اقوام آریایی قبل از آن‌که مهاجرت بزرگ خود را آغاز کنند، در کنار هم و در استپ‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و سفلای رود دنپر، شمال قفقاز و غرب کوه‌های اورال می‌زیستند.
کد خبر: ۵۴۸۷۵۲
خاطرات ازلی مشترک

شرایط جوی سخت سرزمین آنها که تابستان‌هایی داغ و بارانی و زمستان‌های سرد و برفی داشت، آنها را بر آن داشت تا به دنبال سرزمین‌هایی با آب و هوای بهتری باشند. (بهار، 1375، ص18)

اینچنین آنهایی که دیگر هندو اروپایی نامیده می‌شدند، سال 1650 قبل از میلاد مهاجرت خود را از شمال دریای خزر به سوی جنوب، آسیای مرکزی، فلات ایران و شمال هند آغاز کردند.

قوم ایرانی به سوی شمال شرقی فلات ایران پیش رفت و گروهی از آنها به سوی جنوب غربی آسیا و گروهی دیگر به سوی شمال غربی اروپا مهاجرت کردند. (زنر، 1387، ص 18) این مردم با سکنی گزیدن در ایران و هند به زرتشتیان و هندوان ملقب شدند. گروهی نیز به هند رفتند و در مناطق مختلف از جمله در سرچشمه رود مقدس گنگ ساکن شدند.

این قوم بزرگ که در زمان‌های مختلف مهاجرت خود را آغاز کرده، از آداب و رسوم مشترکی برخوردار بود؛ آنچنان که این رسوم و بعضا اساطیری که در بین آنها رواج داشت به باورهای آنها نیز سریان یافت در نتیجه اساطیر مشترک با مهاجرت این مردم به نقاط مختلف رواج یافت.

این اساطیر براثر اختلاط با اقوام ساکن مناطق جدید صورت تازه‌ای به خود گرفت در حالی که همان بن مایه‌های پیشین را در خود نهفته داشت.

داستان آرش کمانگیر و سه قدم مشهور ویشنو جزو اساطیری هستند که زیرساختی مشترک دارند و در ظاهر از هم متمایزند.

مضمون هر دوی این داستان‌ها باز پس‌گیری سرزمینی است که به قومی تعلق دارد که طرفدار حق و حقیقت است؛ سرزمینی که موقتا اهریمن آن را از آن خود کرده و قصد سلطه بر آن را دارد.

در داستان آرش کمانگیر آمده است که در جنگ بین ایرانیان و تورانیان، افراسیاب، شاه تورانیان (که دشمن ایرانیان محسوب می‌شود) سپاه منوچهر را در محاصره در آورد و قرار بر آن شد که کمانی انداخته شود و تا آنجا که کمان پیش رود، سرزمین ایران به ایرانیان تعلق گیرد و بقیه به انیران، دشمنان ایرانیان واگذار شد.

گفته شده است یکی از امشاسپندان ، اسفندارمذ: (ایزد نگهدارنده زمین) به منوچهر تعلیم داد که برای این منظور تیر و کمانی مخصوص بسازد و آرش را برای پرتاب تیر انتخاب کند. آرش در سپیده دم تمام توان خود را به کار گرفت و تیر را رها کرد. خداوند به باد فرمان داد تیر را با خود حمل کند تا بلکه به این وسیله سرزمین وسیع‌تری به ایرانیان که طرفدار حقیقت بودند، تعلق گیرد.

در اساطیر هندو، ویشنو یکی از خدایان سه‌گانه است که خدای نگهدارنده و حفظ‌کننده جهان و کل کائنات به‌شمار می‌رود. او اصل و اساس زندگی است که از انحلال و از هم پاشیدگی عناصر جلوگیری می‌کند و در کل جهان ساری و جاری است.

یکی از تجسمات او واماناست، کوتوله‌ای که عالم را از دست اهریمنی به نام بالی نجات می‌دهد. نجات عالم به این شکل صورت می‌گیرد که وامانا از بالی قطعه زمینی درخواست می‌کند که به اندازه سه قدم وی باشد.

بالی خواهش او را می‌پذیرد؛ اما وامانا چنان رشد می‌کند که با برداشتن دو گام، زمین و آسمان را تحت اختیار می‌گیرد و گام سوم خود را بر سر بالی می‌نهد و او را به قعر دوزخ می‌افکند و اینچنین جهان را از نیروی اهریمن پاک می‌کند. (شایگان، 1380، 269)

واضح است که شالوده هر این دو اساطیر یکسان بوده و هدف از بیان این دو اسطوره نشان دادن پیروزی خیر بر شر است. افراسیاب پادشاه مردم توران زمین سرسپرده اهریمن و دشمن ایرانیان است.

در واقع جنگ بین ایران و توران جنگ بین خیر و شر یا بدی و خوبی است. باز پس گرفتن عالم به دست ویشنو نیز از همین بن مایه مشترک برخوردار است.

پرداختن به خوبی و بدی مقوله‌ای است که در ادیان مختلف صورت‌های متنوعی به خود گرفته است به‌طوری که خوبی و بدی به دو قلمرو روشنایی و تاریکی تقسیم شده‌اند. خیر و خوبی با روشنایی و نور در پیوند است و شر و بدی با تاریکی و نیروهای اهریمنی ارتباط دارد.

مبارزه بین خیر وشر مقوله‌ای است که از دیرباز در متون دینی و ادبیات ملت‌های مختلف نقش بارزی ایفا می‌کرده است؛ آنچنان که به‌طور یقین می‌توان گفت تمامی اسطوره‌های ملل جهان آشکارکننده چنین تقابلی هستند.

شاید علت چنین امری را بتوان در تشابهی که بین اساطیر وجود دارد، جستجو کرد؛ تشابهی که نشان‌دهنده منشأ مشترک اغلب اساطیر جهان است. این چنین می‌توان ادعا کرد که دو اسطوره‌ای که به آنها پرداخته شد، دو صورت متفاوت از داستانی واحد به شمار می‌رود که بین اقوام آریایی رواج داشته است.

این اساطیر دارای یک صورت ظاهری و یک حقیقت درونی است که صورت ظاهری اساطیر بسته به زمینه فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف، متفاوت است؛ اما درون و باطن بسیاری از این اساطیر کهن، خواهان توجه انسان‌ها به حقیقت هستی است، یعنی چیزی که هدف مشترک ادیان و فلسفه‌های مختلف است.

منابع:

1. طلوع و غروب زرتشتی‌گری، آر. سی. زنر، ترجمه تیمور قادری، انتشارات امیر کبیر 1387

2. ادیان آسیایی، مهرداد بهار، نشر چشمه 1375

3. ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، داریوش شایگان، انتشارات امیرکبیر1383

هما شهرام بخت - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها