتهای جهانی خداحافظی کنم.
به عنوان یک خارجی بزرگترین مشکل وزنهبرداری ایران را در چه میبینید؟
بزرگترین دغدغه من در ایران وضع تغذیه ورزشکاران ایرانی است. اینجا برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر استعدادهای زیادی وجود دارد. امکانات هم در حدی که این استعدادها بارور شوند، وجود دارد، اما کسی نگران شرایط غذایی وزنهبرداران نیست؛ موضوعی که در کشورهای صاحب ورزش اهمیت بالایی دارد. در روزهای پیش از المپیک، اینجا دو یا سه وزنهبردار همیشه از بیرون غذا میگرفتند و این یک مشکل بزرگ است. متاسفانه صبحانه و ناهار ورزشکاران کیفیت لازم را ندارد و این در عملکرد آنها تاثیر مستقیم میگذارد.
در این سالها روند حرکت وزنهبرداری ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اعتراف میکنم روز اولی که به ایران آمدم وزنهبرداری در کشور شما به هیچ عنوان شبیه آنچه الان وجود دارد، نبود. در این میان، مدیریت حسین رضازاده یکی از عوامل تاثیرگذار است. کوروش باقری پروفسور وزنهبرداری است و من فکر میکنم بخشی از این موفقیت را مدیون توانمندی او، تمریناتش و نظمی که در اردوهای تیم ملی حاکم کرده هستیم.
در پایان فکر میکنید تیم وزنهبرداری نوجوانان بتواند در ازبکستان موفق شود؟
یکی از آرزوهای من این است که در ازبکستان بتوانیم عنوان قهرمانی جهان را به دست بیاوریم. این تیم سه ماه است که زیر نظر کوروش باقری تمرین میکند و این توانایی را دارد که یکی از سکوهای جهانی را از آن خود کند. من هم تلاش دوچندانی خواهم داشت تا این موفقیت برای آیندهسازان وزنهبرداری ایران به دست آید.
رضا پورعالی / گروه ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: