کم شدن تعداد گردشگران خارجی همواره جزو دغدغه‌های مسوولان گردشگری کشور بوده است؛ بسیاری مواقع تیترهایی در رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها شاهد بوده و هستیم که از این موضوع، یعنی افزایش تعداد گردشگران خارجی خبر می‌دهند و عجیب آن‌که گاه هم از کم شدن این اعداد و ارقام صحبت به میان می‌آید. در این نوشتار بر آن نیستیم که این موضوع را مطرح و صحت و سقم اعداد بیان شده را بررسی کنیم. هر چند که معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور از توسعه بخش گردشگری در سال‌های اخیر صحبت کرده و بتازگی در همایش ملی توسعه نهاوند با محوریت توریسم، میزان ورود گردشگران خارجی در سال 89 را 3 میلیون و 125 هزار نفر اعلام و این میزان در مقایسه با سال قبل رشدی معادل 37 درصد داشته است که البته بهتر بود منبع این آمار نیز اعلام می‌شد تا مانند ارقام اعلامی سفرهای نوروزی به یک مناقشه تبدیل نشود.
کد خبر: ۴۰۹۷۲۴

اما آنچه به نظر مهم‌تر می‌رسد، داشتن برنامه‌ای جامع برای قرار گرفتن سفر در سبد خانوارهای ایرانی است. در همین‌جا اعلام کنیم به اهمیت ورود مسافران خارجی و ارز آوری این نوع سفرها واقفیم؛ می‌دانیم که کشورهای جهان در مسابقه‌ای سریع و با برنامه در تلاش هستند از این درآمد سرشار بیش از گذشته نصیبی ببرند؛ بر این باوریم که ایران در منطقه خود کشوری است که با تمدن کهن و فرهنگش می‌تواند پذیرای گردشگرانی بیش از آنچه که طی این سال‌ها بوده، باشد؛ اطمینان داریم که ظرفیت‌های گردشگرپذیری این سرزمین بیشتر از آمار و ارقام موجود است. اما این که تمام تلاش و برنامه خود را در این مجرا به کار بریم را صحیح نمی‌دانیم.

برای گردشگران خارجی باید برنامه داشت؛ این کاملا درست است؛ اما گردشگر داخلی هم نباید از یاد برود. در بسیاری کشورها، برنامه داشتن برای گردشگران داخلی باعث تقویت بسترها و زیرساخت‌های گردشگری شده است. این مسیری است که باید بپیماییم.

ما نمی‌توانیم از تعداد چند صد میلیون سفر در طول سال چشم بپوشیم و تمام نگاه خود را به ورود چند میلیون گردشگر خارجی معطوف کنیم.

ایران فقط شمال نیست

هنوز وقتی در تقویم کشور چند روز تعطیلی پیاپی به چشم می‌خورد، شاهد ترافیک سنگین جاده‌های شمالی هستیم؛ مردم ساعت‌ها در جاده‌ها می‌مانند و زنجیری از ماشین‌ها در هراز و چالوس و فیروزکوه خودنمایی می‌کند. در شهرهای شمالی هم نه هتل خالی پیدا می‌شود، نه خانه‌ای برای اجاره و نه حتی جایی برای برپا کردن چادر مسافرتی. کناره رودخانه‌ها و پارک‌ها مملو از مسافرانی می‌شود که به دنبال چند متری جا برای یک شب ماندن، سرگردانند. سرویس‌های بهداشتی پارک‌ها و اماکن عمومی با وضعیتی که به هیچ وجه در شان این مردم نیست، مواجه می‌شوند. قیمت‌ها به طرزی عجیب افزایش می‌یابند و مواد ضروری غذایی و بهداشتی بدون نظارت و با قیمت‌های مورد نظر فروشنده به فروش می‌رسند. نتیجه این همه، داشتن سفری نه چندان مطلوب، خستگی، اعصابی متشنج و... خواهد بود. برخی از مناطق گردشگرپذیر در دیگر نقاط کشور که اسم و رسمی یافته‌اند نیز کمابیش با همین مساله مواجه می‌شوند. گویی گردشگران این چند روز باید هزینه زندگی مردم آن محل را تا تعطیلی آینده تامین کنند!

در همین حال هستند جاهایی که ارزش دیدن و آب‌وهوایی به نسبت مناسب دارند، اما به دلیل عدم آشنایی مردم با آنها، یا نبود جاده‌های مناسب و امکاناتی برای گردشگران با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به برگشت‌پذیری مناسب سرمایه‌گذاری در گردشگری بخش خصوصی همراه خوبی برای این مسیر خواهد بود

به همین دلیل مسوولان گردشگری کشور و مسوولان استانی، باید با استفاده از ظرفیت‌های موجود به معرفی مناطق گردشگری سراسر ایران بپردازند. بهره گرفتن از رسانه‌های سراسری و منطقه‌ای نخستین راهکار برای انجام این مهم است. اما پیش از هر اقدامی باید برای گردشگرپذیری مناطق مختلف برنامه داشت و هر گام را بر اساس یک نگاه واحد برداشت. به یقین کم نیستند صاحبنظران و افراد دارای دانش که باید در این کار به یاری طلبیده شوند.

هنگامی که گردشگران به منطقه‌ای وارد می‌شوند، باید با امکانات مناسبی از آنها پذیرایی شود؛ جاده، مکانی برای ماندن و استراحت، دسترسی به مواد غذایی و بهداشتی، حضور راهنماهای محلی از نخستین‌ها هستند.

با توجه به اهمیت موضوع و برگشت‌پذیری مناسب سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری، به یقین بخش خصوصی هم همراه خوبی برای پیمودن این مسیر خواهد بود.

جای تورها خالی است

فارغ از این که امکانات در بخش‌های گردشگرپذیر کشور مناسب نیست، فرض کنید شما در همین تهران (پایتخت کشور که می‌گویند سهم بزرگی از امکانات را می‌بلعد!) ساکن هستید. اگر مهمان خارجی یا مهمان‌هایی از دیگر استان‌های کشور داشته باشید و بخواهید آنها با دیدنی‌های تهران آشنا شوند، چند مرکز مطمئن و قابل اعتماد سراغ دارید که با یک تلفن، برنامه‌ای منظم برای مهمانان شما تدارک ببینند و سه یا چهار روز آنها را به گردش در اطراف تهران ببرند و بعدازظهرها بازگردانند؟

البته تورهای یک روزه کاشان و قمصر و نیاسر به دلیل تبلیغات سالهای اخیر در برنامه‌های گلاب‌گیری به راه افتاده‌اند؛ اما اولا در فصل خاصی از سال و دوما برای همان چند شهر و ابیانه و امثال آنها.

آیا در همین اطراف تهران، جاهای دیدنی دیگری نیست؟ در اطراف شهرهای دیگر چطور؟

چرا برای مهمانان خارجی گردهمایی‌ها و کنگره‌های علمی و.... فقط تورهای اصفهان و شیراز و یزد و کیش گذاشته می‌شود؟

اگر برای این موارد هم برنامه داشته باشیم؛ اگر تورهایی برای این منظور تدارک دیده شود؛ آن وقت مردم چشم به تقویم نمی‌دوزند و منتظر یک تعطیلی 3 یا 4 روزه نمی‌نشینند. می‌توان از همین یک روز تعطیلی جمعه هم سود برد؛ از شهرهای بزرگ و پر دود و دم بیرون زد و در مناطق ییلاقی، یک روز خوب را گذراند. این کار فقط مدیریت مناسب می‌خواهد.

مدیریت؛ چاره کار

یک روزی تجریش و دربند تهران مناطق ییلاقی این کلانشهر بودند؛ اما با توسعه شهر حالا تجریش از مراکز شلوغی است که افرادی از آن می‌پرهیزند. حالا در پیاده‌روهای تجریش به سختی می‌توان راه رفت. در دیگر شهرها هم چنین است. امروز مردم به دنبال مکان‌هایی هستند که بتوانند آرامش و آسایش و دوری از استرس‌هاس شهرنشینی را در آن‌جا تجربه کنند.

مسوولان گردشگری وظیفه دارند با توجه به ذائقه مردم، مکان‌های مناسب با جاذبه‌های طبیعی را شناسایی و با مدیریت مناسب امکان سفرهای کوتاه و بلند مدت داخلی را فراهم کنند؛ به گونه‌ای که بافت محلی صدمه نبیند و مردم محلی از حضور گردشگران نفعی مناسب ببرند.

این اقدام نه سخت است و نه هزینه چندانی می‌طلبد؛ بخش خصوصی هم پای کار است؛ فقط مدیریت مناسب می‌طلبد.

کورش اسعدی‌بیگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها