سال به سال دریغ از پارسال، ای بابا گذشت اون روزا، زمونه دیگه عوض شده، زندگی هم زندگی‌های قدیم اینها جملاتی است که امروزه زیاد بین خانواده‌های ایرانی شنیده می‌شود.
کد خبر: ۴۶۱۶۶۳

دوست، آشنا و همسایه تا به هم می‌رسند و سر درد دل را باز می‌کنند احتمالش خیلی کم است که این جملات را با هم رد و بدل نکنند.

تفاوت‌های امروز با گذشته خیلی زیاد است. از تفاوت در سلیقه‌ها گرفته تا تفاوت در زندگی‌ها. گویی نسل امروز با نسل قبلی خود فاصله چند هزار کیلومتری دارد.

برخی، این تفاوت‌ها را عادی می‌دانند و برخی دیگر با نگاهی تیزبین، آن را به باد انتقاد می‌گیرند و برخی نیز با افسوس از آن یاد می‌کنند. پیش از هرگونه قضاوت، بد نیست نگاهی به زندگی دو نسل بیندازیم.

مکان: خانه گلین خانم

زمان: سال 1330

صدای گفت و شنود و خنده و بازی بچه‌های قد و نیم قد همسایه‌ها تمام حیاط را پر کرده. تقریبا همیشه همین طور است. هر دفعه به بهانه‌ای. این دفعه هم به بهانه پختن خوراکی‌هایی که برای زمستان مورد نیاز است. نرگس‌خانم گوشه حیاط در حال صاف‌کردن گوجه‌فرنگی‌هایی است که بزودی به رب تبدیل می‌شود.

طرف دیگر، بتول خانم و مژگان خانم دارند مواد ترشی درست می‌کنند و آن گوشه دنج حیاط هم مال زهرا خانم است که آلوچه‌های لهیده را لواشک می‌کند و با دقت هرچه تمام توی دیس‌های بزرگ پهن می‌کند و زیرآفتاب می‌گذارد تا خشک شود.

چند تا از زنان همسایه هم دسته‌های بزرگ سبزی را جلویشان گذاشته‌اند، پاک می‌کنند و مدام با هم حرف می‌زنند و هر از گاهی هم با صدای بلند می‌خندند.

اما مثل همیشه گلین خانم توی آشپزخانه در حال پختن ناهار است، چرا که شوهر او وقت ناهار به خانه می‌آید و او باید غذای گرم و تازه جلوی شوهرش بگذارد.

هرچه به ظهر نزدیک‌تر می‌شویم، بوی برنج تازه‌دم کرده گلین خانم، شکم‌های گرسنه را قلقلک می‌دهد. صلات ظهر که می‌شود، صدای تق تق کوبه مردانه زن در چوبی هم شنیده می‌شود. ابراهیم‌آقاست که کرکره مغازه را پایین کشیده و آمده تا ناهار خوشمزه همسرش را بخورد. آنها راهی اتاقشان می‌شوند.

تا او لباس‌هایش را در بیاورد، گلین خانم سفره ناهار را چیده. ماست و سبزی تازه و سیرترشی و دوغ و البته خورش آلو اسفناج که ابراهیم‌آقا خیلی دوست دارد، در سفره چیده شده است.

موقع ناهار از اتفاقات روز تعریف می‌کنند. بعد از ناهار هم طبق عادت همیشگی ابراهیم‌آقا مخدعه را زیر سرش می‌گذارد و گلین خانم و دخترها هم سفره را جمع می‌کنند. هنوز همه چیز را به مطبخ نبرده که خروپف ابراهیم‌آقا بلند می‌شود.

گلین خانم در اوقات فراغتش یا بافتنی می‌بافد یا شماره دوزی می‌کند. چون سواد درست و درمانی ندارد، زیاد هم به درس و مشق بچه‌ها توجه نمی‌کند، هرچند که دوست دارد تا هرجا که می‌توانند درس بخوانند، اما ابراهیم‌آقا می‌گوید همین قدر که خواندن و نوشتن یاد گرفتند بس است، پسرها باید بروند سرکار و دخترها هم بروند خانه بخت. البته هنوز بچه‌ها کوچک هستند و معلوم نیست که حرف کدام‌یک به کرسی می‌نشیند.

مکان: طبقه پنجم یک آپارتمان

زمان: سال 1390

ساعت شش بعدازظهر است، ولی هنوز سر و کله مامان و بابای باربد 11 ساله پیدا نشده. با این‌که تازه از کلاس موسیقی برگشته، اما حوصله‌اش سررفته و مدام کانال‌های تلویزیون را عوض می‌کند. چند بار هم به مامان و بابا زنگ‌زده، اما گوشی مامان در دسترس نیست و بابا هم جواب نداده.

خواهر و برادری هم ندارد تا سرش با آنها گرم شود، مشق‌هایش را هم نوشته. ساعت نزدیک 6:30 عصر است که مامان از راه می‌رسد.

خسته و کوفته. از راهبندان خیابان‌ها و شلوغی مترو می‌گوید. لباسش را در می‌آورد و بدون آن‌که وقتی برای باربد داشته باشد، وارد آشپزخانه اوپن خانه می‌شود.

همین‌طور که خورش قورمه‌سبزی را که قبلا پخته بود، از فریزر در می‌آورد و برنج را در پلوپز می‌ریزد از کارهای امروز باربد هم می‌پرسد و بعد از آن یکراست لپ‌تاپش را روشن می‌کند و کارهای باقیمانده محل کارش را انجام می‌دهد. ساعت نزدیک هشت است که پدر خسته و کوفته در آپارتمان را می‌زند.

به محض این‌که می‌رسد روی کاناپه جلوی تلویزیون لم می‌دهد و می‌گوید که کل پنج طبقه را از پله بالا آمده چون دوباره همسایه طبقه چهارم در حال جابه‌جایی اثاثیه‌اش با آسانسور است. مادر میز شام را چیده. پدر رو به باربد می‌گوید که به عابربانکش پول واریز کرده تا فردا شهریه موسسه زبانش را بپردازد.

نکته: ورود فناوری و ابزار و لوازم دیجیتال به زندگی امروز ما،زنان را پابه پای مردان در جریان روند پیشرفت تکنولوژی دنیا قرار داده است. دیگر سرگرمی‌های زنان امروزی هم‌صحبتی با زنان همسایه نیست

بعد از شام مادر دوباره سراغ لپ‌تاپ می‌رود و پدر هم مشغول تماشای اخبار می‌شود.

کم پیش می‌آید که همه با هم سفر باشند، مگر نوروز شود و مامان و بابای باربد هر دو در تعطیلات باشند، بیشترین زمان آنها در محل کارشان با همکارانشان می‌گذرد و هر دو سخت کار می‌کنند تا شاید سال دیگر بتوانند آپارتمان 70 متری‌شان را بزرگ‌تر کنند.

آنها حتی خیلی کم به خانه مادربزرگ و پدربزرگ می‌روند. تعطیلات هفتگی خانواده فقط روزهای جمعه است که آن هم مامان باربد ترجیح می‌دهد در خانه بماند و کارهای عقب افتاده اش را انجام دهد و پدر هم معمولا با دوستانش به کوهنوردی می‌رود.

باربد هم تقریبا تمام زمانش را یا در کلاس زبان و موسیقی می‌گذراند یا مشغول سر و کله زدن با معلم‌های خصوصی است.

کم و بیش طبیعی است

تفاوت و اختلاف نسل‌ها اتفاقی است که به هیچ وجه نمی‌توان جلوی آن را گرفت و در همه جوامع بشری رخ می‌دهد. زنان امروزی در مقایسه با زنان در دهه‌های گذشته از استقلال بیشتری برخوردارند.

آنها با ورود به اجتماع و به دست آوردن شغل از نظر مادی کاملامستقل شده‌اند و دیگر مثل گذشته به شوهرانشان وابسته نیستند.

هرچند برخی، استقلال مالی زنان را تحسین می‌کنند و لازم می‌دانند اما به عقیده برخی دیگر، این استقلال مالی باعث کمرنگ شدن روابط بین زوج‌ها و سرد شدن فضای حاکم بر خانواده‌های جوان شده است.

با وجود این اختلاف نظر‌ها، زنان امروزی به صورت مستقل خرید می‌کنند، در بورس یا بنگاه‌های کوچک و بزرگ اقتصادی سرمایه‌گذاری می‌کنند و حتی بنگاه‌های کارآفرینی راه می‌اندازند و مولد اقتصادی می‌شوند. اتفاقاتی که در گذشته هیچ وقت رخ نمی‌داده است.

این تنها بخشی از تفاوت‌های زندگی امروز آنان با گذشته است. دیگر تصویر زن خانه‌داری که فکر و ذکرش آشپزی و بشور و بساب باشد، در ذهن هیچ زن جوان شهرنشینی گنجانده نمی‌شود.

زندگی ماشینی امروز بر تفاوت روابط زن و شوهرها تاثیر چشمگیری داشته است. ورود فناوری و ابزار و لوازم دیجیتال به زندگی امروز ما، زنان را پابه پای مردان در جریان روند پیشرفت تکنولوژی دنیا قرار داده است.

زن امروزی زن تنهای دیروز نیست که سرگرمی‌هایش هم صحبتی با زنان همسایه، رفتن به خرید روزانه و پخت‌وپز باشد، او براحتی به اینترنت دسترسی دارد، از پیشرفت تکنولوژی و اخبار روز دنیا باخبر است و حتی از همسر خود نیز یک قدم جلوتر است.

او به‌تنهایی می‌تواند با ماشین شخصی خود به مسافرت برود و حتی از پس مسائل فنی خانه و ماشین خود نیز برآید و کسی هم نمی‌تواند از رفتن او به مکانیکی خرده بگیرد. او براحتی از پس مسائل بانکی و خرید و فروش اوراق بانکی برمی‌آید و می‌تواند بدون نیاز به همسرش به سرمایه‌گذاری اقتصادی بپردازد.

این ویژگی‌هاست که زن و شوهر امروزی را از هم دور می‌سازد، آنها زیر یک سقف زندگی می‌کنند، ولی هرکدام راه خود را می‌روند.

مرضیه سیادتی، جامعه‌شناس معتقد است زندگی امروز ساکنان پایتخت بیشتر از کسانی که در شهرستان‌ها زندگی می‌کنند، دچار تحول سنت به گذشته شده و به قولی، بیشتر ماشینی شده است.

او در این باره می‌گوید: «زندگی در کلانشهری مثل تهران همانقدر که مزیت‌هایی دارد، مصائبی هم دارد و یکی از بزرگ‌ترین معایب آن، دور شدن اعضای خانواده به دلیل مشغله‌ زیاد از یکدیگر است. اغلب زنان در خانواده‌های ساکن تهران شاغل هستند و فرصت کمتری برای رتق و فتق امور و رسیدگی به فرزندان دارند و از آنجا که هزینه‌های زندگی در تهران زیاد است و زنان هم مجبورند کار کنند تا خرج زندگی تامین شود، اغلب خانواده‌ها به داشتن یک فرزند اکتفا می‌کنند. همچنین دیگر مشکلات شهری مانند راهبندان‌های تهران بزرگ و آلودگی هوا و هزینه‌های سنگین تفریح در تهران برای خانواده‌ها خستگی و بی‌حوصلگی همراه دارد و بسیار دیده شده خانواده‌های ساکن تهران ماه‌ها می‌گذرد و فرصت دیدار با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را به دست نمی‌آورند و این خلأ باعث گسستگی بیشتر آنها با پیوندهایی که در گذشته وجود دارد، می‌شود.»

او با اشاره به نقش زنان در زندگی امروزی می‌گوید:«زنان در گذشته از نظر مادی به شوهران خود بسیار متکی بودند و به همین دلیل مطیع تر بودند و هر نوع سختی‌ای را که در زندگی داشتند یا به خاطر وابستگی مالی به شوهر یا به خاطر وابستگی عاطفی به بچه‌های قد و نیم قدی که داشتند، تحمل می‌کردند، اما امروز به دلیل استقلال مادی که زنان به دست آورده‌اند امکانات گوناگونی نیز از قبیل سرمایه‌گذاری‌های مختلف و همین طور احساس اعتماد به نفس برای آنها به وجود آمده است.»

سیادتی ادامه می‌دهد: «تا همین دو دهه پیش، اغلب دخترانی که به خانه شوهر می‌رفتند، چند سال اول زندگی خود را در خانه پدرشوهر و مادرشوهر می‌گذراندند و بیشتر با فرهنگ گذشته در ارتباط بودند.»

او دلیل دیگر تفاوت نسل خانواده‌های امروز با خانواده‌های گذشته را سرعت شدید تکنولوژی معرفی می‌کند. «وجود تکنولوژی‌هایی مانند تلفن همراه و مهم‌تر از آن، اینترنت باعث تحول زندگی امروز شده است. دیگر مثل گذشته در جامعه بسته‌ای که نهایت فرد می‌توانست با اقوام و خویشان خود در شهرهای مختلف تماس داشته باشد، نیست. امروز تنها با یک کلیک می‌توان به جهان مجازی وارد شد، اطلاعات جدید گرفت و همین طور با افراد مختلف در کشورهای گوناگون دنیا ارتباط برقرار کرد. این آگاهی باعث تحول در منش و شیوه زندگی شده که در گذشته از نسلی به نسل دیگر تنها کمی‌ تغییر داشته است.»

این جامعه‌شناس تغییرات زندگی امروزی را تا حدی قابل قبول می‌داند، چون تفاوت نسل‌ها چیزی است که همیشه وجود دارد، ولی معتقد است زندگی نسل امروز به دلیل وجود اینترنت با زندگی نسل قبل خود تفاوت‌های چشمگیری داشته است.

مرجان حاجی‌رحیمی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها