نگاهی تحلیلی به شعر و مراثی عاشورایی

من می‌گویم، شما بگریید

چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و کربلای 61 هجری می‌گذرد غروبی که خود طلوع یک پیام و آفتابی دیگرگونه در حافظه معنوی بشریت بود و براستی می‌توان گفت تا به امروز کمتر هنر و رسانه‌ای به اندازه شعر توانسته زیبایی و عظمت حماسه ایمان‌ساز و ستم‌ستیز حسین‌(ع) را به تصویر بکشد؛ هر چند اشعار و مرثیه‌هایی گاه انسان را تا مرز جنون و عزا پیش می‌برد و گاه با رویکردی اندیشمندانه تفکر و اندیشه‌ای را که زمینه‌ساز شکل‌گیری واقعه عاشورا بود معرفی و نقد می‌کند و البته گاهی هم با تماشای زیبایی‌شناسانه و تامل برانگیز دست به دامان این فرمایش پیامبر کربلا حضرت زینب(س) می‌شود که فرمود: «ما رایت الا جمیلا» و شاعر هم تحت همین فرموده سرود:
کد خبر: ۳۰۲۴۸۸

گرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود

آنچه ما دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود 1

در یک فراز و نگاه نه‌چندان مطول و مفصل در ارتباط با سروده‌های عاشورایی و حسینی می‌توان آنها را با 2 رویکرد مورد تقسیم‌بندی و بررسی قرار داد: یکم: نگاه تاریخی‌/ دوم: نگاه محتوایی (بر اساس درونمایه و موضوع)

در بخش نخست و با رویکرد تاریخی شاید کمتر شخصی که اهل مطالعه و پژوهش‌های دینی و آیینی باشد این مرثیه معروف را نشنیده و نخوانده باشد:

یا دهر اف لک من خلیل

کم لک بالاشراق و الاصیل

من صاحب او طالب قتیل

والدهر لا یقنع بالبدیل

و انما الامر الی الجلیل

و کل حی سالک سبیل

ای دنیا! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن می‌دهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمی‌ورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زنده‌ای رهروی ناگزیر این راه است.2 در روایات آمده است این سروده مشهور در شب عاشورا در کنار خیمه‌گاه امام حسین‌(ع) زمزمه می‌شود در حالی که یاران نزدیک امام مشغول صیقل دادن شمشیر خود و آن حضرت بوده‌اند.

این نوع سروده‌ها را از نظر تاریخی باید جزء پنهان واقعه عاشورا دانست که مواردی مانند رجزخوانی مسلم ابن عقیل را هم مورخان و پژوهشگران در این دسته قرار می‌دهند و به صورت کلی آثاری را در بر می‌گیرد که پیش از این رخداد عظیم خلق شده‌اند و کمتر نشانی از آنها نیز به دست آمده است.

سروده‌های روز عاشورا

از روز عاشورا نیز سروده‌هایی موجود است که پیش از نبرد، زمان نبرد و همچنین پس از نبرد را در برمی‌گیرد، اما مهم‌ترین نمونه‌ای که در این بخش می‌توان مثال زد، زمزمه حضرت ابولفضل با خویش است هنگامی که وارد علقمه می‌شود و با آن‌که تشنه بود، اما به خاطر تشنگی حسین‌(ع) آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:

یا نفس من بعد الحسین هونی / و بعده لا کنت ان تکونی/ هذا الحسین وارد المنون / و تشربین بارد المعین تالله ما هذا فعال دینی3

اما سروده‌های پس از عاشورا خود به واقع یک جریان ادبی را ایجاد می‌کند جریانی که آغاز آن با شاعران بزرگ آن زمان عرب از قبیل دعبل خزایی، سید حمیری، کمیت اسدی و... بود و به نوعی می‌توان این جریان را یکی از بنیادهای شعر و ادبیات شیعی دانست.

در ایران و ادبیات فارسی هم اگرچه در قرون اول و دوم سابقه مکتوب و قابل استناد چندانی وجود ندارد، اما حداقل از قرن 4 و با کسایی مروزی می‌توان گفت شاعران ایران زمین شعرشان را با ذکر مصیبت ‌‌سالار شهیدان متبرک می‌کنند:

میراث مصطفی را، فرزند مرتضی را

مقتول کربلا را، تازه کنم تولا

تا زنده‌ای چنین کن، دل‌های ما حزین کن

پیوسته آفرین کن بر اهل بیت زهرا (س)4

این رویکرد با آثار درخشان مسعود سعد، سیف فرغانی، مولانا، عطار، سنایی، خواجو، محتشم و تا به امروز ادامه پیدا می‌کند.

نگاه محتوایی

اما در تقسیم بندی دوم که مبتنی بر نگاه محتوایی و بر اساس درونمایه و موضوع بود گستردگی بیشتری را شاهد هستیم. شاعران در کنار مرثیه سرایی و سوز و گداز شاعرانه در بسیاری از موارد سعی کرده‌اند در سطرها و بیت‌هایی به مساله مهم امام‌شناسی اشاره کنند آن هم امامی چون سیدالشهدا‌(ع) که خود مصباح‌الهدی و سفینه‌النجاه است و چراغ روشنی است برای روشنایی مسیر و راه و قطعا توسل به امام حسین(ع) بدون شناخت ایشان و سیره عملی او معنا ندارد.

سروده‌های پس از عاشورا به‌ واقع ‌یک‌ جریان ادبی ‌‌ایجاد می‌کند.جریانی که آغازش با شاعران بزرگ‌عرب و اوج آن با شاعران ‌شیعه ‌و فارسی‌ زبان ‌رقم ‌می‌خورد

در همین رابطه آثار فراوانی وجود دارد که معروف‌ترین آن شاید شعر سیف فرغانی باشد شاعر نامدار قرن هفتم و هشتم که با استاد سخن سعدی تقریبا در یک دوره می‌زیسته‌اند.

سیف فرغانی در قصیده‌ای ضمن تهییج عاطفه مخاطب به نوعی به تحلیل عزاداری و گریه برای امام حسین (ع) می‌پردازد:

ای قوم در این عزا بگریید

بر کشته کربلا بگریید

در گریه سخن نکو نیاید

من می گویم شما بگریید

اشک از پی چیست؟ تا بریزید

چشم از پی چیست؟ تا بگریید

در گریه به صد زبان بنالید

در پرده به صد نوا بگریید

تا شسته شود کدورت دل

یک دم ز سر صفا بگریید 5

در میان معاصران نیز آثار فراوانی با چنین رویکردی به چشم می‌خورد که یکی از درخشان‌ترین آنها که اتفاقا کمتر مورد توجه پژوهشگران و مخاطبان ادبیات آیینی قرار گرفته غزلی است بسیار شیوا و خوش ساخت از روانشاد حسین منزوی؛ غزلی با نام «سیاووش زیبا» که در آن شاعر با بیان و زبانی بسیار لطیف و تغزلی به توصیف امام عاشقان می‌پردازد و همچنین چگونگی گره خوردن عشق و مهر آل‌عبا را به جان و دل ایرانیان به زیبایی و با بهره‌گیری از یک اسطوره تاریخی و بومی ایرانیان به تصویر می‌کشد:

ای خون اصیلت به شتک‌ها ز غدیران

افشانده شرف‌ها به بلندای دلیران

جاری شده از کرب و بلا آمده و آن گاه

آمیخته با خون سیاووش در ایران

حد تو رثا نیست عزای تو حماسه ست

ای کاسته شان تو از این معرکه‌گیران

یاران و نزدیکان امام‌(ع)

یکی دیگر از سرچشمه‌های الهام شاعران برای سرودن و گفتن از واقعه عاشورا، ستم و ظلمی است که بر یاران نزدیک امام و بیت و خانواده ایشان می‌رود که این درونمایه در کنار وفاداری، دلاوری و جانفشانی این بزرگان و نزدیکان‌ گاه تشخص و همچنین یک هویت متفاوتی به اشعار و آثار مرتبط با این موضوع بخشیده است.

در راس این بخش و چنین موضوعی حضرت ابوالفضل‌العباس قرار دارد که هم وفاداری و هم دلاوری‌های او از سوی شاعران و ادیبان بسیاری مورد مدح و ستایش قرار گرفته است.

میرزا نورالله عمان سامانی، مشهور به تاج‌الشعرا که برخی او را بزرگ‌ترین مرثیه‌سرای چند قرن اخیر می‌نامند در مرثیه‌ای مطول به دلاوری‌ها و نقش حضرت ابوالفضل پرداخته است؛ مرثیه‌ای پخته و پر از رویدادها و صنایع ادبی و همچنین خلاقیت در به کار بردن قافیه، البته در ارتباط با این شعر باید به زبان دیریاب آن نیز اشاره داشت، زبانی که بویژه در روزگار ما برقراری ارتباط با آن کار چندان ساده‌ای نیست:

نیست صاحب همتی در نشأتین

همقدم عباس را بعد از حسین

در هواداری آن شاه الست

جمله را یک دست بود او را دو دست

روز عاشورا به چشم پر زخون

مشک بر دوش آمد از شط چون برون

شد به سوی تشنه‌کامان رهسپر

تیرباران بلا را شد سپر...6

راز رشید

اما در میان شاعران معاصر و آثار فراوانی که در 3 دهه اخیر برای عاشورا و خاصه علمدار کربلا سروده شده‌اند، راز رشید روانشاد سیدحسن حسینی انصافا بسیار متمایز و برجسته است. آنجا که تمام ارکان شعر از ساختار، زبان، درونمایه، فرم، خلاقیت و توانمندی و استعداد ذاتی سیدحسن حسینی کنار هم جمع می‌شوند تا شاهکاری ماندگار در حوزه ادبیات آیینی ما رقم بخورد‌‌ تا آنجا که برخی منتقدان، آن را حادثه و اتفاقی در ادبیات معاصر بنامند و به گفته و خواسته خود سیدحسن حسینی این شعر همراه مجموعه گنجشک و جبرئیل‌اش که در برگیرنده آثار متعدد آیینی و مذهبی است می‌تواند شفاعت‌کننده او در آخرت باشد: به گونه ماه‌/ نامت زبانزد آسمان‌ها بود/ و پیمان برادری‌ات‌/ با جبل نور / چون آیه‌های جهاد/ محکم/‌ تو آن راز رشیدی/‌ که روزی فرات‌/ بر لبت آورد / و ساعتی بعد / در باران متواتر پولاد/ بریده‌بریده/‌ افشا شدی/‌ و باد/ تو را با مشام خیمه‌گاه/‌ در میان نهاد/ و انتظار در بهت کودکانه حرم‌/ طولانی شد/ تو آن راز رشیدی‌/ که روزی فرات‌‌/ بر لبت آورد‌‌/ و کنار درک تو‌‌/ کوه از کمر شکست‌

حضرت علی‌اکبر‌(ع) و حضرت علی‌اصغر‌(ع) و برخی یاران و صحابه مانند حر، جون و... نیز در میان اشعار شاعران آیینی سرا سهم ویژه‌ای دارند و شاعران در قالب‌های گوناگون به جایگاه هریک از این نام آوران حماسه جاودان کربلا پرداخته‌اند.

پیامبر کربلا

اما بی‌تردید حضرت زینب(س) که پیامبر کربلا بود و نقشی تاریخی و انکارناپذیر در رساندن پیام حقانیت و مظلومیت امام و پیروانش به عهده داشت، مورد توجه جدی شاعران قرار گرفته است. در واقعه کربلا حضرت زینب حضوری فعال داشت و از عناصر مهم و محوری این حماسه بزرگ بود،‌ اما بخش عمده رسالت این بانوی بزرگ زمانی آغاز شد که واقعه کربلا در ظاهر با شهادت امام حسین خاتمه یافته بود و این فصل از زندگانی زینب کبری که اوج رسالت آن بانوی بزرگ است، تجلی پر رنگی در آثار ادبی و خاصه شعر پیدا کرده است.

در میان آثار فراوانی که به شخصیت و جایگاه حضرت زینب(س) پرداخته‌اند غزل قادر طهماسبی (فرید) به دلیل آمیخته شدن با نوای نی و موسیقی حزن و همچنین مداحی آن توسط بسیاری از نوحه خوانان مطرح کشور، تاثیر چشمگیر و شهرتی در خور یافت :

سرنی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ

پشت ابری از ریا می‌ماند اگر زینب نبود...

در مجموع باید گفت در کنار منابع غنی اسلامی و دینی و مرتبط با فقه و تاریخ شیعه که به واقع سرمایه‌های امت اسلامی محسوب می‌شوند، ادبیات آیینی و عاشورایی نیز اگر با جامعیت و نگاهی نه صرفا تهییجی، مقطعی و گذرا مورد بررسی قرار گیرد، می‌تواند آینه‌ای تمام‌نما از عظمت، بزرگی، اهداف و همچنین پیام‌ها و درس‌های واقعی حماسه بی‌نظیر عاشورا باشد و هر شعر و اثر ادبی به قول مولانا از ظن خود از گوشه‌ای از این اقیانوس بزرگ قطره‌ای چشیده و حاصل آن توفانی از کلمات شده است که اگر این قطره‌ها و حلقه‌های پراکنده به صورت جامع مورد خوانش قرار گیرد، شاید تصویری نه به اندازه بزرگی عاشورا اما تا حدودی شفاف و زلال از غروب غریبانه عاشورا و کربلای 61 هجری به نمایش بگذارد.

پانوشت‌ها :

1 - بیتی از سید ضیاء‌الدین شفیعی

2 - رستاخیز حماسه، مقدمه، محمدرضا سنگری

3- سفینه البحار، ج 1

4 - کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او به اهتمام محمد امین ریاحی

5 سیف‌الدین فرغانی، دیوان اشعار، به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا

6 - عمان سامانی، گزیده اشعار، انتشارات سنایی

سینا علی‌محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها