جام جم آنلاین گزارش میدهد
اگر اکنون از بسیاری از کاراتهکاها بپرسید؛ جاسم را روحیه تیم ملی میدانند. کمتر زمانی است که او را ناراحت ببینی. این جدای از بحث حرفهای است که خیلیها میگویند حتی با یک ماه تمرین فشرده میتواند مدال طلای جهان را بگیرد.
پسری شر و شور و پرانرژی و گاهی دردسرساز. هنوز 6 ماه از رفتنش به باشگاه نگذشته بود که یک روز به خاطر تاخیر پدر، تصمیم میگیرد خودش برگردد: «از همان اول اعتماد به نفسم بالا بود. فکر کردم راه برگشت را کاملا بلدم، اما هنوز چیزی نگذشته بود که گم شدم و شروع کردم به گریه کردن؛ بالاخره پلیس آمد و مرا به میدان اصلی برد و اسمم را پخش کردند و بابام پیدایم کرد.»
کوچکبچه انزلی آنقدر راه خانه و باشگاه را رفت و آمد که شد یک کاراتهکا قهار. او سال 75 در مسابقات قهرمانی جوانان ایران در شیراز اول شد و به اردوی تیم ملی آمد.
خودش میگوید: «ذاتا کاراتهکا بودم و این رشته در ژنم است. 2 کمربند زرد به نارنجی و بنفش به قهوهای را به شکل تشویقی گرفتم. راستش را بخواهید فوتبال را بیشتر دوست داشتم، اما پدرم نگذاشت. او میگفت فقط یک رشته.»
ویشگاهی اگر وارد دنیای فوتبال هم میشد به نهایت میاندیشید نه یکی از باشگاههای استقلال و پرسپولیس: «همیشه به بهترین تیمهای اروپایی فکر میکردم و اینکه یک لژیونر موفق باشم. حتی اگر به شطرنج یا یک رشته توپی هم میرفتم، باید بهترین میشدم.»
جاسم از پرافتخارهای کاراته ایران و جهان است. او یک طلا، یک نقره و یک برنز جهان، 2 طلا و یک نقره بازیهای آسیایی و 2 طلا، 2نقره و 2 برنز مسابقات آسیایی را در کارنامه دارد؛ اما فقط با گرفتن طلای دوحه، گوانگجو و مسابقات جهانی فنلاند گریه کرد، چون برایش اهمیت ویژهای داشت. بعد از گوانگجو بود که وقتی از احساس مردم و حرفهای آنها به خاطر طلایــش میگفت، اشک میریخت.
او با این روحیه جنگنده، بسیار احساساتی است و البته از زندگیاش احساس رضــایت میکنــد: «از زندگیام کاملا راضی هستم، درست است که از 14ـ13 سالگی در اردو بودم و بیشتر تمرین کردم، اما اگر بخواهند دوباره به گذشته برگردم، قبول نمیکنم چون از گذشته راضی هستم، در حال زندگی و به آینــده فکر
میکنم.»
6 دی ماه امسال، 28 سالش تمام شد، اما میگوید: «شاید باور نکنید که احساس یک جوان 20 ساله را دارم؛ با همان انرژی.»
خانواده برایش جایگاه ویژهای دارد: «هر وقت به انزلی میروم، فقط باید دستپخت مادر را بخورم، اما به دوستانم هم اهمیت میدهم. اگر وقت داشته باشم به دیدن دوستان و آشنایانی میروم که کمتر میبینمشان.»
برای جاسم، جوانی کردن یعنی زندگی. او میگوید: «برای کسی که حرفهای کار میکند، شرایط زندگی فرق میکند. اینکه زندگیاش سیستماتیک و منظم میشود، واقعا خوب است؛ اما گاهی به برخی کارها مثل درس خواندن نمیرسی. مثلا من به جای 4 سال، 5 سال طول کشید تا لیسانس بگیرم یا کار ساخت باشگاهم در انزلی طولانی شده است.»
جاسم یک سالی را به سوئد رفت و آنجا مربیگری کرد، اما چون هیچ جا برایش ایران نمیشود؛ برگشت. برخی کشورهای عربی بعد از هر طلای بازیهای آسیایی مبالغ کلان به او پیشنهاد دادند، اما حال و هوای اردوهای تیم ملی و طلای ایرانی کجا و زندگی در کشور غریب کجا. او در توصیه به جوانان میگوید: «بهتر است همه چیز را آسان بگیری. اگر مشکلات را جدی بگیری، سختتر میشوند.»
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان