چک سفیدبه امریکایی ها نمی دهیم
کد خبر: ۵۰۷
آقای ریواسو! با توجه به تعاریف متعددی که از تروریسم در جهان وجود دارد، بنا به عقیده شما ترور چیست ؛ تروریست کیست ؛ و از نظر فرانسه چه تفاوتی بین نیروهای مقاومتی که برای آزادی کشورشان می جنگند با تروریست وجود دارد؛مساله مقاومت مساله ای است که با آن بیگانه نیستیم . دلیل آن هم مشخص است ، زیرا فرانسه حدود50 سال پیش با آن روبه رو بوده است . در آن زمان فرانسه به وسیله ارتش آلمان اشغال شده بود و شمار زیادی از فرانسویان به تناسب سالهای اشغال به نیروهای مقاومت پیوستند و با امکاناتی که هر ملت برای آزادی خود از دست نیروهای اشغالگر به کار می گیرد، به مبارزه پرداختند. از این رو باید دانست که مساله مقاومت در یک کشور تحت سرکوب با نهضت مقاومت در یک کشور غربی چندان تفاوتی ندارد، ما خود این دوره را تجربه کرده و در آن به سر برده ایم.در جنگها یا نبردهای موسوم به جنگ مقاومت ، شرایط بسیار دشواری است که می توان آن را شرایط فوق العاده خواند؛ اما بی هیچ تردیدی حمله با اراده کامل به افراد غیرنظامی و بی گناه در هر کشور و در هر شرایطی و در هر تمدنی همیشه تروریسم محسوب می شود و هیچ گاه نمی توان از آن تعبیر مقاومت کرد. به همین دلیل است که ما می گوییم از آنجا که به دلیل شرایط خاص و حاد برخی موارد، برخی از اقدامات قابل درک و قابل توجیه است و در این مورد امکان بحث وجود دارد، اما حمله به مردم بی گناه و غیرنظامی همیشه و در هر فرهنگ و تمدنی با هر توجیهی به عنوان تروریسم شناخته میشود.البته امروزه در سازمان ملل متحد نیز در مورد تعریف دقیق تروریسم اختلاف نظر وجود دارد و این ماجرایی طولانی است و بیش از50 سال است در مورد این واژه بحث می شود؛ بدون آن که بین اعضا توافق کاملی در مورد ترسیم خط قرمز بین مبارزات آزادیبخش با تروریسم وجود داشته باشد.با این حال به رغم آن که در مورد ترسیم خط قرمز واقعی مشکل وجود دارد، اما این بدان معنی نیست که تروریسم وجود ندارد. تروریسم وجود دارد و قربانیان آن نیز مردم بی گناه و غیرنظامی اند و در همه جا تعریف این اقدامات تروریسم است.آیا مبارزه با تروریسم شامل مبارزه با گروههای تروریستی دیگری چون گروههای باسک ، ایرلند یا کرس نیز میشود؛البته ، ما قبلا هم گفته ایم که ما با تروریسم در تمام اشکال آن مبارزه می کنیم و شما کاملا حق دارید به این مساله که بحق لازم است مورد یادآوری قرار گیرد، اشاره کنید و آن این که تروریسم ویژگی خاص یک منطقه یا یک مذهب یا گروهی از کشورها نیست . تروریسم پدیده ای است که در بسیاری از کشورها وجود دارد و یک بار دیگر لازم است در هر جایی با آن برخورد شود.نظر شما در مورد تلاش امریکا برای همسو کردن کشورهای مختلف جهان با خود چیست؛امریکا در عرصه سیاسی در صدد کسب بیش از پیش حمایت کشورهای مختلف است . از کشورهای عربی گرفته تا ایران ، هند و پاکستان ، از کشورهای اروپایی گرفته تا چین و روسیه . زیرا آنها می خواهند بدین ترتیب اقدامات آتی خود را مشروعیت بخشند. از سوی دیگر امریکایی ها می خواهند نشان دهند که اقدام آنها، اقدامی از سر خودخواهی ملی نیست.در بعد نظامی شرایط به نظر من کاملا متفاوت است . آنها به طور خاص در پی جلب کمکهای نظامی از خارج نیستند، بلکه مایلند به طور انفرادی وارد عمل شوند؛ زیرا جلب کمک نظامی از کشورهای دیگر برای آنها بدان معناست که باید در مورد تمام مسائل با دیگر کشورها بحث کنند، آنها از این بابت خاطرات خوشی از ماجرای کوزوو که مباحث زیادی بین کشورهای شرکت کننده در این بحران در مورد انتخاب اهداف ، شیوه اجرای عملیات و... رخ داد، در ذهن ندارند. آنها بیشتر خواهان اقدام منفردند؛ زیرا معتقدند این کار بسیار بهتر از اقدام جمعی است . لذا در بعد نظامی ، آنها الزاما در پی جلب کمکهای بسیار نیستند.اما انگلیس ظاهرا در حملات شرکت می کند؛انگلیس تنها آمادگی خود را برای مشارکت در عملیات امریکا اعلام کرده است ، اما این که آیا آنها عملا در عملیات امریکا شرکت خواهند کرد یا نه ، در حال حاضر به نظرم جز در برخی عملیات حساس و مقطعی صحبت از عملیات مشترک امریکا و انگلیس وجود ندارد.با توجه به اهمیتی که فرانسه در مورد تقویت نهادهای بین المللی قائل است ، این کشور در مبارزه با تروریسم چه نقشی را برای سازمان ملل متحد قائل است ، بویژه آن که بسیاری از کشورها امریکا را برای رهبری مبارزه با تروریسم ذیصلاح نمیبینند.بی شک نقش سازمان ملل ، نقش مهمی خواهد بود. در این ماجرا دو نکته وجود دارد، یکی بسیج دیپلماتیک ، دیگر اقدام علیه آنچه موجب تغذیه تروریسم یعنی درآمد مالی آن می شود. شما می دانید که فرانسه اخیرا در مورد مبارزه با تامین مالی تروریسم پیشنهاد تصویب یک کنوانسیون مهم را به سازمان ملل ارائه کرده است . همچنین اخیرا در شورای امنیت این سازمان قطعنامه 1373 به تصویب رسید که در آن برخی از موضوعات مطرح در کنوانسیون پیشنهادی فرانسه که لازم الاجراست ، وجود دارد. پس می بینید که فرانسه برای این سازمان نقش مهمی قائل است . از نظر ما سازمان ملل نقش مرکزی و شورای امنیت نقشی حیاتی دارد.علاوه بر این ، جنبه و بعد دیگری نیز وجود دارد که همان بعد نظامی کار است . در این خصوص بحث این که امریکا زیر پرچم سازمان ملل متحد یا تنها وارد عمل شود، همان بحثهایی را تداعی می کند که پس از اشغال کویت به وسیله ارتش عراق مطرح شد. اما امروز دیگر این مطلب موضوعیتی ندارد؛ زیرا شرایط حاضر با شرایط زمان جنگ خلیج )فارس ( متفاوت است . امروز ما در شرایطی در پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو - هستیم که شورای امنیت سازمان ملل سه هفته پیش به این مطلب که امریکا حق دفاعی مشروع دارد رای داد و ناتو نیز همین مطلب را پذیرفت . این بدان معناست که در پی حمله ای که به نیویورک و پنتاگون شد و با توجه به این که حداقل در این مورد که عاملان این حمله از عوامل خارجی بودند، حق دفاع مشروع برای امریکا در نظر گرفته شده است . دفاع مشروع ، روش و عملی است که یک ملت یا یک کشور در مقابل تهدیدی که مراکز حیاتی و نمادی آن را هدف قرار داده است ، اتخاذ می کند. حملات صورت گرفته نیز چنین بود. از وقتی که دفاع مشروع موضوعیت پیدا می کند، مساله این که شورای امنیت راهبری و هدایت عملیات را به عهده گیرد یا نه ، دیگر مصداق ندارد. از نظر سازمان ملل متحد، امریکایی ها حق واکنش را دارند؛ زیرا خود این شورا پیشتر به نوعی مجوز انجام آن را به صورت انفرادی صادر کرده است ؛ لذا به نظر من مساله واقعی که می تواند مورد توجه مقامات ایران قرار گیرد، این نیست که چه می توان کرد، بلکه چه کاری مطلوبتر است و بهتر است ایرانی ها بدانند آنچه مهم است ، ایجاد اجماعی فراگیر در مورد تروریسم است و این نگرشی است که ما با آن مشکلی نداریم ؛ زیرا ما هم در پی تحقق نوعی تفاهم جمعی هستیم . این امر مستلزم آن است که بر سر آنچه که تروریسم است یا نه ، قدری بیش از شرایط حاضر به تفاهم دست یابیم و این کار مشکلی است.آیا اقدام نظامی علیه بن لادن و طالبان به تنهایی می تواند ریشه ها و عوامل بروز تروریسم را بخشکاند؛لیونل ژوسپن ، نخست وزیر فرانسه در این خصوص با اشاره به برخی از شواهدی که در رسانه ها منتشر شده ، گفته است ظاهرا این اقدامات اخیر تروریستی از سوی نهضتهایی صورت گرفته که به اسامه بن لادن تعلقاتی داشته اند و در مورد شیوه عمل آنها نیز باید گفت ظاهرا در این که او و عواملش مسوول هستند، هیچ تردیدی وجود ندارد. از طرفی قطعنامه ای در سازمان ملل به تصویب رسیده که از طالبان خواسته است بن لادن را تحویل جامعه بینالمللی دهند.حال همان طور که شما بدرستی گفتید، بحث در مورد روش حمله به ریشه تروریسم و آنچه موجب ارتزاق آن می شود، است . می دانیم که این مقوله پدیده ای پیچیده است و تروریسم شبکه های متعددی دارد و همه در افغانستان نیستند و در ورای این شبکه ها، راههای مالی و مدارس آموزشی وجود دارد. لذا باید به عوامل پنهان و به تعبیر وزیر امور خارجه فرانسه به ریشه های تروریسم حمله کرد.ریشه های تروریسم به طور مثال بحران منطقه ای است و موجب پیدایش مردم ناامید و مایوسی می شود که آماده دست زدن به هر ماجراجویی هستند. در صورتی که قصد مبارزه مستمر با تروریسم داشته باشیم ، بسیاری از بحران های منطقه ای بویژه در مناطق خاور نزدیک و خاور میانه ، باید حل شوند و در این مورد همه از جمله امریکایی ها اتفاق نظر دارند و این کاری بس دشوار است که مدتها به طول خواهد انجامید.جرج بوش در خلال این بحران از نبرد خیر با شر سخن گفت ، در اینجا مایلم به مقاله یک خبرنگار فرانسوی هفته نامه اکسپرس اشاره کنم که آورده است : تروریست ها شرند، اما آیا می توان ما را نیز خیر نامید؛ سخنگوی وزارت امور خارجه پاسخ به سوالات اخلاقی و فلسفی نیست ، پاسخ آن را به اخلاق گرایان و کارشناسان مذهبی و بویژه رئیس جمهوری امریکا واگذار می کنم . آنچه که مشخص است ، این است که فرانسه باید مراقب منافع ملی خود باشد و منافع ملی فرانسه این است که این نوع تروریسم هیچ گاه وجود نداشته باشد.امریکاییها می گویند یا با مایید یا علیه ما؛ آیا فرانسه نیز در جهانی که رنگارنگ است این منطق را که همه چیز یا سیاه است یا سفید، می پذیرد؛این که در جهان رنگها و تفاوت های زیادی وجود دارد، مانع از آن نیست که در برخی مقاطع تصریح نشود در کدام اردوگاه قرار داریم . ما در فردای حملات 11 سپتامبر بصراحت اعلام کردیم که این اقدام حمله ای به خاک امریکاست و بر اساس پیمان آتلانتیک شمالی )ناتو( ما متحد امریکا هستیم و همبستگی خود را با امریکا که هدف این حملات قرار داشت، اعلام کردیم.در این پیمان نیز تصریح شده است که هر حمله در داخل منطقه آتلانتیک شمالی یا هر حمله علیه خاک یا ارتش یکی از کشورهای عضو این پیمان همبستگی دیگر اعضا را ایجاب می کند و این حملات داخل این منطقه بوده است.واکنش فرانسه در قبال کشورهایی چون ایران که تروریسم را محکوم می کنند اما از آنجا که امریکا را برای پرچمداری مبارزه با تروریسم ذی صلاح نمی دانند، مایل به همکاری با این کشور نیستند، چیست ؛ از طرفی بسیاری از کشورها هم گفته اند که به جای امریکا ترجیح می دهند با سازمان ملل همکاری کنند.مهم تمایل به انجام این همکاری است ، آقای ودرین با مقامات عالی ایران تماس های منظمی دارد و بارها بویژه جمعه گذشته با همتای ایرانی خود در این مورد صحبت کرده است و در هفته جاری نیز معاون وزیر امور خارجه ایران برای دیدار و گفتگو با مدیر کل وزارت امور خارجه به فرانسه می آید. به این ترتیب ما تماسهای تنگاتنگی با مقامات ایران داریم و این امر نشانگر اراده ایران در مبارزه با تروریسم است.بدیهی است شیوه اجرای آن با توجه به شرایط هر کشور متفاوت است . به طور مثال خود فرانسه نیز مانند یک کشور دیگر عمل نمی کند. مثلا ما خیلی به مبارزه با تامین مالی تروریسم اهتمام داریم ، هرچند خود را به این مساله محدود نمی کنیم . مهم این است که همه همکاری بکنند و در وهله اول همه بر سر اهداف توافق نظر داشته باشیم و به گمانم ما در توافق بر سر اهداف در حال پیشرفتیم . سپس در مورد راههای رسیدن به آن باید بحث کرد. حتی امریکایی ها به رغم اظهارات پر انرژی در عمل با مشورت با دیگران جلو میروند و با احتیاط رفتار میکنند.آقای ودرین در یکی از صحبت های خود گفته بود ما در کنار امریکا هستیم ، دنباله روی آنها نیستیم . در مبارزه با تروریسم همبستگی فرانسه با امریکا تا کجاست ، آیا تا حد دادن اختیارات محض است؛نه ما قبلا هم گفته ایم ما چک سفید به کسی نمی دهیم . انگلیسی ها و آلمان ها هم همین حرف را زده اند هیچ کس چنین کاری نمی کند. اما گفته ایم اگر امریکا روزی در عرصه نظامی یا امنیتی به ما نیاز داشته باشد، رئیس جمهوری و نخست وزیر فرانسه در جهت همبستگی و بنا به نوع این نیاز، به آن پاسخ خواهند داد.در صورت حمله احتمالی امریکا به کشورهایی چون عراق ، فرانسه شرکت خواهد کرد؛نه اصلا این بحث مطرح نیست . هرچند می دانیم در دستگاه اداری امریکا برخی از نمایندگان خط تند علیه عراق وجود دارند که در هر شرایطی مایل به شدت عمل علیه عراق هستند و این کار را برای دلایلی که معلوم است ، انجام می دهند و این امر ارتباطی با مبارزه با تروریسم ندارد و تاکنون نیز هیچ نشانی از برتری این خط نرسیده است.واکنش شما در مورد اظهارات نخست وزیر ایتالیا که یاد آور اظهارات مشابه ژان ماری لوپن و هایدر است ، چیست؛همان طور که آقای ژوسپن ، نخست وزیر فرانسه گفته است ، نباید به درجه بندی تمدنها مبادرت کرد. همه بخوبی از دین تمدن اروپا به تمدن عربی اسلامی در زمینه های متعدد چه در زمان اسپانیای اسلامی یا اندولس چه در مورد روش محاسبات یا ادبیات واقفند. موضع ما در این مورد روشن است . در این شرایط تنها گفتگو و احترام متقابل است که باید مورد توجه قرار گیرد.همان طور که می دانید، انگلیس و امریکا سازمان منافقین را به عنوان سازمان تروریستی می شناسند، موضع فرانسه در این باره چیست؛موضع ما در مورد این گروه تغییر نکرده است . این گروه در فرانسه ممنوع است و شما می دانید که در فرانسه برخلاف آنچه که در انگلیس و امریکاست ، فهرست سازمان های تروریستی وجود ندارد و ما تنها اقدامات تروریستی را محکوم می کنیم . در این راستا ما نیز قبلا در قبال برخی اقدامات تروریستی منتسب به این گروه موضع گرفته و آن را محکوم کرده ایم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها