هوگو چاوز فرزند پدر و مادری آموزگار از طبقه متوسط سال ۱۹۵۴ به دنیا آمد و تحصیلاتش را در آکادمی نظامی ونزوئلا پی گرفت. پس از آن به دانشگاه سیمون بولیوار در کاراکاس وارد شد. او هرچند در عرصه سیاست به شهرت رسید، اما همیشه رویای قهرمانی بیسبال را در سر می‌پروراند.
کد خبر: ۵۴۷۵۷۴

سال ۱۹۹۲ رهبری جنبشی را برعهده گرفت که هدفش برپایی انقلاب بولیواری بود. به همین منظور علیه کارلوس اندرس پرز، رئیس‌جمهور وقت دست به کودتایی زد که نافرجام ماند و به همین دلیل مجبور شد دو سال را در زندان بگذراند.

پس از آزادی از زندان سال ۱۹۹۴، یک حزب سیاسی موسوم به «جنبش جمهوری پنجم» بنیاد نهاد و سرانجام سال ۱۹۹۸ در مقام رهبر این حزب در انتخابات شرکت کرد.

چاوز شعارهای مردمی را مبنای کار خود قرار داد و در کارزار انتخاباتی‌اش بر مواردی چون دفاع از فقیران و آمادگی برای خاتمه‌دادن به فساد موجود در کشور تأکید داشت و به این ترتیب در انتخابات پیروز شد. یک سال بعد، یعنی سال ۱۹۹۹ چاوز برای تغییر قانون اساسی کشور یک همه پرسی برگزار کرد و با کنار گذاشتن قانون پیشین که سال ۱۹۶۱ تدوین شده بود، قانون اساسی جدید را در کشور به اجرا گذاشت. درسال ۲۰۰۰، چاوز دوباره به عنوان رئیس‌جمهور کشور که از این پس «جمهوری بولیواری ونزوئلا» نامیده می‌شد، انتخاب شد، اما سقوط بهای نفت پس از حادثه یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱، موجب بحران اقتصادی در سومین کشور صادرکننده نفت جهان شد.

دوران تلاطم

از اقدام‌های دولت چاوز در این دوره سخت و دشوار می‌توان به اصلاحات ارضی، در اختیار گرفتن کنترل صنعت نفت و بهره‌برداری از زمین‌های حاشیه ساحلی اشاره کرد که البته مخالفت بخشی از مردم را هم در پی داشت. مخالفان، مدیران و کارفرمایان در مخالفت با اقدامات او دست به اعتصاب‌ زدند. دوره پرتلاطمی در ونزوئلا آغاز شده بود که کودتای سال ۲۰۰۰ علیه چاوز و ربودن وی، نقطه اوج آن به شمار می‌رود. چاوز به کمک طرفدارانش از این آدم‌ربایی یکروزه جان سالم به در برد و مصمم‌تر از قبل به قدرت بازگشت.

نفت برای ونزوئلا به منزله سلاحی برتر است؛ سلاحی دیپلماتیک که این کشور به عنوان ابزاری کلیدی در مناسبات بین‌المللی از آن استفاده می‌کند.به مدد همین ثروت، هوگو چاوز توانست برنامه‌های اجتماعی‌ خود را محقق سازد. انقلاب بولیواری برای مردم امکان برخورداری از آموزش، تغذیه و بهداشت را فراهم کرد.در سطح بین‌المللی، روابط نزدیک او با همتایانش تحت تاثیر انگیزه‌های مشترکی بود که عمدتا در ویژگی ضدآمریکایی تبلور می‌یافت.دوستی چاوز با ایران از طریق توافق‌نامه‌های اقتصادی و دیپلماتیک با هدف رویارویی با امپریالیسم آمریکا بود. دوستی او با فیدل کاسترو ـ که او را پدر و راهنمای سیاسی خود می‌نامد ـ را نیز نباید فراموش کرد.

سال ۲۰۰۹ میلادی دو سال پس از شکست در یک همه‌پرسی جنجالی، چاوز دوباره بر آن شد تا تغییراتی در قانون اساسی ایجاد کند. هدف او این بار، دایم کردن مقام ریاست‌جمهوری در ونزوئلا بود که بتواند برای همیشه در این مقام بماند. به این ترتیب در سال ۲۰۱۲ میلادی برای چهارمین بار پیاپی در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کرد و پس از 14 سال حکومت، در صدر قدرت ونزوئلا باقی ماند.

از سال 2010 معلوم شد که چاوز به بیماری سرطان مبتلاست. او برای درمان این بیماری چهار بار در کوبا بستری شد، اما در نهایت در پنجاه و هشت سالگی بیماری غلبه کرد و چاوز را تسلیم مرگ کرد. مهم‌ترین دغدغه هوگو چاوز تا آخرین لحظات حیاتش، اطمینان یافتن از نجات انقلاب بولیواری بود و برای این منظور از دولت، حزبش و همین‌طور ارتش خواسته بود به نیکلاس مادورو، جانشین خود وفادار بمانند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها