همه قهر می‌کنند، چه بستگان دور مثل دو تا عموزاده و عروس‌های فامیل‌های مختلف با هم یا خیلی نزدیک مثل خواهرها و برادرها! این که چرا قهر ادامه می‌یابد چند علت دارد که ما قصد داریم درباره‌شان برایتان توضیح بدهیم.
کد خبر: ۵۳۹۰۸۸

علت اول)‌ ریش سپیدها را نادیده می‌گیریم: در گذشته‌های دور اگر میان دو نفر از بستگان شکر آب می‌شد، بالاخره یکی از اعضای فامیل ماجرا را به گوش ریش‌سپیدهای خانواده می‌رساند و آنها بلافاصله وارد عمل می‌شدند و دو طرف را با هم آشتی می‌دادند چرا که به حفظ استحکام خانواده معتقد بودند و به همین علت اجازه نمی‌دادند قهر میان بستگان، کهنه شود و به کینه و جدایی برسد.

حالا اما حرف ریش سپیدهای فامیل دیگر اعتبار چندانی ندارد تا جایی که حتی با وجود پافشاری بزرگ‌ترها برای آشتی، گاهی جوان‌ها ترجیح می‌دهند همچنان در قهر باقی بمانند.

علت دوم)‌ ما توانایی بیان مشکلات و دلخوری‌هایمان را به شیوه رو در رو نداریم. برای مثال دو دختر عمو را می‌شناسم که در مهمانی سر این مساله که چه کسی باید اول از در خانه بگذرد از هم دلخور شدند و تا پنج سال یک کلمه حرف هم با هم نزدند!

دخترعموی بزرگ‌تر اعتقاد داشت دخترعموی کوچک‌تر ‌باید می‌ایستاد و به او تعارف می‌کرد، اما او با شتاب از در گذشته بود. دختر عموی کوچک‌تر هم البته توجیه مناسبی داشت او می‌گفت ناگهان صدای گریه فرزندم را از سالن مهمانی شنیدم مضطرب شدم و خواستم زودتر خودم را به او برسانم و تعارف‌کردن را فراموش کردم.

این دو نفر ابتدا موضع چندان خصمانه‌ای نسبت به هم نداشتند، اما هیچ‌کدام آنقدر شجاعت و توانایی نداشتند که مانند دو انسان بالغ رو به روی هم بنشینند و درباره علت دلخوری‌شان از هم حرفی بزنند بنابراین کینه یکدیگر را به دل گرفتند و این کینه، مثل گیاهی بسرعت رشد کرد و در همه روابط‌شان ریشه دواند و تبدیل به خشم و تنفری پنج ساله شد در حالی که اگر همان ابتدای کار آنها مساله را با یکدیگر مطرح می‌کردند، شاید هرگز روابط‌شان سرد نمی‌شد.

آنها نه‌تنها قدرت رو در رو شدن را برای بیان مشکلاتشان نداشتند، بلکه توانایی و مهارت بیان ناراحتی‌هایشان را نداشتند . این یعنی، خیلی از ما حتی اگر ناراحت باشیم نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم علتش را توضیح بدهیم و به همین علت به مسائلی پیله می‌کنیم که هیچ ربطی به اصل قضیه ندارند.

علت سوم)‌ هدف‌هایمان را گم کرده‌ایم و از هم شناختی نداریم؛ یعنی نمی‌دانیم از یک ارتباط چه می‌خواهیم و طرف مقابل‌مان چگونه فکر می‌کند.

برای نمونه زن و شوهری با هم قهر می‌کنند. زن به شوهرش می‌گوید به اندازه کافی به او توجه نمی‌کند و وقتی به خانه می‌آید، جلوی تلویزیون دراز می‌کشد بنابراین با او بگو مگو و سپس قهر می‌کند و می‌گوید تا مرد رفتار زشتش را اصلاح نکند با او آشتی نخواهد کرد.

در این مثال هدف زن نزدیک‌شدن بیشتر به مرد و قرار گرفتنش در کانون توجه شوهر است، اما کاری که می‌کند یعنی قهرکردن، دقیقا بر عکس چیزی است که قلبا می‌خواهد. از سوی دیگر، زن به اندازه کافی شوهرش را نمی‌شناسد و خبر ندارد یکی از ویژگی‌های هر مردی در دنیای مدرن، تماشای تلویزیون و بخصوص گوش کردن به اخبار یا نگاه کردن به فوتبال است و او نمی‌تواند بسرعت خودش را تغییر بدهد و اگر این برنامه‌ها را از زندگی‌اش حذف کند از اوقات حضورش در خانه لذت نمی‌برد.

علت چهارم)‌ خودخواه و ترسو هستیم. گاهی قهرها به این علت طولانی می‌شود که هیچ یک از دو طرف یک ارتباط جرات نمی‌کند پا پیش بگذارد و عذرخواهی کند یا حتی دست‌کم سر صحبت را با طرف مقابل باز کند چون تاب تندی را ندارد و نمی‌خواهد حرف‌های از سر دلخوری دیگری را بشنود. 

آنجا که قهر مفید است

قهر اگر چه برای بزرگسالان به هیچ‌وجه کارساز نیست، اما گاهی در تربیت کودکان می‌تواند مفید باشد. این نسخه برای آن والدینی پیچیده شده است که مثل ما و همه روان‌شناس‌های کودک، اعتقادی به تنبیه بدنی کودکان ندارند، اما به هر حال باید روشی برای آن که به کودک بفهمانید رفتارش درست نبوده، وجود داشته باشد.

گرچه قهر می‌تواند جایگزین صحیحی برای تنبیه بدنی باشد، اما باید یادتان باشد در قهر با فرزندتان به چند نکته توجه کنید:

نکته اول: وقتی می‌خواهید با او قهر کنید باید دقیقا برایش توضیح بدهید که چه خطایی از او سر زده است.

نکته دوم: به کودک بفهمانید چه مدت با او صحبت نخواهید کرد. برای مثال بگویید «سلمان‌جان! چون بی‌ادبی کردی و حرف‌های نامناسبی زدی، من و پدر تصمیم گرفتیم تا نیم ساعت با تو قهر باشیم. بنابراین از همین حالا تا نیم ساعت دیگر پاسخت را نمی‌دهیم.»

نکته سوم: نگذارید قهرتان با کودک طولانی شود چون ممکن است به این شرایط عادت کند و دیگر قهر برای او به معنای یک واکنش تنبیهی برای رفتار بدش نباشد.

نکته چهارم: معمولا این گونه است که وقتی با کودک قهر می‌کنیم او بلافاصله پس از قهر به ما مراجعه می‌کند و التماس می‌کند که او را ببخشیم. هرچند تماشای کودکی که التماس می‌کند پدر یا مادر با او آشتی کنند خیلی ناراحت‌کننده و پر احساس است، اما ما به شما هشدار می‌دهیم که قهرتان را به هیچ‌وجه نشکنید تا سرانجام مهلت آن سر آید. می‌دانید چرا پافشاری می‌کنیم که دوره قهر تمام شود؟

اگر بخواهید هر بار با التماس‌های کودک او را ببخشید و از قهر منصرف شوید، فرزندتان به مرور زمان در می‌یابد پدر و مادرش به‌واسطه پافشاری او، می‌توانند از تصمیم‌شان انصراف دهند و این درس خوبی برای یک کودک نیست.ضمن این که او نتیجه می‌گیرد می‌تواند از التماس‌کردن به عنوان ابزاری برای گول‌زدن شما یا تحت فشار گذاشتنتان استفاده کند.

نکته پنجم: شما هم پدر و مادرهایی را دیده‌اید که با فرزندشان قهر می‌کنند و بعد زیر لب غرغر می‌کنند یا از صفات بد بچه‌شان می‌گویند و... این روش درست نیست! شما قهر کرده‌اید تا او اصلاح شود پس اجازه توهین و تحقیر را ندارید، بلکه فقط گفت‌وگو با او را متوقف کرده‌اید.

نکته ششم: قهر را عمومی نکنید برای مثال اگر فرزندتان به مدرسه می‌رود، هیچ لزومی ندارد در حضور اولیای بقیه دانش‌آموزان یا وقتی در جمع همکلاسی‌های فرزندتان هستید به قهر با او اشاره کنید برای مثال «بچه‌ها! من که با پسرم قهر هستم، اما شما به او بگویید اگر می‌خواهد می‌تواند توی این دفترچه نقاشی کند!» این رفتار شما باعث می‌شود اولا کودکتان در برابر همسن و سال‌هایش تحقیر شود و ثانیا قبح قهربودن والدینش برای او
از بین برود.

زن قهری، مرد قهری

نیازی نیست پژوهشی در این زمینه انجام شود تا باور کنیم که زن‌ها بیشتر از مردها قهر می‌کنند. همین حالا هم اگر مجموعه مشاهداتتان را از قهرهای کوتاه و طولانی که در طول زندگی دیده‌اید یک​بار مرور کنید، متوجه می‌شوید که تقریبا همیشه پای یک زن در میان است. بله! بله! می‌دانیم! خیلی وقت‌ها هم دو تا مرد با هم قهر می‌کنند و سال‌ها با هم حرف نمی‌زنند، اما اگر آماری کلی از مشاهداتتان بگیرید آن وقت باور می‌کنید که زن‌ها در این زمینه رکورددار هستند و مردها اغلب استثنا.

به نظرتان چرا زن‌ها بیشتر از مردها قهر می‌کنند؟ قهر یک واکنش تنبیهی است که ما آن را برای نشان‌دادن نارضایتی‌مان به کار می‌بریم، اما زن‌ها بیشتر از این واکنش تنبیهی برای نمایش عدم رضایت‌شان استفاده می‌کنند چون:

ـ زن‌ها بیشتر از مردها مشتاق نشان‌دادن عواطف و احساسات‌شان به محیط اطراف هستند، بنابراین سریع‌تر از آن تصمیم به قهرکردن می‌گیرند تا ثابت کنند از مساله‌ای ناراحت هستند. در واقع بخشی از قهرکردن یک زن، با هدف جلب توجه طرف مقابل یا دیگران است.

ـ زن‌ها احساساتی هستند پس زودتر می‌رنجند و دلشان می‌شکند و بعد بر اساس دلیلی که پیشتر توضیح دادیم سعی می‌کنند آن را در قالب قهر نشان بدهند.

ـ زن‌ها بیشتر از مردها برای بیان احساسات و عواطف‌شان از کلمات استفاده می‌کنند. بنابراین نظرشان این است که بدترین جریمه برای دیگران هم این است که از حرف‌زدن با آنها محروم شوند به این ترتیب با قهرکردن طرف مقابل را از گفت‌وگو کردن با خودشان محروم می‌کنند. در حالی که یک مرد ممکن است به اندازه یک زن از گفت‌وگو نکردن ناراحت نباشد و اذیت نشود.

آشتی، ​آشتی، تا روز​قیامت

یک روز که دلتان خیلی هوایش را کرده باشد، می‌نشینید خاطرات گذشته‌تان را با او مرور می‌کنید و به نتیجه می‌رسید که آن دلخوری‌های کوچک و گاه به گاه، اصلا ارزش این قهر چندین و چند ساله فامیلی را نداشت.

خودتان را سرزنش می‌کنید که چطور توانسته‌اید این همه سال بدون او​ که فامیل عزیزتان بوده و دوران کودکی یا جوانی یا نوجوانی را کنارش گذرانده‌اید، سر کنید.

فکر می‌کنید صدایش حالا چطوری شده؟ قیافه‌اش چه شکلی است؟ دلش برای شما تنگ‌شده یا نه؟ اصلا شما را می‌شناسد؟ این‌گونه است که جرات می‌کنید شال و کلاه کنید و بروید سراغش و خیلی ساده دست دوستی​را طرفش دراز کنید و بگویید «بیا از نو شروع کنیم. بیا باز با هم فامیل باشیم... دنیا ارزش این حرف‌ها را ندارد... بیا...»

اما وقتی به خانه‌اش می‌رسید، پارچه‌های سیاه را می‌بینید روی در و دیوار و حجله‌ای را که توی آن عکس اوست و آن وقت بقیه بستگان را می‌بینید که گریه می‌کنند و می‌گویند «چقدر دیر آمدی!»

چه شد؟ ناراحت شدید؟ همه آنهایی که با یکی از بستگانشان قهر هستند باید بدانند که به واقعیت پیوستن چنین کابوسی برایشان چندان دور از ذهن نیست و ممکن است زمانی از قهرکردن پشیمان شوند که دیگر دیر شده است. ما در این گزارش به بررسی علل قهر در خانواده‌ها می‌پردازیم. علی یوشی‌زاده 

باور​کنید ضرر دارد

اگر یادتان باشد گفتیم قهر یک واکنش تنبیهی برای نشان دادن نارضایتی خود به دیگران است، اما آیا واقعا این واکنش تنبیهی در ارتباط با بزرگسالان مفید واقع می‌شود؟ حقیقت این است که قهر هم برای کسی که آن را شروع می‌کند و هم کسی که ادامه‌اش می‌دهد رنج‌آور است، اما کسی که قهر را ادامه می‌دهد و بر آن اصرار می‌ورزد معمولا فشار روانی دوچندانی را نسبت به کسی که مغضوب واقع شده، تحمل می‌کند.

او هر روز و هر ساعت در مجاورت فامیل یا دوستی که با او قهر کرده است احساس خشم و تنفرش را مرور می‌کند، خاطرات بدش را یادآوری می‌کند و حال و هوایش بدتر می‌شود.

نیروی دافعه او نسبت به کسی که مورد قطع رابطه واقع شده، به خودش بیشتر ضرر می‌زند و به کینه‌ای دیرین بدل می‌شود و حتما شما هم باور دارید که کینه شبیه یک کیسه پر از سنگ است و کسی که آن را روی دوشش داشته باشد، نمی‌تواند از قله سعادت بالا برود.

از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که قهرهای فامیلی وقتی زیاد تکرار شود چه برای نسبت‌های نزدیک مثل همسران و چه برای نسبت‌های دورتر به مرور زمان یا به قطع کلی رابطه می‌انجامد یا لوث می‌شود و آن که قهر را شروع می‌کرده در نظر دیگران به عنوان فردی زودرنج که قهرکردن جزئی از رفتارهای همیشگی‌اش است، شناخته می‌شود و دیگر کسی برای آشتی‌کردن با او پا پیش نمی‌گذارد.

شاید باورش برای شما سخت باشد، اما ما، خواهر و برادری را می‌شناسیم که یک بگومگوی عادی فامیلی باعث شد تا 20 سال با یکدیگر گفت‌وگو نکنند! آنها امسال به واسطه یک تماس تلفنی با هم آشتی کردند.

جریان از این قرار بود که پدر آنها بیمار بود و خواهر کوچک‌تر ناچار شد به برادرش زنگ بزند و جریان را اطلاع بدهد و به این ترتیب آنها پس از این همه سال ناچار شدند به علت حادثه‌ای ناخوش باهم حرف بزنند و چند دقیقه پس از شروع این تماس، طوری گرم با هم صحبت می‌کردند که انگار همیشه در کنار هم بوده‌اند.

این که خواهر و برادر داستان ما با هم آشتی کرده‌اند خوب است، اما در حقیقت​ آنها می‌توانستند 20 سال پیش همین تماس تلفنی را داشته باشند و با هم آشتی کنند.

می‌گویید چه فرقی می‌کند آنها چه زمانی آشتی می‌کرده‌اند؟ اگر می‌خواهید تفاوتش را عمیق درک کنید به مهم‌ترین حوادثی که در 20 سال گذشته برایتان رخ داده فکر کنید، ما همیشه شادی‌ها و غم‌هایمان را با هم قسمت می‌کنیم، اما اگر نزدیک‌ترین آدم‌ها به ما نخواهند در غم و شادی شریکمان شوند، چه احساسی داریم؟ این حسی است که خواهر و برادر این داستان در طول دو دهه تجربه‌اش کردند و خودشان را از تعداد زیادی خاطرات خوش و مشترک محروم کردند.

این قهر باعث شد روابط اجتماعی هر دو طرف محدود شود و حتی دیگران از این مشکل سوءاستفاده کنند و با بزرگ‌تر نشان دادنش، از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

این نکته را هم باید در نظر بگیرید که وقتی قهر طولانی می‌شود، پس از مدتی دو طرف رابطه​ از هم دور می‌شوند و می‌فهمند بدون ارتباط با یکدیگر هم می‌توانند به زندگی‌شان ادامه بدهند و این اصلا خوب نیست.

خیلی وقت‌ها طلاق‌های عاطفی میان همسران از همین نقطه ظاهر می‌شود، یعنی زن و شوهری که آمادگی طلاق عاطفی را دارند به واسطه همین قهر طولانی چند ماهه، متوجه می‌شوند که می‌توانند جدا از یکدیگر زندگی کنند و بنابر این چه لزومی دارد خودشان را برای برقراری ارتباط با هم به زحمت بیندازند.

از همه اینها مهم‌تر این​که گاهی روزگار فرصت آشتی‌کردن را از ما می‌گیرد و در کمال شگفتی ناگهان چشم باز می‌کنیم و می‌فهمیم آن فامیل دور یا نزدیک را که می‌توانستیم بسرعت با او آشتی کنیم و سال‌ها در غم و شادی کنارش باشیم، دست مرگ او را از صفحه روزگار پاک کرده است و رفتنش برای ما، چیزی جز اندوه و حسرتی شدید ​ نگذاشته است.

شبیه به آنچه می‌گوییم در دنیای واقعی بارها رخ داده است برای مثال، ما دو خواهر را می‌شناسیم که 15 سال با هم قهر بودند تا آن که خواهر بزرگ‌تر وقتی مشغول تماشای تلویزیون بود، خواهر کوچک‌تر را در جنگی تلویزیونی می‌بیند و دلتنگش می‌شود بنابراین شماره قدیمی را که از او داشته پیدا می‌کند و زنگ می‌زند، اما نکته غم‌انگیز این است که خواهر کوچک‌تر دقیقا یکی دو روز پیش از این تماس در عمل جراحی ناموفق، فوت کرده بود و آن جنگ تلویزیونی ماه‌ها پیش ضبط شده بود.

شما با چند نفر قهر هستید؟ دلتان طاقت می‌آورد آنها را نبینید؟ هیچ فکر کرده‌اید اگر به آنها زنگ بزنید و صدایی پشت گوشی با بغض بگوید که آنها دیگر کنار ما نیستند چه احساسی پیدا می‌کنید؟

آشتی ‌کردن سخت نیست

خیلی آسان‌تر از آن چیزی که فکر می‌کنید می‌توانید آشتی کنید. اگر از برخورد مستقیم با طرف مقابل می‌ترسید ابتدا با یک تلفن شروع کنید.

به بستگانتان زنگ بزنید و خودتان را آماده کنید که در وهله اول با شما سر سنگین برخورد کنند یا گلایه کنند یا حتی بخواهند تماس را قطع کنند.

شما اما صبور باشید و اگر آنها نخواستند تلفنی گفت‌وگو کنند، به خانه‌شان بروید و گل و شیرینی را هم فراموش نکنید.

برای آشتی‌های فامیلی یکی از بهترین روش‌ها استفاده از واسطه‌های امین و قابل اعتماد است یعنی از یکی از بستگان بویژه یکی از بزرگ‌ترهای فامیل بخواهید در این جریان پادرمیانی کند و شما را آشتی بدهد.

هنگامی که حرف آشتی در میان است، دیگر لازم نیست باز مسائلی را که باعث قهر شده پیش بکشید و نقد و بررسی‌شان کنید و نتیجه بگیرید که حق با چه کسی بوده است. هدف شما در این مقطع فقط باید این باشد که کدورت‌های فامیلی از بین برود.

علی یوشی زاده / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
yegane
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
۰
۰
سلام شوهرم با من در مورد هر چیز بی ارزشی قهرهای طولانی میكند هربار از او منت كشی میكنم ولی او خیلی كینه ای است واقعا خسته شدم نمیدونم چكار كنم لطفا راهنمای ام كنید
رضا
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
۰
۰
سلام
بعضی وقت ها قضیه خیلی پیچیده میشه ، خیلی!
و به همین راحتی حل نمیشه و داستان ادامه داره...
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها