در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
18 بهمن روز انقلاب اسلامی، استحکام خانواده، رسالت و منزلت زن نامیده شده است، مقایسه شما از جایگاه زن قبل و پس از پیروزی انقلاب چیست؟
اگر بخواهیم مقایسهای در این باره داشته باشیم و نگاه جامعه را نسبت به زن قبل و بعد از انقلاب بررسی کنیم باید بگویم که متاسفانه قبل از انقلاب اسلامی تلاش بر این بود که زنان را از جایگاه اصلی خود دور کنند، نقش مادری را از آنها بگیرند و یک نقش نمایشی به آنها بدهند. در آن زمان جلوههایی از نمایش زن در میان بود که میخواست زن را به مثابه یک عروسک و ابزار در جامعه نشان دهد. در سینماها، مجلات مبتذل، نمایشهای تلویزیونی و برنامههای هنری شاهد تلاش برای دور شدن کامل زنان از هویت و جایگاه اصلی آنان بودیم. اما خوشبختانه دشمنان انسان و اسلام نتوانستند هویت اسلامی و انسانی را از زنان ما بگیرند.
در پیروزی انقلاب اسلامی زنان ما در کنار مردان هم نقش حمایتی و هم نقش مشارکتی داشتند و پا به پای مردان و دوشادوش آنان و به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) در برخی جاها حتی جلوتر از مردان حرکت کردند.
آنان در این راه مشوق فرزندانشان و همسران و برادرانشان بودند و در کنار آنها خود برای رویارویی با جریان ضد اسلام و ضد انسانیت شاهنشاهی ایستادگی کردند و توانستند در به ثمر رساندن انقلاب نقش بزرگی را ایفا کنند.
یکی از نقشهای پررنگ و حساس زنان کشور ما در دوران دفاع مقدس جلوه کرد، درباره این حضور که هم در جبهه و هم در پشت جبهه بود سخن بگویید.
نقش مشارکتی و حمایتی زنان در عرصههای مختلف که از ابتدای انقلاب اسلامی در جریان بود درزمان جنگ و در جبهههای نبرد حق علیه باطل نیز ادامه داشت. در حقیقت زمانی که انقلاب ما به ثمر نشست دشمنان برای شکست انقلاب و سست کردن پایههای آن تمهیدات مختلفی را اندیشیدند و برنامههای مختلفی را اجرا کردند. جریانهای ابتدای انقلاب، حرکتهای منافقین، دولت موقت و ... وقتی نتیجه نداد، جنگ به ما تحمیل شد. اینجا هم هویت اسلامی کشور ما و هم هویت اقلیمی ما در خطر بود. در این زمان زنان ایرانی که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند با حساسیتهای خاص خود احساس مسوولیت کردند و برای حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی سرزمین ایران در کنار مردان در مقابل دشمن ایستادند. در دوره دفاع مقدس بعضی از زنان ما در جبههها حضور مستقیم داشتند و حتی شاهد حضور آنها در خط مقدم جبههها بودیم. نقش زنان ما در آزادسازی خرمشهر و حتی قبل از آن برای جلوگیری از ورود دشمن به خاک پاک خرمشهر نقش بسیار پررنگی بود. نقشهای حمایتی از سوی زنان دنبال میشد و زنان ما در جبههها در قسمتهای پشتیبانی تلاش میکردند تا به مردان روحیه بدهند و امکانات فراهم کنند. حتی در شهرها که به معنایی سنگر عقبتر از جبههها بود این تلاش ادامه داشت. زنان با اعزام فرزندان، برادران و همسرانشان به جبهههای نبرد به آنها روحیه میدادند و این نبرد را دفاع از اسلام و کیان انقلاب اسلامی میدانستند. به یاد دارم در زمانی که عملیات خاصی اعلام و از رادیو مارش عملیات نواخته میشد زنان ما بیکار نمیماندند و تلاش میکردند که نیازهایی که برای جبهه اعلام میشد را تهیه کنند. در مواردی که حتی نیازی از سوی جبههها اعلام نمیشد، زنان با حس مسوولیت و این احساس که در جبههها به برخی اقلام مثل مواد غذایی فاسد نشدنی، پوشاک و غیره نیاز هست، آنها را جمعآوری و بستهبندی میکردند و به جبههها میفرستادند. شاید ظاهرا این حرکتها آن زمان کوچک به نظر میرسید اما این حرکت را میتوانستید در کلانشهرها، شهرها و روستاها و همه پهنه سرزمین ایران ببینید و در جمع حرکت بسیار بزرگی بود که تاثیر زیادی در پیروزی جنگ داشت.
حجاب یکی از لوازم بنیادی زن مسلمان است. چرا در چارچوب حجاب نتوانستیم به یک نقطه مشترک برسیم؟ نظر شما چیست؟
این که در این باره بگوییم به یک نقطه مشترک نرسیدهایم، اینطور نیست چون من نقطه مشترکمان را عقاید و باورهای اسلامی میدانم. حجاب توصیه خداوند متعال به زن، کلام قرآن و سنت پیامبر است و باید رعایت شود، هم برای خانمها و هم برای آقایان.
به آقایان توصیه شده تا چشم خود را از گناه دور نگه دارند و در کنار آن هم به خانمها توصیه شده تا حجابشان را رعایت کنند. نقطه مشترک ما ارزشهای اسلامی و باورهایمان است. اما آن چیزی که ما در باره آن به جمعبندی نرسیدهایم اختلاف سلیقهها در نحوه و فرم پوشش است. نکته دیگر آن است که در این زمینه کار فرهنگی ظریفی انجام نشده است. شاید کار فرهنگی انجام شده اما این کار به ظرافت و دقت انجام نشده است.
در پیروزی انقلاب اسلامی زنان در کنار مردان نقش حمایتی و مشارکتی داشتند و پا به پای مردان و به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) سهم عظیمی در این پیروزی داشتند
شما وقتی مصاحبههای تلویزیونی را نگاه میکنید، برخی خانمها را میبینید که حجابشان اندکی ناقص است اما وقتی بحث حجاب مطرح میشود همین خانمها بر بحث حجاب تاکید دارند، این به آن معناست که آنها حجاب را قبول و باور دارند و از تعداد قلیلی که حدود پوشش را رعایت نمیکنند و نسبت به این موضوع بیقید و ناراحت هستند. درباره این حداقلی و آن حداکثری یک کار با ظرافت فرهنگی لازم است. مشکل دیگری که ما در مباحث فرهنگی خود داریم این است که کار فرهنگی ما مقطعی است، به معنای این که وقتی یک موضوعی مطرح و موضوع روز میشود، همه راجع به آن صحبت و بحث میکنند، نقطه نظر و پیشنهاد میدهند، اما وقتی که فروکش کرد آن را رها میکنند. پیامبر اکرم(ص) به عنوان تذکردهنده از سوی خداوند مامور شد و خداوند متعال به انبیا، رسولان و حتی خود انسان در این باره توصیه کرده است. یکی از نقشهای پیامبران این است که دائم تذکر دهند و مومنین هم باید به یکدیگر تذکر دهند. تذکر به معنای یادآوری است و ما باید دائم این یادآوریها را انجام دهیم.
حجاب یک تکلیف است درست است که زنان و مردان ما مکلف هستند در حدودی که برای آنان تعیین شده این تکلیف را انجام دهند اما جامعه هم وظیفه دارد که این موضوع را دائم متذکر شوند. این موضوع باید به شکلهای زیبا، دقیق و فرهنگی بیان و نمایش داده شود. اینکه میگویم نمایش باید توجه داشته باشید ما از یک طرف بحث حجاب را مطرح میکنیم و از طرف دیگر نگاه میکنیم و میبینیم که خیلی از برنامههای تلویزیونی و سینمایی ما و حتی برخی از رسانههای مکتوب رعایت این قضیه را نمیکنند یعنی نه تنها بیانی در این باره ندارند یا اگر دارند اما در عمل خلاف آن چیزی است که اسلام به عنوان حد برای مرد و زن مقرر کرده است. باید یک کار فرهنگی مستمر روی این قضیه انجام گیرد. نه تنها در بحث حجاب بلکه در بقیه تکالیف و وظایف هم موضوع تذکر مطرح است انسان گاهی اوقات دچار غفلت و فراموشی میشود و برای اینکه به آنچه که وظیفهاش است توجه داده شود باید تذکرات دائمی باشد.
شما به نقش زن در جامعه اشاره کردید. درست است که در جمهوری اسلامی ایران نقش زن در جامعه و بیرون از خانه پررنگ شده است اما به نظر میرسد که این حضور نقش او را در خانواده کمرنگ کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
حضور خانمها در برنامههای اجتماعی منافاتی با محوریت زن در خانواده ندارد. اما این حضور باید با برنامهریزی باشد و محور آن اعتقاد به اینکه اگر خانواده مهمترین رکن جامعه است مهمترین عنصر خانواده هم زن است. زنان ما توانمند هستند و ظرفیتهای بسیار بالایی را دارند که هم میتوانند نقش اجتماعیشان را درست انجام دهند و هم نقش خود را در خانواده به خوبی ایفا کنند. این موضوع از همان موضوعاتی است که به نظر میرسد لازم است درباره آنها کار فرهنگی انجام شود. در کنار بحثهایی که برای حجاب مطرح شد لازم است تا ما بتوانیم تاثیر فرهنگ غربی را بر خانوادهها از بین ببریم. یکی از چالشهای مهم غرب با تفکر اسلام و نظام اسلامی در بحث زن و خانواده است. ما نباید اجازه دهیم که آن فرهنگ غربی در خانوادههای ما رسوخ پیدا کند بدین معنا که اگر زن حضور اجتماعی پیدا کرد خانواده کنار گذاشته شود و حضور اجتماعیاش منهای تربیت فرزندان و نقش مهم و تأثیرگذار آن به عنوان همسر و مادرخانواده باشد.
یکی از اثرات حضور زن در اجتماع و نقشآفرینی او در جامعه افزایش سن ازدواج زنان است، اولا به نظر شما میتوان این موضوع را معضل دانست یا خیر؟ و اگرمعضل است برای حل آن چه باید کرد؟
بله بحث بالا رفتن سن ازدواج زنان یک معضل اجتماعی است. این موضوع به بحث فرهنگی که در ابتدای صحبت به آن اشاره کردم برمیگردد. در حال حاضر سطح انتظارها بالا و خانوادهها و جوانهای ما نوع نگاه جدیدی به زندگی پیدا کردهاند. تصور و تلقی این است که یک جوان باید همه امکانات را داشته باشد بعد تصمیم به ازدواج بگیرد و زندگی تشکیل دهد.
این خیلی تلقی صحیح و دقیقی نیست. وقتی ما آیه قرآن داریم که خداوند متعال میفرمایند از ترس فقر نباشد که ازدواج نکنید این تلقی را چگونه میتوان داشت؟ معنای این فرمایش این است که یک دختر یا یک پسر جوان با تواناییهای زیادی که دارند میتوانند تشکیل خانواده بدهند، با هم شروع کنند و زندگی را بسازند. این ساختن به معنای ساختن زندگی و آینده است و هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی زندگی را در برمیگیرد. درک تمام این مفاهیم نیازمند کار فرهنگی است. متاسفانه تلاش فرهنگی ما تداوم ندارد تنها در یک ایامی از سال و یک روزهایی که مناسبتهای خاصی مثل مصادف شدن ایام انقلاب اسلامی با روزی به نام منزلت زن و استحکام خانواده یاد ما میافتد که باید روی این مسائل فرهنگی که از جمله مسائل اساسی ما است کار کنیم، به آنها توجه و مشکلات را در رابطه با این مسائل ارزیابی نماییم و پیشنهاداتمان را مطرح سازیم در حالی که کار فرهنگی کاری مستمر است.
با توجه به افزایش حضور زنان و کاهش حضور مردان در دانشگاهها آیا این اختلاف در آینده مشکلات اجتماعی ایجاد نمیکند؟
اصل اینکه خانمها تلاش میکنند و آماده ورود به عرصههای تحصیلی بالاتر و دانشگاهها میشوند خوب است اما در کنار این موضوع باید برنامهریزیهای لازم انجام گیرد تا جامعه مردان ما در شرایط تحصیلی از زنان عقب نمانند. با توجه به اینکه در ورود به دانشگاهها سهم دختران 60?تا 70?درصد است و تنها 30 تا 40 درصد برای پسران باقی میماند. یکی از بحثهایی که در کفویت مطرح میشود بحث تحصیل و نزدیک بودن سطح تحصیلات دختر و پسر است.
دختر یا باید با هم کفو خودش ازدواج کند یا ازدواج نکند اگر ازدواج نکند همین بحث افزایش سن ازدواج و مجرد بودن دختران ما مطرح میشود و اگر ازدواج کند بعدها مشکلاتی که در زندگیاش پیش میآید. البته این موضوع نمیتواند تنها عامل مشکلات در یک زندگی خانوادگی باشد اما میتواند یکی از مشکلات محسوب شود. برنامهریزیهای لازم باید صورت گیرد که سطح ورود و تحصیلات عالی دختران و پسران نزدیک به هم باشد.
کتایون مافی / گروه سیاسی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان