مقصد عرفان عطار، غرقه گشتن و نیستی در یگانه معبود و پیوستن به اوست

خود بلی گفتی و بشنودی الست

فریدالدین عطار نیشابوری از عرفا و حکمای بلند آوازه تاریخ عرفانی ایران زمین است و سهم بسزایی در شکوفایی استعداد نهفته ایرانی در عرصه سلوک آسمانی را از جهت تدوین آثار ژرف و کم نظیر به عهده دارد.
کد خبر: ۵۵۲۸۴۲

روح بلند و متعالی عطار، وی را جزو پیشگامان عرفان علمی و عملی به شمار آورده و سبب شده تالیفات وی چراغ راهی باشد برای پویندگان وادی معرفت که از چشمه زلال انوار الهی که بر دل و جان وی تابیده و رایحه باغ و بستان قرب الهی را به همراه دارد، بهره‌مند شوند.

این عارف شوریده در آثار خویش که به نظم و نثر تالیف شده است، کوشیده تا مبانی معرفتی و سلوکی را به فراخور حال و مقام مطرح کند و پرده‌ای از رخسار حقیقت به کنار افکند و در حد امکان بیان معانی و مفاهیم نماید.

آثار متعدد عطار هر کدام متضمن بیان موضوع و هدفی خاص است، برای نمونه منطق‌الطیر وی که شرح حال پرندگان و سفر آنها به راهنمایی هدهد است، نمایانگر عرفان عملی بوده که گویی عطار خود هدهد داستان است که به راهنمایی او، سی مرغ به قله کوه قاف و دیدار سیمرغ نایل می‌شوند یا تذکره‌الاولیا شرح حال بزرگان طریقت و معرفت است که در آن از احوال درونی ایشان به صورت رمز و اشاره نقل کرده و یاد ایشان را برای یادکرد دیگران ثبت و ضبط کرده است.

اما اثر دیگر وی که نسبت به آثار یاد شده کمتر مورد توجه قرار گرفته، مصیبت‌نامه است، این اثر گرانقدر از ارج و منزلتی والا برخوردار است و عطار در این مجموعه سعی کرده تا عرفان علمی را به تصویر کشد و در قالب نظم، مفاهیم سلوکی و مبانی علمی آن را مطرح کند که برای فهم این اثر چنان‌که خود وی نیز متذکر شده است باید از پای تا سر همه گوش شد و حجاب‌های مادی را وقعی ننهاد تا مقصد و مقصود عطار را ادراک کرد.

گوش شو از پای تا سر بی‌حجاب

تا نهم بر تو اساس این کتاب

و باز خاطر نشان می‌کند اهل ظاهر را از این اثر نفع و فهمی نیست چرا که معانی باطنی را باید اهل باطن و ذوق، فهم نمایند و ظاهر بینان را از این موهبت بهره‌ای نیست.

گر کسی را هست ظاهر این گمان

کاین سخن کژ می‌رود همچون کمان

آن به ظاهر گوژ می‌ماند و لیک

هست در باطن به غایت نیک نیک

در این اثر ارجمند که گفته شد بیان عرفان علمی است، سعی شده تا سالک را پله پله با مبانی فکری و معنوی آشنا کند و معانی را بشکافد و در این راه عطار فکر سالک را با خود همراه می‌کند و به ملاقات جبرئیل و میکائیل و دیگر فرشتگان مقرب می‌برد و نکاتی را از هر یک بیان می‌دارد، سپس به دیدار پیامبران و نیز جن و انس و جماد و نبات و... می‌کشاند و در قالب دیدار هریک موضوعی را بیان و مفهومی را آشکار می‌کند و همچنین سالک را با خود به مقام عرش و کرسی و لوح و قلم می‌کشاند و از مائده‌های آسمانی، فکر و جان وی را متنعم می‌گرداند و در مقاله چهلم که آخرین سفر این وادی است، سالک فکرت را به دیدار روح نایل می‌گرداند که بهتر است وصف این امر را از زبان شیوای عطار دنبال کنیم.

سالک راحت طلب ریحان راه پیش روح آمد به صد دل روح خواه

گفت: ای عکسی ز خورشید جمال

پرتوی از آفتاب لایزال

هر چه در توحید مطلق آمده است

آن همه در تو محقق آمده است

چون برونی تو ز عقل و معرفت

نه تو در شرح آیی و نه در صفت

نیست بالای تو مخلوقی دگر نیست بیرون تو معشوقی دگر

شیخ نیشابور در این ابیات به غایت عالی مقام انسانیت را یادآوری کرده و متذکر این معنی می‌شود که مقام روح و انسانی که حائز این رتبه است، تجلی همان اشرف مخلوقاتی است که بر سر زبان‌ها افتاده و در این وادی است که کمال انسانیت متجلی می‌شود و توحید حقیقی جلوه می‌کند چنان که می‌گوید:

سالکان را آخرین منزل تویی

صد جهان در صد جهان حاصل تویی

به نظر وی، این مرحله‌ای است که در آن، عبودیت حقیقی می‌توان نمود و خداوند آفریدگار عالم را چنان‌که باید و نه چنان‌که در خور است، بندگی کرد و در دریای بیکران حقیقت وی غرقه گشت و در این امر مدام بود تا فانی گشت.

گرچه بسیاری بگشتی پیش و پس

در نهادت ره نبردی یک نفس

این زمان کاینجا رسیدی فرد باش

غرقه دریای من شو، مرد باش

چون در این دریا شوی غرقه تمام

هر زمانی غرقه‌تر می‌شو مدام

و این غایتی است که سالک پس از آن دم فرو بندد و مستغرق دریای معرفت گردد و از شراب ناب ازلی و ابدی هر دم جرعه‌ای بنوشد و بنوشاند و از خود بی‌خبر باشد و محو گردد و از سوختن وی خبری نیاید و کسی او را نیابد.

در تحیر ماند و شُست از خویش دست

پاک گشت از خویش و در گوشه نشست

گفت: ای جان چو بودی هرچه هست

خود بلی گفتی و بشنودی الست

هوشنگ شکری / جام​جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها