درباره امرالله احمدجو

روایتگری افسانه‌ها با چاشنی طنز

علاقه‌مندان مجموعه‌های به یادماندنی سیما طی هفته‌های گذشته، با پخش دوباره سریال «روزی روزگاری» مواجه بوده‌اند و بسیاری هم حتما آن را مجددا دنبال کرده‌اند. کارگردان این مجموعه، امرالله احمدجو، اینک در حال کار روی مراحل پایانی تولید سریال جدیدش به نام «اوسنه پادشاهی» است و علاقه‌مندان می‌توانند در سال آینده به تماشای کار جدید او بنشینند. این مجموعه تلویزیونی از اول اردیبهشت همین امسال در شهر اصفهان کلید خورده است. در این سریال محمد فیلی، ژاله علو، محمود پاک‌نیت، بهروز مسروری، فردوس کاویانی، راحیل گلکار، حسن اکلیلی، سیف‌الله نامداری و... ایفای نقش می‌کنند و در واقع مجموعه‌ای از هنرمندان اصفهانی و غیراصفهانی در آن حضور دارند.
کد خبر: ۳۵۷۵۶۳

تمام لوکیشن‌های این مجموعه در شهر اصفهان و اطراف آن است. این مجموعه در 50 قسمت 40 دقیقه‌ای برای پخش از شبکه 3 سیما در سال 90 توسط موسسه فرهنگی میثاق‌فیلم به تهیه‌کنندگی رضا جودی ساخته می‌شود. گفته می‌شود این مجموعه ساختاری اپیزودیک دارد که ضمن دنبال کردن خط کلی داستان و تلاش در فضایی طنزگونه و خلق لحظاتی شاد، بینندگان خود را با شخصیت‌هایی که در فضایی فانتزی خلق شده‌اند، همراه می‌سازد. احمدجو در اوسنه پادشاهی کوشیده تا جوانان امروز را با فرهنگ وسیعی از عبارت‌ها و ضرب‌المثل‌های اصیل ایرانی آشنا کند.

قصه این مجموعه درباره سام شاه (همان حسام‌‌بیگ سریال روزی روزگاری) است که برای خوشگذرانی به اصفهان می‌رود. کاروان او را همسرش ملک خاتون و 2 فرزندش ولیعهد و شا دخترو، تلخک دربار قشونسالار، میر غضب و ریز و درشت درباریان، جارچی‌ها، دسته موزیک، آشپزخانه دربار و... همراهی می‌کنند و همه اینها در حالی است که حاکم اصفهان در صدد تهیه نقشه‌ای برای توطئه علیه اوست و مجبور می‌شود وی را در این سفر میزبانی کند. سام‌شاه که اکنون شاه ایران است، هنوز خوی و خصلت عشیره‌ای خود را حفظ کرده و از اقامت در شهر خودداری می‌کند و به حاکم اصفهان دستور می‌دهد در مسیر زاینده‌رود چادرهای سلطنتی را بر پا کند و در این میان اتفاقاتی غیرمنتظره رخ می‌دهد.

ظاهرا این مجموعه را نمی‌توان ادامه روزی روزگاری دانست، اما به هر حال شخصیت‌های مرکزی این اثر از آن سریال آمده‌اند و البته با یک قصه فانتزی شباهت‌های ظاهری با روزی روزگاری دارد. کسانی هم که سریال مناسبتی ماه رمضان امسال یعنی «در مسیر زاینده رود» را دنبال می‌کردند، حتما می‌دانند که در واکنش به برخی اظهارات درباره عدم استفاده نکردن از هنرمندان اصفهانی در این مجموعه، حضور این بازیگران در کار احمدجو دلیل اصلی برشمرده می‌شود.

روند تولید سریال اوسنه پادشاهی از یک‌سو و پخش مجدد مجموعه روزی روزگاری از سوی دیگر، این زمینه را فراهم آورده است که موضوع صفحه آخر قاب‌کوچک این نوبت را اختصاص بدهیم به مروری گذرا بر کارنامه هنری امرالله احمدجو که با تکیه بر کیفیت مناسب آثارش توانسته نام معتبری را در بین فیلمسازان و سریال‌سازان ایرانی برای خود کسب کند.

امرالله احمدجو متولد سال 1323 در روستای زیادآباد میمه اصفهان است. او از همان سنین کودکی علاقه‌مند به مطالعه بود و در این زمینه بویژه داستان‌ها و حکایات اصیل ایرانی را تعقیب می‌کرد. خود او طی مصاحبه‌ای در این باره اظهار کرده است:«من از دوم دبستان مطالعه را شروع کردم. همیشه به قصه‏هایى که در کتاب‏هاى درسى‏ام به چاپ مى‏رسید، علاقه‏مند بودم. به همین دلیل خارج از تکلیف مدرسه دنبال دیگر قصه‏ها مى‏گشتم و سر از حکایت‏هاى سعدى درمى‏آوردم. البته آن زمان در روستاى ما کتاب‏هایى که متعلق به گروه‌هاى مختلف سنى باشد، اصلا وجود نداشت. از بقیه کتاب‌های آن دوران هم ادبیات عامیانه مثل زندگى انبیا از جمله یوسف و زلیخا و یا اسکندرنامه، حسین کردشبسترى، امیر ارسلان نامدار و از این نوع کتاب‏ها را می‌شود نام برد که البته معمولا در خانه‏هاى روستایى موجودند.» این مطالعات منجر به آن شد که امرالله خردسال سرانجام در سال‌های پایان دبستان دست به قلم ببرد و خود نویسندگی و داستان‌سرایی را تجربه کند:«در آن زمان مجله دختران و پسران وابسته به موسسه اطلاعات به چاپ مى‏رسید و من هم از کلاس چهارم دبستان، خبرنگار افتخارى آن مجله شدم. در واقع قصه‏هاى دنباله‏دار و پاورقى‏هاى مجله به من یاد داد که چگونه بنویسم و در اصل به تقلید از آنها داستان بلند نوشتم.»

این روند منجر به آن شد که احمدجو کار نویسندگی را چنان تعقیب کند که در سال‏هاى بعد به‏خاطر مقالات و انشاهایى که در دبیرستان مى‏نوشت، تشویق شود و همین باعث شد که اعتماد به نفس پیدا کند و بعدها که وارد مدرسه عالى تلویزیون شد، به‏طور تخصصى رشته و موضوع فیلمنامه‏نویسى را ادامه دهد. احمدجو پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما، فعالیت سینمایی را سال 1363 با کارگردانی فیلم‌های کوتاه آغاز کرد. اولین تجربه مهم حرفه‌ای او بازنویسی فیلمنامه «تفنگ‌های سحرگاه» بود، همان مجموعه‌ای که ابتدا قرار بود ناصر تقوایی از روی فیلمنامه‌ای از خودش درباره میرزا کوچک خان جنگلی بسازد اما بنا به دلایلی کار به بهروز افخمی سپرده و کار بازنویسی فیلمنامه تقوایی نیز به عهده احمدجو گذاشته‌ شد. افخمی در این کار بود که با احمدجو آشنا شد و چنان از همکاری با وی تجربه خوشایندی را کسب کرد که بعدها بارها از او به‏عنوان کسى که عناصر داستانى را بخوبى مى‏شناسد، یاد کرد.

اما نخستین فعالیت سینمایی حرفه‌ای امرالله احمدجو، کارگردانی فیلم «شاخه‌های بید» است که در سال 1367، اندکی بعد از بازنویسی فیلمنامه سریال کوچک جنگلی انجام پذیرفت. داستان این فیلم که فیلمنامه‌اش را هم خود احمدجو نوشته بود، متعلق به یک قرن قبل بود؛ درباره خانواده‌ای روستایی که به اجبار خان ده مجبور به کوچ از سکونتگاه خود می‌شوند، ولی طماعی خان همچنان تهدیدشان می‌کند و همین منجر می‌شود که خانواده روستایی، تمهیدی جدید را مقابل خان اجرا کنند. در این فیلم که در همان حوالی زادگاه خود احمدجو ساخته شد، بسیاری از هنرمندان سینمای ایران که اکنون درگذشته‌اند، نقش ایفا کرده بودند از آن جمله: هادی اسلامی، عزت‌الله مقبلی، رضا کرم رضایی و جمشید لایق. این فیلم از هفتمین جشنواره فیلم فجر یک دیپلم افتخار نیز دریافت کرد و برخورد منتقدان هم با آن کم و بیش مثبت بود، کما این که سیامک تقی‌پور از منتقدان ماهنامه فیلم درباره این اثر طی مطلبی با عنوان «در عشق زنده باید» نوشته بود: «در لحظه‌هایی غافلگیرکننده جرقه‌ای گذرا دیده می‌شود که نشان از ذهنیتی نوجو، آماده و خلاق دارد و آمدن و حضور فیلمساز جوانی را نوید می‌دهد که خواهد توانست گام‌های چشمگیری به سوی سینمای صاحب فکر بردارد.» پیش‌بینی این منتقد سال‌ها بعد با سریال روزی روزگاری به تحقق پیوست و موج تحسین مخاطبان اعم از مردم عادی و کارشناسان فیلم و سینما و تلویزیون را برانگیخت.

روزی روزگاری هم مثل شاخه‌های بید، داستانی متعلق به سده گذشته و وابسته به معیشت‌های روستایی داشت. روزی روزگاری از همان تیتراژ ابتدایی، دنیای فرضی خودش را براساس قواعد خودش بنا می‌گذارد و تلاش می‌کند مخاطب را هم با این دنیای فرضی درگیر کند که در این کار موفق هم می‌شود.

این سریال، یکی از متفاوت‌ترین داستان‌های این سال‌ها را با ساختاری تازه و البته آبرومند روایت می‌کرد. جدای از این، یکی از جذاب‌ترین و باورپذیرترین تغییر و تحولات روحی یک شخصیت را به نمایش می‌گذاشت بدون آن که تحمیلی، نچسب و غیرواقعی به نظر برسد و این ویژگی بویژه درباره شخصیت اصلی داستان یعنی مرادبیک سارق و راهزن شکل گرفت که به عنوان یکی از آدم‌های منفی قصه آرام‌آرام به قهرمان قصه تبدیل می‌شود.

بعلاوه، این سریال نمونه‌ای خوب از استفاده درست لهجه و فرهنگ بومی برای شخصیت‌های مختلف به شمار می‌رفت. به موازات این امتیاز در سریال یادشده تلاش شده بود داستان‌هایی برای مخاطب روایت شود که مخاطب ایرانی از جزئیات آن چندان ذهنیتی نداشته است. شخصیت‌ها، حوادث و روند داستان هم به‌گونه‌ای بود که امکان پیش‌بینی قسمت‌های بعد را سخت و دور از ذهن ساخته بود.

احمدجو در این سریال روی داستان‌هایی متمرکز شد که هرکس توانایی نزدیک شدن به آن را نداشت. روزی روزگاری، آمیزه‌ای از داستان‌های قدیمی، فولکلور و شخصیت‌های متفاوتی است که در کنار استفاده از فرم و ساختاری که هنوز هم در تلویزیون یک اتفاق محسوب می‌شود، سخت دیدنی شده است. حتی داستان سریال هم به تنهایی این کشش را دارد که مخاطب را با خود درگیر کند.

درهم تنیدگی داستان‌ها، شروع و پایان آنها، اتفاقاتی که می‌افتد، فضاها و آدم‌ها همه و همه این ذهنیت را تشدید می‌کند که اساسا الگوی داستانگویی هزار و یک شبی مدنظر بوده است. از همه مهم تر بازی‌های دلچسب این سریال بود که در کنار هنرنمایی بزرگان بازیگری همچون محمود پاک‌نیت، ژاله علو، محمد فیلی، شهره سلطانی، زنده‌یاد حسین پناهی، محمود جعفری، گوهر خیراندیش، پرویز پورحسینی و زنده‌یاد جمشید اسماعیل‌خانی، حضور مقتدر مرحوم خسرو شکیبایی در نقش اصلی داستان بر امتیازات آن بسیار افزوده بود. تهماسب صلح جو از منتقدان سینمای ایران در ماهنامه فیلم درباره این مجموعه نوشت:«روزی روزگاری برشی از تاریخ اجتماعی را با لایه طنز درآمیخته و محصول این کوشش امتیاز دیگری به مجموعه می‌دهد. حس طنز بی‌آن‌که به لودگی و شوخ طبعی و بذله‌گویی بدل شود در سرتاسر مجموعه حفظ شده است...این نوعی نگاه به گذشته، آداب، عادات و سنت‌ها است که برای برخی ارزش حماسی دارد و برای گروهی بهانه غم غربت است.»

احمدجو پس از روزی روزگاری سریالی دیگر با نام تفنگ سرپر ساخت که در همان حال و هوای کار قبلی‌اش سیر می‌کرد اما استقبالی مشابه اثر پیشین از جانب مخاطبان شکل نگرفت که خود احمدجو علت آن را نه در کیفیت پایین‌تر کار، که در نوع قسمت‌بندی‌های مجموعه می‌دانست که با ضرباهنگ مورد نظر او همخوانی نداشت و موجب دوگانگی‌هایی شده بود. به هر حال، موفقیت چشمگیر روزی روزگاری این انتظار را فراهم ساخته است تا کار جدید احمدجو را که سال بعد آماده پخش می‌شود، با نگاهی دقیق تر تماشا کنیم و امیدوار باشیم که طعم شیرین آن مجموعه را دوباره تداعی و تکرار کند.

مهرزاد دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها