محمدرضا سحاب‌، رئیس موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی می‌گوید مردم ما به استفاده از نقشه عادت ندارند

کتاب‌های ‌آویخته بر دیوار

در بازار کتاب همواره تعدادی از مباحث کنار گذاشته می‌شوند و چندان به آنها پرداخته نمی‌شود مانند نقشه‌ها. نقشه‌ها در اصل کتاب‌هایی هستند آویخته به دیوار. البته صورت کتابی آنها در اطلس‌ها مشهود است. در بحث نقشه، خاندان سحاب و موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب شهرت زیادی دارند. به همین جهت به سراغ محمدرضا سحاب، رئیس کنونی این موسسه رفتم تا درباره وضعیت نقشه‌ها در بازار کتاب و کتابفروشی‌ها بپرسم. اگرچه او معتقد است که با نقشه همه کاری را می‌توان انجام داد و بدون نقشه هیچ کاری را نمی‌شود انجام داد، اما توضیح می‌دهد که کتابفروشی‌ها برای ارائه نقشه در میان محصولاتشان ابراز علاقه نمی‌کنند، مردم نیز از کاربری نقشه‌ها بی‌اطلاعند و بدتر از همه این که حتی در این چند وقت اخیر فیپا از پذیرش اطلس‌ها که مشخصا کتاب هستند، خودداری می‌کند.
کد خبر: ۴۴۶۷۲۹

نقشه‌ها به منزله کتاب‌های باارزشی هستند که باید بر دیوار نصب شوند. ولی چرا ما شاهد استقبال مردم برای خرید نقشه‌ها نیستیم؟

در کشور ما نقشه مورد بی‌مهری قرار گرفته است. زیرا تا آغاز قرن 19 و 20 اصلا کسی نقشه نداشت. در جهان اسلام و کشور ما پس از دوران اوج نقشه‌نگاری اسلامی که مصادف بود با دوران رنسانس در اروپا، دیگر به نقشه اهمیتی داده نشد. اروپاییان در این زمان اطلاعات نقشه‌‌نگاری را از مسلمانان گرفتند و پس از ادریسی و سفاقسی، یکه‌تاز میدان کارتوگرافی و علوم جغرافیایی جهان شدند. امروزه از دوره شکوفایی نقشه‌نگاری اسلامی، آثار زیادی از جغرافیدانان ایرانی مسلمان مانند ابن خرداذبه، بلخی، مسعودی، جیهانی استخری، قزوینی، بیرونی، خوارزمی و دیگران در کتابخانه‌ها و موزه‌های سراسر جهان به ‌چشم می‌خورد.

چرا پس از آن دوران شکوفایی، نقشه‌نگاری در کشور ما افت کرد؟

جنگ‌ها و نبردهای داخلی بین کشورهای مسلمان، پراکندگی و آشفتگی‌های داخلی کشور از زمان فروپاشی امپراتوری عباسی تا زمان استقرار حکومت صفوی، بی‌توجهی به دانشمندان، حمله‌های مختلف اقوامی مثل مغولان، کشته‌‌شدن دانشمندان در جنگ‌ها و... همگی جزو عوامل افت اهمیت کتاب و نقشه در کشور ماست. برای مثال می‌توانم به داستان تیمورلنگ و المستنصریه بغداد اشاره کنم که جعبه‌هایی از کتاب را دیده بود و درباره آنها پرسیده بود. اطرافیانش جواب داده بودند که طلاب به مطالعه این کتاب‌ها می‌پردازند. البته طلاب در آن زمان در یک رشته تخصصی تحصیل نمی‌کردند. تیمور هم دستور داد تا کتاب‌ها را نابود کنند. در آنها کاه و یونجه بریزند و تمام طلاب به تیمارداری اسب‌های سپاهیان وی مشغول شوند. از این طریق دانشگاه المستنصریه به اصطبل تبدیل شد. این انقطاع فرهنگی موجب شد تا دارایی‌های علمی زیادی ازجمله نقشه‌نگاری را از دست بدهیم.

ما در زمان گذشته تا چه اندازه در این رشته رشد کرده بودیم؟

در قرن دوم هجری مامون، خلیفه عباسی، برای شناختن جهانی که می‌گفتند یک طرفش چین است و یک طرفش اروپا و آفریقا، دستور داد که نقشه‌ای ترسیم کنند تا بتواند جهان آن روز را تصور کند. این نقشه را دانشمندان ایرانی به سرپرستی ابوموسی خوارزمی، ریاضیدان بزرگ، ترسیم کردند. جالب است ‌ بدانید این نقشه، ترجمه نقشه جهان بطلمیوسی هم نیست. زیرا هنوز نسخه‌های نقشه خوارزمی و بطلیموس باقی‌مانده است. آن نقشه‌های یونانی ترجمه‌شده در قرن‌دوم به دست دانشمندان مسلمان تکمیل شد؛ نقشه‌هایی که حتی کروی بودن زمین را هم نشان می‌دهد و از نظر اسکلت و ساختار با نقشه‌های امروزی هماهنگ است.

انقطاع نقشه‌کشی تا چه دوره‌ای ادامه داشته است؟

این انقطاع تا زمان قاجار ادامه داشت. در زمان قاجار شخصی به نام الیاس بره زین در زمان محمدشاه قاجار، نقشه‌ای از شهر تهران تهیه کرد. این اولین نقشه‌ای است که پس از گذران دوران فترت طولانی در ایران تهیه می‌شد و امروز نسخه خطی آن در کاخ گلستان موجود است.

با تاسیس مدرسه دارالفنون تعدادی از مستشاران اتریشی و دبیران فرانسوی به ایران آمدند. ازجمله دروس این دانشگاه، جغرافیا و نقشه‌برداری بود.‌ اوایل دوران ناصرالدین شاه، دانشجویان دارالفنون زیر نظر دبیرشان به نام کرشیش، نقشه تهران را تهیه کردند. این نقشه دقیق تهران قدیم را نشان می‌دهد که شمالش میدان توپخانه و جنوبش پایین بازار، غربش پارک‌شهر امروزی و شرقش هم خیابان سیروس بوده است. پس از آن که ناصرالدین شاه دستور می‌دهد که محدوده شهر تهران را از طریق جابه‌جاکردن دروازه‌ها و پرکردن خندق‌ها توسعه دهند‌ اواخر دوران سلطنت او نیز نقشه دیگری به دست عبدالغفار نجم‌الملک تهیه می‌شود. عبدالغفار از ایرانیان تحصیلکرده در فرنگ و از دبیران دارالفنون نقشه جدید شهر را به صورت قدم‌شمار به کمک دانشجویان دارالفنون تهیه کرد. نقشه‌های بعدی شهر تهران در زمان پهلوی تهیه شد.

به نظر شما چرا نقشه بین مردم امروز ما جایگاهی ندارد؟

از دوران رنسانس به بعد در اروپا نقشه در اختیار مردم بوده است. خصوصا از زمانی که آمریکا کشف شد، بسیاری از مردم به دنبال نقشه‌هایی بودند تا به وسیله آن نقاط جدیدی را در جهان کشف کنند و به نام خود بگذارند و سرمایه‌ای کسب کنند. در آن زمان موسسات کارتوگرافی زیادی هم تاسیس شد. ولی در کشور ما در دوران پهلوی اولین اداره‌ای که مسوول تهیه نقشه شد، دایره جغرافیایی ارتش نام داشت. از همان زمان و از طریق همان اداره همواره می‌گفتند که نقشه وسیله‌ای محرمانه است. این تفکر دوران پهلوی مشکلات زیادی را برای پژوهشگران و دانشجویان ایجاد کرده بود زیرا برای تحقیق و پژوهش نقشه‌ای در اختیار آنها قرار نمی‌گرفت. البته محرمانه‌بودن نقشه در سازمان‌های نظامی منطقی است. ولی ما گاهی شاهد آن هستیم که امروز برای نقشه‌های عمومی و غیرنظامی هم به مشکل می‌خوریم. نکته جالب دیگر این که محرمانه‌بودن نقشه در کشورهای شرقی رایج است. مثلا کشور عراق هنوز هم نقشه برای استفاده مردم ندارد یا در کشور ترکیه بتازگی موسسات کارتوگرافی بخش خصوصی تاسیس شده است.

جریان نقشه‌کشیدن برای شهر تهران در موسسه سحاب چه داستانی دارد؟

پدر من، استاد عباس سحاب، در سال 1315 در چهارراه امیراکرم با چند توریست فرانسوی برخورد می‌کند و چون فرانسه بلد بود تا بخشی از مسیر، آنها را راهنمایی می‌کند. آنها از پدرم یک نقشه از شهر تهران را درخواست می‌کنند تا در مدت سفر بتوانند براحتی به قسمت‌های مختلف شهر بروند.

ولی در آن زمان نقشه شهر تهران وجود نداشته است. در بین راه فرانسوی‌ها به یکدیگر گفته بودند: ایرانیان با ادعای تمدن 2500 ساله هنوز یک نقشه برای پایتخت‌شان ندارند. همین حرف انگیزه تهیه یک نقشه دقیق از شهر تهران را در پدرم ایجاد می‌کند. پدرم می‌گفت من آن روز در جیبم کلا 27 قران داشتم. او با همان پول یک شیشه مرکب، چند قلم هاشور و یک ورق کاغذ می‌خرد و نقشه اولیه تهران را می‌کشد. خلاصه این نقشه توریستی تهران با کمک مرحوم رزم‌آرا در همان دایره جغرافیایی ارتش و با تلاش‌های زیاد به‌چاپ می‌رسد. پدرم این راه را تا ترسیم نقشه‌هایی از شهرها و مناطق مختلف کشور ادامه داد و بنیانگذار نخستین موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی بخش خصوصی در ایران شد.

چرا نسل امروز ما با نقشه غریبه هستند؟

ما به طور کلی عادت نکرده‌ایم که از نقشه استفاده کنیم. مثلا اگر بخواهیم به اصفهان برویم، درصدد تهیه نقشه برنمی‌آییم و می‌گوییم‌ می‌رویم و راه را پیدا می‌کنیم. علاوه بر این در مدارس به دانش‌آموزانمان هم مباحث جغرافیایی بسیار قدیمی و کم‌کاربرد آموزش داده می‌شود. در حالی که جغرافیا با تمام مسائل زندگی‌مان در ارتباط است. از طرف دیگر، در مدارسمان دانش‌آموزان را در کلاس حبس می‌کنیم. حتما دانش‌آموزان برای یادگیری درس جغرافی باید به فضاهای طبیعی بروند تا با پدیده‌ها درگیر شوند و بعد آنها را بیاموزند. مثلا باید تکلیف دانش‌آموز برای یادگیری نقشه این باشد که کروکی مسیر خانه تا مدرسه را بکشد. یا اگر کوه می‌رود، مسیر آن را با دره‌ها و رودها و... رسم کند. این راه آشتی دانش‌آموز با درس جغرافی است.

با توجه به فراز و نشیب زیادی که در جریان نقشه‌نگاری ما وجود دارد، امروز به لحاظ جهانی به چه سطحی رسیده‌ایم؟

ما از نظر تکنیک و فن و کارایی از دیگر کشورهای پیشرفته عقب نیستیم. ما هم امکانات و نرم‌افزارهای مشابه بزرگ‌ترین موسسات کارتوگرافی آلمان را داریم. مشکل ما اینجاست که مردم‌مان با نقشه بیگانه هستند. در بخش دولتی، دولت بودجه‌ای برای سازمان‌های جغرافیایی و نقشه‌برداری در نظر می‌گیرد و کارها پیش می‌رود. ولی موسسات خصوصی نقشه‌نگاری باید از محل درآمد خودشان به کار ادامه دهند. مشکل دیگر اینجاست که قیمت‌های آثار تولیدشده در ایران با دیگر کشورها تفاوت فاحشی دارد. ما نمی‌توانیم مشابه اطلس‌های 250 دلاری را در ایران حتی به قیمت 50 هزار تومان به فروش برسانیم. در اروپا قیمت نقشه‌های کاغذی با تیراژ سالانه 50 هزار نسخه کمتر از 10 یورو نیست. ولی ما برای فروش نقشه 3 تا 5 هزار تومانی با تیراژ سالانه 2هزار نسخه هم مشکل داریم.

برای تهیه هر نقشه و اعمال تغییرات آن چقدر زمان باید طی کنید؟

در کل برای هر نقشه‌ باید زمان زیادی را صرف کنیم. مثلا در اعمال تغییرات، وقتی جایی جاده‌ای جدید ساخته می‌شود، ممکن است که وزارت راه نقشه آن را نداشته باشد که به ما بدهد. به همین جهت ما مجبوریم با وسایل شخصی خود تمام مسیر جاده جدید را طی کنیم تا آن را در نقشه اعمال کنیم. تقسیمات کشوری هر روز عوض می‌شود. مثلا روستا می‌شود شهر، بخش می‌شود شهرستان و...

ملاک برای اعمال تغییرات نقشه‌ها چیست؟

بعضی‌ نقشه‌ها مثل تقسیمات کشوری ما به‌روز است، زیرا دائم با وزارت کشور در ارتباطیم. ولی در نقشه‌هایی که جاده‌های کشور مشخص شده تا اندازه‌ای مشکل وجود دارد. زیرا وزارت راه گاهی فقط نقشه‌های کلان دارد و اعزام نیرو به منظور مسیریابی جاده‌ها برای ما دشوار است. تنظیم نقشه‌های شهری هم به دلیل تغییرات بسیار زیاد شهرداری‌ها، مشکلات بیشتری دارد.

علاوه بر تغییر اسامی قدیمی، مثلا در مناطق جدیدالاحداث یک خیابان با اسمی مشخص نامگذاری می‌شود. ولی در مدت بسیار کوتاهی نامش تغییر می‌کند. به همین جهت اعمال تغییرات در این نقشه‌ها دشوار است. ولی در دیگر کشورها موسسات خصوصی با موسسات دولتی آنلاین مرتبط هستند. هر تغییری در فضای جغرافیایی کشور بسرعت روی نقشه‌ها اعمال می‌شود.

معرفی موسسه سحاب

نخستین موسسه جغرافیایی و نقشه‌نگاری در ایران و منطقه خاورمیانه در سال 1315 خورشیدی (1936 میلادی) به همت استاد ابوالقاسم سحاب و با همیاری فرزندش ـ زنده‌یاد مهندس عباس سحاب ـ بنیان نهاده شد که هدف اصلی‌شان انتشار انواع نقشه، کره، اطلس و دیگر انتشارات جغرافیایی برای نخستین بار در ایران بود.

موسسه سحاب با شماری از بنیادهای جغرافیایی معتبر جهان همکاری‌های نزدیک داشته که از آن میان باید به تهیه و تولید نقشه‌هایی به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، عربی و ترجمه و انتشار 4 نقشه به زبان ژاپنی از راه‌ها، دامپروری و کشاورزی، مردم‌شناسی و حیات وحش (جانوری) ایران با همکاری موسسه تیکوکو شوین (Teikoku-Shoin) در ژاپن اشاره کرد.

ازجمله فعالیت‌های این موسسه می‌توان به تهیه و طراحی کره جغرافیایی جهان اسلام برای نخستین بار در جهان؛ طراحی و ترسیم نقشه‌های برجسته‌نمای ایران، تهران ـ شمال، استان‌های آذربایجان، اردبیل و نمودار تطبیقی تاریخ ایران و جهان اشاره کرد.

این روزها محمدرضا سحاب (فرزند استاد عباس سحاب و نسل سوم این خانواده) به همراه فرزندانش (نسل چهارم) این موسسه را اداره می‌کنند.

حورا نژادصداقت / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها