دختر دانشجو در اسارت آدم‌ربای اینترنتی

شاکی در ادامه به دادیار سلیمانی گفت: ابتدا موضوع را شوخی تلقی کردم، اما پس از شنیدن صدای ناله و التماس دخترم که از من می‌‌خواست پول درخواستی را پرداخت کنم، متوجه شدم موضوع واقعیت دارد.

آغاز تحقیقات

با ثبت این شکایت، دستور قضایی برای پیگیری و تحقیق در این زمینه آغاز شد و بررسی‌های اولیه کارآگاهان پلیس نشان داد، دختر دانشجو پس از آخرین امتحان، دانشگاه را به مقصد تهران ترک کرده و سپس ناپدید شده است.

در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، همان مرد بار دیگر با پدر دختر تماس گرفت و تهدید کرد اگر موضوع به پلیس گزارش شود، وی اقدام به قتل دختر دانشجو خواهد کرد و در عین حال، خواستار 20 میلیون تومان برای آزادی آن دختر شد.

به دنبال این درخواست و آموزش مناسب به پدر دختر مبنی بر پرداخت پول، محل قرار تعیین شد و هنگامی که فردی برای دریافت پول به محل آمد، دستگیر و مشخص شد که یک پیک موتوری است و برای دریافت یک ساک آمده است.

ماموران در مرحله بعدی و با همکاری جوان موتورسوار (پیک موتوری)‌ مخفیگاه مرد آدم‌ربا را در جنوب غرب تهران شناسایی کردند و با مجوز قضایی وارد محل شده و مرد را دستگیر کردند و پس از بازرسی محل، دختر را که در یکی از اتاق‌ها با دست و پای بسته نگهداری می‌شد، نجات دادند.

ارتباط اینترنتی

غلامرضا سلیمانی، دادیار شعبه دوم دادسرای جنایی با اشاره به این خبر به «جام‌جم» گفت: این مرد از چندی پیش در ارتباطی اینترنتی خود را مهندس صنایع معرفی کرده و سپس با خواستگاری از دختر دانشجو، وی را به محل قرار کشانده و پس از ربودن دختر، او را به منزل یکی از بستگانش که در مسافرت بوده‌اند، برده و به قصد اخاذی 20 میلیون تومانی از والدینش، او را مورد ضرب و شتم قرار داده است.

قاضی جنایی تصریح کرد: بررسی‌ها حاکی است متهم اعتیاد شدید به مواد مخدر شیشه دارد و برخلاف آن که می‌گفته مهندس صنایع است، مدرک دیپلم‌ردی دارد.

سلیمانی بیان کرد: والدین متهم به دلیل اعتیادش او را طرد کرده‌اند و او در غیاب خواهرش با ساخت کلید یدکی، پس از ربودن دختر دانشجو، او را در این خانه زندانی کرده بود که دستگیر شد.

گفتگو با دختر ربوده شده

چگونه با این مرد آشنا شدی؟

از 3 ماه پیش به صورت اتفاقی با او در چت‌روم آشنا شدم. او می‌گفت مهندس صنایع است و والدینش در کشور کانادا زندگی می‌کنند و از امکانات مالی و موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار است.

بعد هم اعتماد کردی؟

متاسفانه بله. او به گونه‌ای برایم حرف می‌زد که نمی‌توانستم تصور کنم در دام یک تبهکار گرفتار شده‌ام. وقتی از من خواستگاری کرد، احساس کردم خوشبختی خود را تضمین کرده‌ام، اما اشتباه می‌کردم.

چند روز گروگان متهم بودی؟

حدود 4 روز.

در مدت 3 ماه ارتباط با او ملاقات کرده بودی؟

خیر، فقط او چند عکسش را برای من ایمیل کرد.

در این مدت به این موضوع فکر نکردی که ممکن است این فرد یک شیاد باشد؟

متاسفانه خیر، راستش ابتدا موضوع را شوخی می‌دانستم، اما به مرور همه چیز رنگ جدی به خود گرفت و من در دام افتادم.

چند روز در اسارت متهم بودی؟

حدود 4 روز.

در این مدت کسی به خانه‌ای که در آن زندانی بودی، مراجعه نکرد؟

خیر.

چطور اعتماد کردی و وارد آن خانه شدی در حالی که هیچ اطلاعی از درون آن نداشتی؟

او به قدری چرب‌زبان بود که مرا فریب داد و زمانی که وارد خانه شدم، یکباره نقاب از چهره‌اش کنار رفت و من متوجه شدم در دام یک شیطان گرفتار شده‌ام. شروع به التماس کردم، اما او به سویم حمله‌ور شد و مرا بشدت کتک زد و سپس با ضبط صدا از من خواست به پدرم بگویم به او پول پرداخت کند تا من آزاد شوم.