آینه‌های روبه‌رو

شعری از منیره حسینی

منیره حسینی از شاعران جوان تهرانی است که با وجود حضور فعال در فضای مجازی و برخی جشنواره‌ها و کنگره‌ها هنوز مجموعه مستقلی از شعرهایش را منتشر نکرده است، اگرچه گویا قرار است تا چندی دیگر کتابی با نام «بی‌حواس‌ترین زن دنیا» از او منتشر شود و شاید همین بهانه‌ای باشد تا امروز مهمان آینه‌های روبه‌روی ما باشد. اگر آن تعریف رایج که می‌گوید: «شعر، گره‌خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل گرفته باشد» را بپذیریم شعر منیره حسینی بیش از آن که ریشه در تخیل و بیان موسیقایی داشته باشد زاییده حس و عاطفه پُررنگ یک بانوی جوان شاعر است که البته در مواردی نمی‌تواند این عاطفه را مهار کند و از انفعال نجات دهد.
کد خبر: ۳۸۶۵۳۷

یکی از ویژگی‌های مهم شعر حسینی تماشای شاعرانه او به زندگی است به گونه‌ای که بسیاری از حوادث و اتفاق‌هایی که در شعرش نمود پیدا می‌کند ترجمه و برگردان شاعرانه او از روزمرگی است. دیگر انتقادی که به شعرهای حسینی می‌توان وارد کرد فراوانی و بسامد بالای حروف اضافه و حروف ربط است؛ حروفی که در اکثر موارد نیاز به حضورشان نیست و کاملا حشو هستند و با یک ویرایش یا به قول اهل فن چکش‌کاری ساده شاعر می‌تواند به راحتی بُرونه زبانش را پیرایش کند و بر جوهره شعریت اثر بیفزاید.

خوشبختی

این زن همان زن است/ که با دو فنجان چای

با یک سبد سیب‌های دست نخورده

خنده را تعارفت می‌کرد/ همان زن

که حالا ساعتی از کار افتاده است

و عقربه شعرهایش/ دیگر به پای هیچ مردی نمی‌چرخد

بگو جای خالی‌ات را در کدام گوشه بگیرم

که خانه نبودت را باور نمی‌کند

و هرچه به در می‌گویم دهانت را ببند

دیوار نمی‌شنود/ جای هر مشت من

ترک می‌خورد و چه حرف‌هایی که به تو نمی‌زند

و هرچه به پای صندلی‌ات می‌افتم

که دیگر در سینه‌اش قلبی نمی‌تپد

سوت می‌کشد و

با بی‌خیالی/ خودش را تکان می‌دهد

می‌بینی؟

از زمانی که خنده‌هایم در آیینه نیشخند شده‌اند

دست نخورده‌ام/ تمام اشیاء از من دست کشیده‌اند

آخرین کتاب در دستت

هنوز در سینه کتابخانه باز مانده است

و دهانم/ از این چراغ‌های مشکوک

که مرا متهم می‌کنند/ در خانه‌ای روشن دروغ می‌گویم

انگار تو همیشه در این خانه‌ای و مجبورم

به اندازه یک عمر/ وانمود کنم

«آه من بسیار خوشبختم.

* از فروغ فرخزاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها