در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در نمایش سنگ و سبو، بازیگرانی چون الهام پاوهنژاد، فرزین صابونی، نیما کرمی و... به ایفای نقش میپردازند که در کنارشان امیرحسین مدرس به عنوان خواننده حضور دارد.
محمدی در این نمایش به روایت بخشی از واقعه عاشورا و سرنوشت بازماندگان کاروان کربلا در شام میپردازد و با استفاده از نور، رنگ، دکور، موسیقی و... به شکلی متفاوت این حادثه را روایت میکند.
چه شد از کار تلویزیونی وارد تئاتر شدید؟
مدت 22 سال است که در سیمای جمهوری اسلامی مشغول تولید و ساخت برنامههای گوناگون هستم که بیشتر در حوزه برنامههای مستند قرار میگیرد، اما با این حال هیچگاه با جریان تئاتر بیگانه نبودم و همواره آثار نمایشی را به شکل جدی دنبال میکردم. ضمن این که متون نمایشی متعددی را به رشته تحریر درآوردهام. در چندین نمایش هم به عنوان مشاور حضور داشتهام که البته هیچ وقت شکل حرفهای پیدا نکرد. در واقع سنگ و سبویی نخستین کار من در این عرصه است.
چه عاملی شما را به کارگردانی سنگ و سبو سوق داد؟
با تجربه فعالیت در حوزههایی چون انیمیشن و مستندسازی احساس نیاز کردم که هنرهای نمایشی تریبون خوبی است برای فریاد ناگفتهها و طرح دغدغهها و واگویی درددلهایم. از این حیث تئاتر برایم بسیار مهم میآمد.
ناگفتههایی که حاصل مطالعه و پژوهش بیش از 2 دهه در حوزه حماسه عاشورا، وقایع قبل و بعد آن است. نمایش سنگ و سبو از دل همین ناگفتهها و حاصل کشفیات این 2 دهه مطالعه بیرون آمده است.
سنگ و سبو صرفا احساس شخصی و یافته فردی خودتان است؟
این متن از دل منظومهای به نام سنگ و سبو سروده آقای افشین علاء شکل گرفته است. تلفیق یافتهها و مطالعاتم با شعر آقای افشین علاء این متن را تشکیل میدهد.
این متن که غالبا به شکل نظم میباشد در واقع میخواهد ما به ازای استفاده امروزی از واقعه عاشورا را به مخاطب نشان دهد.
عاشورا حماسهای است که برای لحظه لحظه زندگی امروز ما و حتی شخصیتهای روزگار ما، ما به ازای تاریخی دارد.
به همین دلیل اصلیترین هدفم در این نمایش این است که به درک و کاربرد امروزی حماسه عاشورا برسیم و عزت، اقتدار، افتخار و شکوه آن را نشان دهیم. اقتدارآفرینی عاشورا، اصلیترین هدف من در این نمایش است.
نمایش سنک و سبو پاسخ به چه نیاز امروزی جامعه است؟
اصلیترین پیام من این است که باید به عاشورا صحیح نگاه کنیم. بنده همواره مخالف مخاطب محوری در حوزه مراسم عاشورا و محرم بودهام.
در بسیاری از مراسم عاشورایی شاهد آن هستیم که برای جلبنظر مخاطب یا مستمع نگاه درستی به وقایع نمیشود و به غلط مفاهیم عاشورایی به کار برده میشوند. باید عاشورا، عاشورایی خوانده شود. چرا که حماسه عاشورا دانشگاه بشریت است برای تمام اعصار.
متاسفانه در حوزههای فرهنگی که رسالت جهت دادن به اندیشه و نگاه جامعه را به عهده دارد، به مقوله عاشورا و کربلا به درستی پرداخته نمیشود. این اصلیترین نیازی بود که احساس کردم و با هدف تغییر و اصلاح نگرش موجود به عاشورا پای بر عرصه تئاتر نهادم.
چرا در هنری مثل تئاتر که مخاطب آن همیشه و در همه جهان محدود است، این اهداف را دنبال میکنید؟
به نظر بنده نه فقط نمایشهایی که با محوریت مذهب و قیام عاشورا روی صحنه میروند، بلکه اساسا تئاتر قبل از هر چیزی نیازمند جلب تماشاچی جدید است.
همان طور که میدانیم تئاتر معمولا برای تئاتریها بوده، تعدادی تماشاگر مشخص همیشه سالنهای تئاتر را زیر پا میگذارند، همه آثار را میبینند و در جایگاه مخاطبان تئاتر قرار میگیرند.
بنده عرضم این است که رسالت تئاتر فراتر از این است که تئاتر تنها برای اهالی سرزمین نمایش کار شود. اگر بخواهیم وارد ادبیات عمومی شویم و تئاتر را در جامعه و در زندگی روزمره مردم قرار دهیم لازم است تغییر رویه داده و به گونهای دیگر عمل کنیم. شاید لازم باشد، متنهایی را استفاده کنیم که عامه مردم حرف و کلام آن را درک کنند، از این طریق سعی میکنیم که مخاطب با نمایش همذاتپنداری کند تا یک حرکت مستقیم و رو به رشدی در امر جلب مخاطب داشته باشیم.
تجربه نشان داده که آثار دینی تماشاگر خاص خود را دارد و معمولا از این دست آثار استقبال میشود که در این چند روز اجرای نمایش سنگ و سبو هم شاهد آن بودهایم.
نمایشهای مذهبی غالبا در روزها و مناسبتهای خاصی چون محرم و صفر روی صحنه میروند و در طول سال به ندرت شاهد این دست نمایشها هستیم . دلیلش چیست؟
به دو نکته اشاره کردید: اول این که چرا تئاتر مذهبی در ایام غیرمناسبتی اجرا نمیشود. قبل از این که به این مقوله بپردازیم باید بگویم که شخصا با عنوان تئاتر مذهبی موافق نیستم، چراکه باید کلیه آثار در چارچوب و با رگههای دینی شکل بگیرند. اصلا تفکیک مخاطب به گروههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... کار جالبی نیست.
احساس نمیکنید این دستهبندیها به جهت استفاده مخاطبان تخصصی است؟
معارف، ورزش، هنر و هر موضوع دیگری به آن اندازه که نیاز دارند باید دیده شوند و در دسترس مخاطبان قرار بگیرند. وقتی که میگوییم در حوزههای تخصصی و فوقتخصصی مخاطبانی وجود دارند که متمایل به دنبال کردن حوزهای یا موضوعی خاص هستند، دیگر خارج از حیطه وظایف هنر است و برمیگردد به پژوهشها و مطالعات شخص علاقهمند یا پژوهشگر.
روزنامه، تلویزیون، رادیو، سینما، تئاتر و... به عنوان رسانه دارای رسالت فراگیری مخاطبان هستند.
هنرمندان هم کمتر به این گونه نمایشی روی میآورند. چرا؟
علیرضا محمدی: تئاتر قبل از هر چیزی نیازمند جلب تماشاچی جدید است؛اگر بخواهیم وارد ادبیات عمومی شویم و تئاتر را در جامعه و در زندگی روزمره مردم قرار دهیم لازم است تغییر رویه داده و بهگونهای دیگر عمل کنیم
شاید تجربیات ناموفق گذشته در این امر تاثیرگذار بوده است. ما باید منابع پژوهشی را در اختیار هنرمند قرار دهیم تا او به واکاوی بپردازد.
لازم است در حوزه دین به هنرمندان این اجازه را بدهیم تا بتوانند در عمق شنا کنند، خود را نشان بدهند و در نتیجه به کشف و برداشت صحیح از دین برسند.
در طول نمایش 3 بار صوت قرآن شنیده شد . دلیل استفاده از آن چیست و انتخاب آیات شریفه بر چه اساسی بوده است؟
قبل از همه باید بگویم که در این نمایش هیچ اتفاقی نمیافتد مگر آن که در منابع و مراجع تاریخی معتبر ذکر شده باشد، عناوین این منابع نیز در بروشور ذکر شده است. در اجرا شاهد آن بودیم که به فواصل مختلف 3 مرتبه صوت قرآن شنیده شد، آنچنان که مورخان نوشتهاند این آیات شریفه از زبان سر مبارک حضرت ابیعبدالله و روی نیزه تلاوت شده است.
بهرهگیری از قرآن بزرگترین اتفاقی است که در زندگی هر مسلمان باید بیفتد.
بهرهگیری از کلامالله مجید هم در جهت اجرای نمایش بود و هم تضمین و بهرهگیری از برکات کلام قدسی است.
دلیل استفاده شما از موسیقی زنده و ارکستری بر پایه سازهای زهی چیست؟
ضمن این که موسیقی زنده تاثیرگذاری بیشتری دارد، باید اشاره کنم که عموما موسیقی زنده حسی را به ارائه پیام میدهد که در موسیقی پلیبک (ضبط شده) وجود ندارد. حسی است خاص که از درون نوازنده برمیخیزد و توسط ساز شکل میگیرد و منتقل میشود، اما برای استفاده از سازهای زهی باید بگویم که در اجرای موسیقی از دو بند ساز استفاده شده است. بند ایرانی و بند زهی و کلاسیک که بند کوبهای و همخوانی نیز به آنها اضا فه میشوند. این نوع چیدمان سازها چیزی بود که توسط آهنگساز به بنده پیشنهاد شد که با استفاده از ترکیب سازها به آن شکوهی که در نظر داشتیم برسیم.
و البته هنرهای بسیار دیگری را نیز به کار گرفتهاید.
در واقع خیلی از ساحتهای هنر مانند نقاشی، معماری، موسیقی، نظم و نثر، نورپردازی، بازیگری و... در این نمایش دیده میشود.
چرا توجه و نگاه اصلی شما در این نمایش به روابط امام حسین(ع) و دختر 3 سالهاش (حضرت رقیه) است؟
مجددا اشاره میکنم به این مطلب که عاشورا یک دانشگاه عالی بشری است.
در واقعه عاشورا شاهد روابط مختلفی هستیم. پدر و پسر، برادرو خواهر، برادر و برادر، پدر و دختر و... در واقعه عاشورا مجموعهای از مدلهاست چه به لحاظ سن، چه به لحاظ جنس و... . در کربلا از کودک یک روزه گرفته تا حبیب ابن مظاهر کهنسال حضور داشتهاند. این روابط و مدلهای مختلف را هر کسی از نگاهی بررسی میکند، آنچه که در این بین بیش از همه مورد توجه من بود روابط بین دختر و پدر است. پدر و دختر رابطه عاطفی خاصی دارند که اتفاقا در فرهنگ عامه ما نیز به آن اشاره شده است. اهمیت این رابطه این است که ملموس و بسیار قابل درک است.
آیا تصاویری که از آن برهه تاریخی ترسیم میکنید اعوجاج ذهن شاعر است؟
خیر، شاید اعواجاج ذهنی شخص خودم باشد . شخصا اصرار دارم که این فضا ایجاد شود به همین منظور متنهایی تنظیم کردهام برای استفاده در لابهلای صحنهها تا اعوجاج ذهنی خود را ترسیم کنم.
پس شخصا علاقهمند بودید تا در نمایش حضور داشته باشید؟
شما اگر به آثار دیگرم در حوزه تلویزیون سری بزنید در مییابید که من علاقهای ندارم تا شخصا دست مخاطبم را گرفته و هدایتش کنم. برای همین تنها نمایش میدهم، هیچ قضاوتی نمیکنم و درباره مباحث مطرح شده آزادانه به انتظار داوری تماشاچی مینشینم.
فکر نمیکنید استفاده افراطی شما از نمادگراییها باعث تصنعی شدن تابلوهای نمایشی شده است؟
این گفته را قبول ندارم. چراکه بین من و تماشاگر قراردادی به عنوان «نمایش» وجود دارد. تماشاچی منتظر است تا تابلو و تصویر ببیند و کارگردان نیز برای تصویرسازی لاجرم از نمادگرایی استفاده میکند.
به هر حال این قرارداد بین تماشاگر و گروه هنری وجود دارد که در حال تماشای یک «نمایش» است.
محمد دانشور
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: