گفت‌وگو با حمیرا ریاضی، بازیگر سریال «وضعیت سفید»

مهناز، تنها اما شفاف است

برای اولین‌بار با بازی در تله‌تئاترهای خسیس دهکده روگافورد و انگشتر ژنرال به تلویزیون آمد و موفقیتش را در زمینه تئاتر به نمایش گذاشت. حمیرا ریاضی که فوق‌لیسانس کارگردانی تئاتر دارد در کارهای زیادی اعم از تلویزیون و سینما حضور داشته است که اوج هنرنمایی‌اش در سریال طلسم‌شدگان و فیلم‌های زیرپوست شهر و رنگ شب بود. او با اجرای نقش‌های مختلف نشان داده که روی انتخاب‌هایش حساسیت دارد و از کلیشه‌شدن فرار می‌کند. ریاضی سریال «وضعیت سفید» را از شبکه 3 سیما در حال پخش دارد. او در این سریال نقش مهناز را بازی می‌کند؛ نقشی متفاوت که او را بین بازیگران و شخصیت‌های زیاد سریال برجسته کرده است.
کد خبر: ۴۳۵۸۷۲

ابتدا برایمان از چگونگی پیوستن‌تان به گروه سازنده وضعیت سفید بگویید.

من 2 ماه بعد از شروع تصویربرداری این مجموعه همکاری‌ام را با گروه آغاز کردم و فکر می‌کنم این نقش به دلایل مختلف منتظر بود تا با من همراه شود بنابراین در همان لوکیشن باغ، هماهنگی‌های ابتدایی توسط دوستان صورت گرفت و در نهایت 4 روز بعد مقابل دوربین حمید نعمت‌الله رفتم.

آیا بعد از شما فرد دیگری هم قرارداد بست یا شما آخرین کسی بودید که به این سریال ملحق شدید؟

خیر، اعضای اصلی خانواده بجز من و آقای پورعرب انتخاب شده بودند و گمان می‌کنم ما آخرین بازیگرانی بودیم که در یک روز قرارداد بستیم.

چطور به نقش مهناز نزدیک شدید با توجه به این که در اواسط کار هم به گروه پیوستید؟

اگر منظورتان از نزدیک‌شدن به نقش خواندن فیلمنامه، شناختن نقش، تصمیم‌گیری، بستن قرارداد و قرار گرفتن در مقابل دوربین باشد کلا این فرآیند برای من (نقش مهناز)‌ شاید بیش از 4 یا 5 روز بیشتر طول نکشیده باشد چرا که به دلایل کاری این نقش کمی دیرتر از بقیه،‌ بازیگر نهایی‌اش تثبیت شد، اما اگر روند نزدیک‌شدن من به عنوان بازیگر نقش مهناز یا سایر نقش‌هایی که تا به حال ایفا کرده‌ام منظورتان باشد فکر می‌کنم اولین و مهم‌ترین قدم ارتباط درونی با نقش و سلیقه شخصی است که در انتخاب نقش تا حد امکان مرا در کنار دیگر شخصیت‌ها قرار می‌دهد. ولی همیشه چنین نبوده و نیست که حتما با نزدیک‌شدن به یک مقوله آن را درک کنم. گاهی سعی می‌کنم آنقدر از نقش فاصله بگیرم که بهتر ببینمش و راحت‌تر آن را درک کنم. به هر حال گمان می‌کنم مهناز یا نقش‌هایی از این دست که در طرح داستان به دست شخصیت‌های کمی بیرونی‌تر یا واضح‌تر بگوییم با مختصات شخصیتی پررنگ‌ و کمی برون‌گراتر پرداخت می‌شوند کمی با وسواس بیشتری باید اجرا شوند تا جدا از اصل باورپذیری ـ که شرط لازم و اولیه بازیگری است ـ اعمالشان برای تماشاگر اگرچه در بعضی مواقع درشت، اما قابل هضم شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین عواملی که برای شناخت مهناز به ‌آن متوسل می‌شدم آقای نعمت‌الله بودند.

پس در حین کار با یکدیگر در مورد نقش مهناز تبادل‌نظر می‌کردید؟

بله، همین‌طور بود. گاهی چند سوال کلیدی فکر شده توسط من و پاسخ‌های صریح و مستقیم کارگردان در مورد مهناز، مرا به او نزدیک یا حتی بیشتر او را برایم معرفی می‌کرد. ولی در بیشتر مواقع صحبت در مورد مهناز و فهمیدن دیدگاه شخصیت‌های دیگر در طول کار کمک بزرگی برایم بود.

از طرفی توجه این شخصیت به نوع خاصی از پوشش و... مرا به حالت و دید این نقش آگاهم می‌کرد.

کدام وجه شخصیتی مهناز برایتان جذاب‌تر بود؟

جذاب‌ترین وجه این شخصیت، پنهانی‌ترین وجهش بود؛ بی‌رنگی... یعنی همان وجهی که نه تنها در نگاه اول، دوم، سوم و ... در او نمی‌بینم که هیچ، او را شخصیتی می‌بینم که با استفاده از ابزارهای مختلف ظاهری و همچنین رفتارهای پررنگ عجیب کاملا وجه بی‌رنگی خود را پنهان می‌کند و منظور از بی‌رنگی بی‌مایگی نیست. منظور قدرت پذیرش رنگ‌هایی است که در طراحی شخصیتی او وجود ندارد. مهناز در شرایط نامطلوب آمادگی پذیرش رنگ‌های اطرافش را پیدا می‌کند.

وضعیت سفید بسیار پربازیگر است. هراسی نداشتید که شاید نقش شما در بین بازیگران دیگر گم شود؟

در مورد گم شدن نقش در میان شخصیت‌های متعدد این سریال که مطمئن بودم غیرممکن است. چراکه چگونگی طرح نقش و اجرا چنین نگرانی را ایجاد نمی‌کرد، اما نگرانی‌ام از کامل‌نشدن مختصات شخصیت مهناز تا روز آخر کار ادامه داشت.

چرا مهناز در اکثر سکانس‌ها عصبانی و پرالتهاب ظاهر می‌شود؟

ریاضی: پیامدهای جنگ برای همه ما کم و بیش قابل‌لمس است. مرور خاطرات آن سال‌ها برایم ابعاد مختلفی دارد که بارزترین آنها قدرت هماهنگی انسان با شرایط مختلف زندگی است

شرایط برای مهناز به بدترین شکل ممکن چیده شده... ادامه حیات در جوار دشمنان بزرگ، موشک یا خانواده گلکار! شرایطی که در مورد مهناز با درجه بالایی از دشواری‌ روبه‌روست چراکه به دلایل مختلف ظاهری که مشهود است تطابق با وضعیت موجود یعنی وضعیت همیشه قرمز محیط‌شان برای او دردسرساز شده. بنابراین بخصوص اوایل حضورش در باغ مادربزرگ شاید با بداخلاقی و طرح و توطئه به فکر نجات از شرایطی است که برای این شخصیت غیرقابل تحمل است.

از تجربه همکاری با حمید نعمت‌الله بگویید.

به یقین تجربه کار با حمید نعمت‌الله یکی از بهترین تجارب کاری من محسوب می‌شود چراکه با اطمینان صددرصد از تسلط کامل وی در کنترل حضور بازیگران در صحنه‌ها تلاش می‌کردم ششدانگ در خدمت کار باشم.

فضای قصه را چقدر دوست داشتید و تا چه حد توانستید با آن ارتباط برقرار کنید؟

فضای قصه بازخوانی خاطرات فراموش‌نشدنی دهه 60 و روزهای پرالتهاب و پررنگ آن سال‌هاست. به هر حال این فضا خیلی برایم غریبه نبود و به نوعی خودم هم آن را درک کرده بودم.

آیا خودتان هم در آن سال‌ها مجبور به کوچ شده بودید یا خیر؟

به هر حال پیامدهای جنگ برای همه ما کم و بیش قابل لمس است. مرور خاطرات آن سال‌ها برایم ابعاد مختلف دارد، اما بارزترین مساله‌ای که ذهنم را به خود معطوف می‌کند قدرت هماهنگی انسان با شرایط مختلف زندگی است که در همه ما با ضریب هوشی مختلف وجود دارد. من هم چندین بار به همراه خانواده‌ام از محله فرح‌آباد تهران‌نو که خانه مادربزرگم در آنجا بود به سمت خارج شهر و حتی باغ یکی از اقوام در رودهن رفتیم تا از موشکباران در پناه بمانیم.

از سخت‌ترین سکانس‌ بازی‌تان در مجموعه وضعیت سفید برایمان بگویید.

معمولا سخت‌ترین سکانس در یک کار تصویری برایم لحظه‌ای است که احساس می‌کنم قادر به اجرای خوب پلان نیستم و این زمانی بود که مهناز و بهزاد در بیابان گم‌شده بودند. ما در شهرک دفاع مقدس کار می‌کردیم آن هم در زمستان. هوا بشدت سرد بود. هنوز عوامل کاملا آماده نبودند. لحظه‌ای از ماشین پیاده شدم و احساس کردم فکم به کلی از سرما قفل شده است و احتمال دارد نتوانم دیالوگ‌هایم را بگویم، اما خدا را شکر همین حالت، حس خوبی را در من ایجاد کرد و من با حساسیت عجیبی و البته با قدرت زیاد به بهزاد گفتم برویم باغ.

آیا با خانم شهابی هم پیش از فوت‌شان در این کار بازی داشتید؟

خیر. متاسفانه افتخار بازی مقابل ایشان را پیدا نکردم، اما چند روزی توفیق این را داشتم که موقع بازگشت به منزل هم‌سرویس باشیم. به هر حال خانم شهابی بازیگر بزرگی بودند و امیدوارم که روحشان شاد باشد.

بازی‌تان در این سریال چقدر زمان برد؟

فکر می‌کنم نزدیک به یک سال و 3 ماه درگیر بازی در این مجموعه بودم.

فکر می‌کنید در این مدت مخاطبان آن‌طور که باید توانسته‌اند با این سریال و قصه آن ارتباط برقرار کنند؟

بله، قطعا ارتباط خوبی برقرار کرده‌اند. این حرف را به استناد لطف و محبت مردم مهربان‌مان که همکلام می‌شویم می‌گویم. مساله‌ای که در این میان بسیار جالب است نوع توجه و علاقه‌مندی این عزیزان به وضعیت سفید است. به جز ایجاد حس نوستالژی که در همه ما مشترک است، مهم‌شمردن هوش، ذائقه لطیف، آگاهی، نکته‌بینی و بالا بردن خصوصیات یادشده بین عموم مردم شریف ایران است.

وضعیت سفید را چطور تعریف می‌کنید؟

وضعیت سفید برایم ترکیب 7 رنگ درخشان روح انسانی است که وحدتش یکرنگی زیبای وضعیت سفید است.

محبوبه ریاستی / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها