در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش فارس، شامگاه 20 مرداد 85، مأموران کلانتری 132 نبرد، از سقوط جوانی از طبقه سوم ساختمانی در خیابان خاوران باخبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه، با جسد مرد جوانی روبهرو شدند که کنار جوی آبی روی زمین افتاده بود. ساکنان ساختمان مدعی شدند که مقتول به زور وارد خانه شده بود و بعد از حضور آنها در خانه، خود را به خیابان پرت کرده است. اما مشخص بود که ضربه به سر مقتول در جای دیگری وارد شده است و بعد او را به کوچه منتقل کردهاند.
با توجه به اظهارات متناقض و مشکوک ساکنان خانه، دو برادر به نامهای اکبر و اصغر دستگیر شدند.
اکبر در اظهارات خود گفت: شب حادثه حدود ساعت 2، به خانه برگشتم و متوجه شدم که از واحدی که خواهرم به همراه مادربزرگم در آن سکونت دارند صدای عجیبی میآید. به خانه خودمان رفتم و بعد از عوض کردن لباس، رفتم بالا. از زیر در نگاه کردم و پای مردی را دیدم که با سرعت و با کفش در خانه راه میرود.داد و فریاد کردم و از او خواستم در را باز کند اما در را باز نکرد و چون از داخل روی در کلید بود، نتوانستم با کلید خودم در را باز کنم. به شدت عصبانی شدم و با چاقوی میوهخوری خودم را زدم و گلدانی که در راهرو بود را به سرم کوبیدم و خون تمام سرم را گرفت. اصغر به کوچه رفت و به من گفت، آن مرد از پنجره آویزان شده است. در همین حین ناگهان صدای عجیبی آمد که در نهایت متوجه شدم که وی به کوچه افتاد و فوت کرد.
اصغر نیز تقریباً ادعا و اظهارات برادر خود را تأیید کرد و مدعی شد که مقتول خودش از پنجره به کوچه سقوط کرده است و آنها تقصیری نداشتهاند.
خواهر این دو برادر هم که زمان حادثه کنار مقتول بود، گفت: مقتول به زور وارد خانه شد و زمانی که برادر من خواست در را باز کنم، به من گفت در را باز نکن. ناگهان متوجه شدم که روی پنجره قرار گرفته است و ناگهان به پایین سقوط کرد.
این دختر قبلاً مدعی شده بود که مقتول از او خواسته بود با هم دوست شوند که با درخواست منفی دختر روبهرو شده بود و مقتول او را تهدید کرده بود که در غیر این صورت به خانوادهاش خواهد گفت که مدتها با او دوست بوده است اما در همان زمان یکی از همسایهها مدعی شد که شاهد حادثه بوده است و دیده است که 2 برادر مقتول را داخل واحد خود، کشتهاند و جسد او را به کوچه منتقل کردهاند اما این شاهد به دلایلی نامعلوم، در جلسه بعد، اظهارات خود را پس گرفت و مدعی شد که زمان حادثه خواب بوده و تنها با سر و صدای آنها از خواب بیدار شده است.
یکشنبه گذشته، آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد و در ابتدای جلسه، اولیای دم، تقاضای مجازات متهمان را کردند.
در ادامه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: با توجه به شکایت اولیایدم، گزارش مرجع انتظامی، نظریه پزشکی قانونی، تقاضای مجازات متهمان را دارم.
در نظریه پزشکی قانونی آمده است: تنها دو قسمت از سر مقتول دچار شکستگی شده است و این موضوع نمیتواند ناشی از سقوط باشد. غیر از سر مقتول هیچ قسمت از بدن او دچار جراحت و کوفتگی نشده است.
همچنین در نظرات کارشناسی در پرونده آمده است: مقابل پنجرهای که متهمان مدعی شدند، مقتول از آن سقوط کرده است، درختی است که در صورت سقوط فردی از آن، باید برگهای درخت ریخته و شاخههای آن هم بشکند در حالی که هیچ شاخ و برگی از آن درخت نه شکسته بود و نه ریخته بود.همچنین بالای سر جسد طنابی وجود داشت که اگر مقتول از پنجره سقوط کرده باشد باید روی آن طناب میافتاد و طناب پاره میشد اما طناب هم سالم بود.
متهمان در دادگاه اظهارات قبلی خود را تکرار کردند و مدعی شدند که قتل را مرتکب نشدهاند.
اکبر به اتهام مشارکت در قتل عمد در جایگاه قرار گرفت و در آخرین دفاع خود گفت: دفاع آخر برای کسی است که مرتکب قتل شده باشد نه من که کاری نکردهام.
در جلسه دادگاه، والدین متهمان شروع به داد و فریاد کردند و اعضای دادگاه و همچنین وکیل اولیای دم را تهدید کردند که با دستور قاضی تردست و توسط مأموران حفاظت دادگستری بازداشت شدند و به کلانتری 113 بازار منتقل شدند.
در نهایت قاضی تردست و اعضای دادگاه بعد از مشورت، هر دو متهم را مجرم شناخته و حکم به قصاص هر 2 متهم دادند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: