هر فصلی زیبایی‌های خاص خود را دارد و در این میان پاییز نیز استثنا نیست. قلم‌موی طبیعت بازهم مشغول رنگ‌آمیزی می‌شود و تجربه دل‌انگیز و رنگارنگی را برای تماشاکنندگان درختان برگ ریز به همراه می‌آورد.
کد خبر: ۵۲۳۷۰۵

برگ‌ها که به زیبایی پیر می‌شوند و روزهای آخرشان پر از رنگ و نور است رقصان به پایان عمر خود می‌رسند. پاییز شاهانه‌ترین و دل‌انگیزترین وداع با طبیعت را میسر می‌کند و زمان مناسبی برای جشن گرفتن است، چرا که طبیعت با برگ‌های متنوع، زیبا و رنگارنگ خود جشن رنگ‌ها را در این فصل برگزار می‌کند.

انسان‌ها نیز همگام با طبیعت این فصل زیبا را جشن می‌گیرند و صدها هزار نفر را از سراسر دنیا به بازدید از جشن خود می‌کشانند.

پاییز فصل برداشت محصول است، فصلی که کشاورزان نتیجه دسترنج یکساله خود را نظاره می‌کنند و برای شکرگزاری از نعمت‌های خداوند با محصول تازه به‌دست‌آمده جشنی می‌گیرند و دیگران را نیز به این جشن دعوت می‌کنند.

برداشت محصول به نوبه خود مردم را دور هم جمع می‌کند و جشن برداشت محصول نیز چنین خاصیتی را داراست.

چنین جشن‌هایی ریشه در سنت‌ها و فرهنگ مردم یک جامعه دارد و چنان محبوب است که از نسلی به نسل بعد منتقل شده و اکنون پس از قرن‌ها‌ همچنان این جشن‌ها برگزار می‌شود ولی نه فقط توسط کشاورزان، چرا که محبوبیت‌شان مردم عادی بسیاری با سبک زندگی‌های متفاوتی را جذب خود کرده است.

جشن مهرگان که قدمتی 4000 ساله دارد یکی از همین جشن هاست که از شانزدهم مهر آغاز می‌شود و شش روز به طول می‌انجامد و 21 مهر به پایان می‌رسد.

از دیرباز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر برضد ضحاک که نماد ظلم است به پا خاست. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت‌هایی است که به انسان ارزانی داشته و تحکیم دوستی و محبت میان انسان‌هاست.

جشنواره ماه یا جشن نیمه‌ پاییز جشن شکرگزاری است که در چین، تایوان، کره و ویتنام برگزار می‌شود و قدمت آن به 3000 سال می‌رسد.

این جشن ‌سی‌ام ‌سپتامبر (اوایل مهر)‌ برگزار می‌شود که مصادف با ماه کامل است و ماه درخشندگی زیبایی دارد و به همین سبب این جشنواره به «جشن ماه» معروف است.

‌پایان فصل برداشت محصول، خانواده‌ها با پختن غذاهای محلی، جشن بزرگی می‌گیرند. در این شب بچه‌ها فانوس‌های روشن به دست می‌گیرند و در اطراف پرسه می‌زنند و مسن‌ترها افسانه‌های محلی خود مثل قصه ماه بانو و خرچنگی که می‌خواست اژدها شود را برای جوان‌ها بازگو می‌کنند.

کره‌ای‌ها نیز پس از پخت کیک برنجی سنتی خود به روستاهای اطراف می‌روند تا جشن سه روزه‌ای را همراه با خانواده و خویشاوندان خود برگزار کنند.

جشن شکرگزاری در میان مسیحیان در آخرین چهارشنبه یا پنجشنبه‌ نوامبر (آذر)‌ با رفتن به کلیسا و دعا کردن آغاز می‌شود و با ناهاری که معمولا خوراک بوقلمون است ادامه می‌یابد.

جشن شکرگزاری یکی از روزهای بزرگی است که تمام اعضای یک خانواده را دور پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ جمع می‌کند.

ایرلندی‌ها نیز پایان فصل برداشت محصول را قرن‌هاست که به شیوه سنتی خود با پخت نانی که از آرد اولین برداشت گندم سال تهیه شده به همراه میوه‌های فصل جشن می‌گیرند.

در ایالت گوآ در هند مردم با خرید گندم، شمع، گل و کاغذ رنگی برای تزئین به استقبال جشن پاییزی می‌روند و با خواندن دعا و نیایش این فصل را جشن می‌گیرند.

بومیان کشور غنا کل فصل پاییز را جشن می‌گیرند چرا که معتقدند با آمدن باران پاییزی برکت آغاز و خشکسالی و گرسنگی تمام می‌شود.

‌دو روز اول‌ نوامبر در مکزیک جشن بسیار پرطرفداری به نام «جشن روز مردگان» برگزار می‌شود. در این روز تمام اعضای فامیل دورهم‌ جمع می‌شوند تا زندگی دوم مردگان را جشن بگیرند که جشنی پر از شادی است با لباس‌هایی خاص و غذاهای محلی. مراسم مشابهی نیز در برزیل و اسپانیا برگزار می‌شود.

آخرین روز اکتبر (آبان)‌ مسیحیان جشن بسیار معروف و پرطرفداری به نام «جشن هالووین» برگزار می‌کنند که نوعی جشن پایان برداشت محصول است و میوه فصل همیشه حاضر در این جشن که معمولا شکل صورتی عصبانی یا خندان را روی آن در می‌آورند کدو تنبل است که نماد این جشن محسوب می‌شود.

بچه‌ها با رفتن به در خانه‌ها و گرفتن شیرینی و شکلات این جشن را برای خود دلپذیر می‌کنند یا با جمع‌کردن اعانه در این شب به بچه‌های جامعه جهانی «یونیسف» کمک می‌کنند، رسمی مشابه رسم قاشق‌زنی در ایران که معمولا در شب قبل از چهارشنبه‌سوری انجام می‌شود و نتیجه نهایی پخت و توزیع آش در محله یا کمک به افراد بی‌بضاعت است.

شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب در نخستین روز زمستان اطلاق می‌شود.

واژه یلدا به معنای زایش و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید روزها بلندتر می‌شود، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند.

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌‌ترین شب سال تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پایید این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی نابود شده و بگریزند.

مردم گرد هم جمع‌شده و سفره‌ای ویژه می‌گستردند، میوه‌های خشک و ‌تازه فصل که نگه‌داری شده بود را در سفره می‌نهادند و شب را با خوردن، شادی و گفت‌وگو به سر می‌آوردند.

سفر به مناطق مختلف ایران ‌هنگام جشن گرفتن‌ها تجربه‌ای منحصر به فرد را رقم می‌زند. این جشن‌های چند صد ساله و بعضا چند هزار ساله ریشه در فرهنگ ملت یک سرزمین دارد و باعث آشنایی بیشتر با دیگر فرهنگ‌ها و درک تفاوت‌ها و شباهت‌های فرهنگ‌ها با یکدیگر است.

یلدا، شب ‌زایش‌خورشید

آیسا اسدی: جشن شب یلدا یکی از آیین‌های کهنی است که منشا برکتی دارد.

در اساطیر ایرانی، نقش انسان در این است که با اجرای آیین‌ها به نوعی به جهان هستی در شکل گیری آنچه باید اتفاق بیفتد، یاری رسانند بنابراین اجرای آیین‌هایی که همه در بُن خود با باروری و برکت بخشی مربوط‌اند، از تقدس و اهمیتی بسیار عظیم در جامعه باستان برخوردار بوده‌اند.

در اساطیر کهن خورشید که منشا انرژی بخشی به نباتات و حیات جهان است، عمری یکساله داشته است؛ به این مفهوم خورشید در زمستان بچه است، در بهار نوجوانی را تجربه می‌کند.

تابستان در حکم جوانی و اوج قدرت خورشید است. خورشید در پاییز پیر می‌شود و در نهایت در آخرین روز این فصل می‌میرد. خورشیدی که دوباره از اول دی می‌آید یک خورشید تازه است؛ یک نوزاد.

بر این اساس بلندترین شب سال، شب زایش خورشید است. به این جهت مردمان در شب دیجور (شب آخر آذر و شب اول دی) نمی‌خوابند.

در کنار یکدیگر نشسته قصه می‌گویند، آجیل می‌خورند، حرف می‌زنند، هندوانه پاره می‌کنند، کشمش پلو می‌پزند، تا صبح بیدار می‌نشینند و مادرجهان را در شبی که دارد درد می‌کشد و می‌خواهد بزاید، همراهی می‌کنند. بدین سان خورشید ‌‌اول دی به دنیا می‌آید.

مراسم ویژه یلدا با گذشت بیش از 7000 سال همچنان در میان خانواده‌های ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است.

هنوز هم می‌توان بسیاری از خانواده‌ها را دید که در شب یلدا به جای رسم تازه نوپای سفر و عزیمت، در خانه بزرگ فامیل جمع شده،‌کنار یکدیگر مراسم سنتی یلدا را به جای آورده و به شادی و تفریح می‌پردازند.

در چند سال گذشته تقریبا از 10 روز مانده به این شب آیینی، خیابان‌ها رنگ و بوی یلدایی به خود می‌گیرند. جالب است علاوه بر یکپارچگی جشن یلدا در ‌ایران‌زمین، این جشن کهن در هر گوشه‌ای رنگ و بوی بومی نیز به خود گرفته است.

تالشی‌ها به غیر از تزیین سفره یلدا با برش‌هایی از هندوانه که نمادی از خورشید است، با چهار تکه از پوست آن فال مخصوصی در جهت شانس و اقبالشان می‌گیرند.

در کرمان مردم علاوه بر انتظار زایش خورشید، به استقبال قارون افسانه‌ای می‌نشینند که چوب‌های جادویی برای مردم فقیر می‌آورده که بعدا تبدیل به طلا می‌شده است.

گیلانی‌ها علاوه بر اصرار در جهت خوردن هندوانه که نمادی در جهت عدم تشنگی در تابستان و عدم احساس سرما در زمستان است؛ خوراکی ویژ‌های به نام «آوکونوس» می‌خورند که از ازگیل خام تهیه می‌شود. در اردبیل رسم بر این است که مردم چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد.

و کاش همان طور که تک‌تک ما در حالی که در تکاپوی تدارک جشن شب یلدا هستیم؛ سنتی نو بدان می‌افزودیم و در کنار سفره رنگارنگی که هر ساله برای اهل خانه و فامیل تدارک می‌بینیم، سفره‌ای دلگرم‌کننده برای هموطنانی بیاراییم که زلزله برایشان سقفی باقی نگذارده تا ‌زیر آن جمع شوند و شب را به انتظار طلوع خورشیدی دوباره به روز برسانند. (جام جم - ضمیمه چمدان)

مرضیه جهانبانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها