کد خبر: ۳۱۹۷۵۴

در سنین نوجوانی و بلوغ، دختران و پسران ممکن است درگیر احساساتی نسبت به جنس مخالف خود بشوند و در پی آن به فکر ازدواج با شخص مورد نظر بیفتند و به این امر اصرار ورزند. خانواده‌ها معمولا در برخورد با این نوجوانان معمولا نمی‌دانند که چه بکنند. از طرفی آنها معتقدند که ازدواج برای فرزندشان بسیار زود است و عشق نوجوانی برای انتخاب همسر کافی نیست و از طرف دیگر فرزندشان در شرایط روحی نامناسب قرار دارد و در مقابل آنها ایستاده است. گاهی خانواده‌ها با خود فکر می‌کنند که اگر فرزندشان ازدواج کند مشکل حل می‌شود و گاهی نیز نمی‌توانند تصور کنند که فرزند نوجوانشان درگیر مشکلات یک ازدواج زودهنگام شود و نمی‌دانند که چه تصمیمی درست و چه تصمیمی راجع به فرزندشان غلط است.

دکتر غزال زاهد، روانپزشک و فوق تخصص روان‌شناسی کودک و نوجوان و خانواده درمانگر در این‌باره می‌گوید: ازدواج قرارداد اجتماعی دوطرفه‌ای است که به همراه خود تعهد، مسوولیت‌های سنگین و پایبندی به بسیاری از موارد را به دنبال دارد که معمولا توانایی عمل به این تعهدات به‌طور صحیح در نوجوانان یا جوانان کم‌سن وجود ندارد و بعد از یک تصمیم‌گیری ناپخته و صرفا احساسی در انتخاب شریک زندگی، پس از مدتی زندگی مشترک، جوان متوجه اشتباه خود در تصمیم‌گیری شده و تصمیم به طلاق می‌گیرد و یا با ادامه زندگی دچار مشکلات شدید خانوادگی می‌شود.

روند عاشقی در نوجوانی

شاید برای خیلی از شما این سوال پیش بیاید، چه می‌شود که حس ساده دوست داشتن در نوجوانی به یکباره تبدیل به عشق آتشین و کورکورانه می‌شود؟ و چه می‌شود که در برخی نوجوانان این عشق فروکش می‌کند و در برخی دیگر اوج می‌گیرد و مشکل‌آفرین می‌شود؟

دکتر زاهد این سوالات را این‌گونه پاسخ می‌دهد که: با پیشرفت پدیده بلوغ در نوجوانان به طور طبیعی تمایلات جنسی به جنس مخالف تدریجا افزایش یافته و کشش شدیدی جهت ارتباط‌گیری با جنس مخالف در نوجوان پدید می‌آید که در قالب ایجاد صمیمیت زیاد و جاذبه جنسی از هر دو طرف، نام عشق را به خود می‌گیرد و طبیعتا تمایل به ایجاد پیوند و زندگی مشترک به‌دنبال آن پدید می‌آید. چنین سیری در دختران با در نظر گرفتن شروع بلوغ زودتر، در سنین پایین‌تری نسبت به پسران صورت می‌گیرد.

او ادامه می‌دهد: چنین مساله‌ای به طور ذاتی در نوجوانان در مرحله خاصی از دوره نوجوانی پدید می‌آید اما آنچه در نوجوانان متفاوت است برخوردشان با این موضوع و نحوه تصمیم‌گیریشان در این باره است که باعث می‌شود نتیجه این مساله را متفاوت کند. برخی از نوجوانان با خانواده خود همراهند و با این مساله منطقی‌تر روبه‌رو می‌شوند و به پیشنهاد‌های والدین‌شان عمل می‌کنند و برخی دیگر در مقابل خانواده می‌ایستند و بر تصمیم خود اصرار می‌ورزند و دست به اعمال اشتباه می‌زنند. این دو برخورد دقیقا بازخورد رفتار خانواده با این نوجوانان است.

به گفته او ، نوجوانانی که نمی‌توانند با این مساله به صورت منطقی برخورد کنند و در مقابل خانواده‌هایشان می‌ایستند ممکن است در گذشته از سوی خانواده خود کمبود محبت داشته باشند. وقتی پدر و مادر نتوانند محبت خود را به فرزند منتقل و او را از لحاظ عاطفی تامین کنند، فرزندشان نیاز شدید محبت کردن و محبت دیدن را بیرون از خانواده جستجو می‌کند و کسی که عاشق او شده است را فرشته نجات خود می‌پندارد. بروز عشق نوجوانی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد نوجوان با این مساله و شدت و سیر آن متاثر از روابط فرزند با والدین‌اش است.

برخورد یا مدارا

ممکن است خانواده‌ها در برخورد با این مساله دست و پای خود را گم کنند و ندانند که برخورد مناسب با فرزندشان در برابر این موضوع باید چه باشد.

به گفته دکتر زاهد، در برخورد ابتدایی با این نوجوانان باید احساسات آنها را تایید و تصدیق نمود و والد (ترجیحا همجنس) می‌تواند از خاطرات و تجارب مشابهی که در این زمینه داشته برای فرزند خود به‌گونه‌ای مثبت و سازنده صحبت کند و همدلی و درک خود را از این مساله به فرزندش نشان دهد و طبق اعتقادات و فرهنگ خانواده روش‌های صحیح ارتباط با جنس مخالف را که از نظر خانواده پذیرفته است به فرزندش نشان دهد و خود را مشتاقانه در کنار فرزند آماده رویارویی کند.

البته والدین در این زمینه نباید دچار افراط و تفریط شوند و به فرزند خود در ایجاد رابطه نه زیاد آسان بگیرند و نه زیاد سخت و اختلاف فرهنگی بین خود و فرزندشان را نیز به یاد داشته باشند.

والدین باید مخاطرات و سختی‌های شروع زودرس زندگی مشترک را توضیح دهند و موانع موجود را به طور شفاف برایش بگویند.

دکتر زاهد می‌گوید: به‌واسطه وجود عواطف شدید و تمایلات جنسی به جنس مخالف در نوجوان، مخالفت‌های زودرس از طرف والدین با عکس‌العمل‌های شدید نوجوان مواجه می‌شود و بر سرسختی او در این تصمیم می‌افزاید.

زاهد ادامه می‌دهد که روش‌های برخورد ناپخته والدین، منجمله نشان دادن تندی و خشونت و یا رفتن به سراغ فردی که مورد علاقه فرزندشان است و تلاش در جهت ایجاد جو خصمانه اکثرا ناموفق است و عوارضی نظیر پرخاشگری فرزند، تخریب روابط والد ـ فرزندی و... را در پی دارد، در عوض پدر و مادر با افزودن صمیمیت‌شان با فرزند و نشان دادن درک و همدلی کامل و آموزش نحوه برقراری ارتباط مناسب جهت رسیدن به نیاز‌های عاطفی متناسب با فرهنگ و آداب جامعه می‌توانند به نوجوانشان کمک کنند که بدون عجله جهت به چنگ آوردن کسی که دوستش دارند و بالطبع ازدواج بی‌موقع و نامناسب به تعامل با فرد مورد نظر بپردازد و در کنار آن مهارت‌های اجتماعی‌اش را از جهت برخورد مناسب با جنس مخالف و توانایی انتخاب همسر تقویت کند. باید پذیرفت که در جامعه امروز وجود تعاملات دختر و پسر در چارچوب شرع و فرهنگ و قوانین اجتناب‌ناپذیر است و این امر می‌تواند مهارت‌های اجتماعی نوجوانان جهت انتخاب همسر مناسب در آینده را افزایش دهد.

پیشگیری

بسیاری از پدر و مادرها وقتی در اطراف خود و خانواده‌های دیگر می‌بینند که نوجوان‌هایشان دچار چنین مشکلی شده‌اند، می‌ترسند که فرزندان آنها نیز درگیر همین مساله شوند و به فکر پیشگیری می‌افتند و از خود می‌پرسند که چگونه می‌توان جلوی بروز این مشکلات را گرفت؟

دکتر زاهد در این باره می‌گوید: مهم‌ترین کاری که والدین در جهت محافظت فرزندشان از مخاطرات، ناکامی‌ها و شکست‌ها در ارتباطات عاطفی و زندگی مشترک می‌توانند انجام دهند آموزش مهارت‌های اجتماعی نظیر حل درست مشکلات، مهارت نه گفتن، اجتناب از فرافکنی و دیگران را مقصر دانستن در مشکلات، کنار آمدن با واقعیات و اجتناب از رویاپردازی‌های افراطی و... و نهادینه کردن این صفات در فرزندانشان است که می‌تواند درستی رفتار و تنظیم روابط عاطفی او را تضمین کند. همچنین ایجاد سرگرمی و یادگیری مهارت‌های ورزشی و هنری و ایجاد انگیزه‌های تحصیلی برای فرزندان و وجود دوستان صمیمی همجنس می‌تواند افکار نوجوانان را به خود اختصاص دهند و تا حدی به زندگی و گذران وقت او جهت بدهند، طوری که احساس تنهایی کمتری کنند. عشق از سنین نوجوانی شکل می‌گیرد و با رشد سنی و فکری فرد رشد می‌کند و پخته می‌شود و نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما با به کارگیری راه‌های گفته شده می‌توانید از بروز مشکلات در این باره جلوگیری کنید.

حدیث السادات میرزایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها