در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اتفاق ناگهان
هانی اسدی از اهواز هم اثرش را برای صفحه شعر جوان ارسال کرده و هم نامهای طولانی. او در نامه نگاه و رویکرد «جامجم» را نسبت به شاعران شهرستانی و گمنام، رخدادی مثبت دانسته و اضافه کرده «بسیاری از دوستان نزدیک که شعر من را شنیدهاند، انتقادهایی نسبت به آن طرح کردهاند از جمله زبان کلاسیک و کهن و فاصله داشتن با فضای شعری امروز.»
البته هانی اسدی عزیز گفتهاند «این شعرها به اختیار بنده سروده نمیشوند و برای همین هم زبان و فضای آن این گونه است.»
در پاسخ به شعر ایشان و نکتهای که گفتهاند ابتدا باید اشاره کرد قطعا شعر به قول روانشاد قیصر امینپور اتفاقی ناگهان است و هیچگاه شعر برای فوران و جوشش از هیچ شاعری وقت قبلی نمیگیرد که راس ساعت فلان در روز بهمان خدمتش برسد.
جوش و جنون شاعرانگی از جنس ناگهانی و وحشی است، اما قطعا میتوان این جوشش را با تمهیداتی در یک مسیر و قالب و زبان هدایت کرد، کاری که همه شاعران بزرگ فارسیگوی از حضرت ابوعبدالله رودکی تا امروز انجام دادهاند. در ارتباط با این تمهیدات هم نخستین آن مطالعه آثار متقدمان و متاخران است. نکتهای که هانی اسدی به شهادت نامهای که نوشته بسیار از آن غافل بوده است. مگر میشود کسی شعر بگوید و ادعای شاعری داشته باشد، اما آثار بزرگان گذشته و معاصر را نخواند. واقعیت این است که هر شعرموفق پیشینیان، برای یک شاعر کارگاه و کلاس درسی است. شاعری و شاعرانگی بی آنکه در کلاس درس گذشتگان ننشسته باشی و شاگردی نکرده باشی، معنایی ندارد، درست مانند این که فردی به عنوان پزشک به اتاق عمل برود، بیآنکه دوره درس پزشکی را که چندین سال است، گذرانده باشد. نتیجه این عمل هم مشخص است. بیمار یا میمیرد یا حالش وخیمتر میشود کلمات هم در واقع نقش بیمار را برای شاعر دارند. اگر استفاده و کاربرد آنها را نیاموخته باشیم، این کلمات مرده به دنیا میآیند و شعر آن روح جاودانگی و سرکشی و برانگیختن احساس و عاطفه را نخواهد داشت.
اما شعر هانی اسدی در کنار این نکات، ویژگیهایی را هم دارد و آن تسلط و شناخت کامل از وزن و قافیه است که به هر حال بسیاری از شاعران کلاسیک سرا در به کارگیری همین عروض و قافیه دچار مشکل میشوند.
با هم بیتهایی از غزل هانی اسدی را که با وزن مفاعلن، فعلاتن سروده شده را میخوانیم:
ز خون دیده به سوی تو میرود مکتوب
بیا که غیر تو در دل نباشدم محبوب
ز حوریان عدن شربتی نمیطلبم
چو شهد لعل تو باشد به شیشهام مصبوب
کس از کتابت خطم نمیبرد ورقی
که نیست در همه عالم چو خامهات مرغوب...
سایههای شهریور
اما دوست و همراه دیگر صفحه شعر جوان که امروز به آثارش میپردازیم، رضا کلاگر درونکلایی است که مجموعهای از شعرهایش را با عنوان سایههای شهریور به صفحه شعر جوان ارسال کرده است. در برخورد نخست با این مجموعه شعرها باید به یک آسیب فراگیر در میان شاعران جوان اشاره کرد و آن تصمیم عجولانه برای انتشار کتاب است. بی تردید باید پذیرفت اگر حتی یک شاعر جوان استعداد و جوهره و خلاقیت مناسب شاعرانه هم داشته باشد، اگر شعرهایش را با کیفیت چاپ و پخش خوبی نتواند عرضه کند در این روزگار پر از دود و آهن و رسانه و سرگرمی چندان در برقراری ارتباط با مخاطب اقبالی پیدا نمیکند. پس نخستین مشکل رضا کلاگر، چاپ ضعیف کتابش از نظر پخش و چاپ و همچنین انتخاب ناشر است.
رضا کلاگر بر خلاف هانی اسدی، قالب نو و شعر سپید را برای اشعارش انتخاب کرده است.
شعرهای کلاگر دارای زبانی سالم و فخیم است، اما این فخامت بشدت برای مخاطب حرفهای شعر یادآور آثار احمد شاملوست تا آنجا که میتوان تاثیر و ردپای شاملو را چه از نظر محتوا و نوع تماشا و چه تکنیکهای فرمی و زبانی در کارهای کلاگر دید.
همان ابتدای کتاب وقتی مخاطب با نخستین شعر با عنوان شبانه روبهرو میشود و میخواند:
شبانه
واپسین انحنای آوایی رود
بر کرانه مینشست
خاستگاه شفق آرام فرو میریخت
به هیات ماسههای نظاره
بر گستره سکون
پارو وامینهند
افسانههای من
و در فراسوی آبهای روان
می گریزند
اسطورههای مکرر
از همان ابتدای این شعر که نام شبانه را بر پیشانی دارد، تداعیگر شاملوست و انگار که او در گوش تو زمزمه میکند:
نه به هیات گیاهی / نه به هیات پروانهای / نه به هیات سنگی / نه به هیات برکهای / من به هیات ما زاده شدم / به هیات پر شکوه انسان...
در کنار این تاثیرپذیری نه چندان مثبت باید به خلق تصاویر و خلاقیت کلانگر نیز اشاره کرد، مثلا تصویری که او از پاییز در یکی از شعرهایش ارائه میکند انصافا تصویر زیبایی است:
پاییز/ افتاده بود/ با ملافه سفید برف/ برپیکرهاش
کلانگر همچنین هنگامی که به اعجاز عشق از آن زبان فخیم و شاملویی فاصله میگیرد و انعطافپذیری و لطافت شعرش را فرا میگیرد، نشان میدهد میتواند شاعری حرفهای و عاشقانهسرایی خوب باشد:
رنگها، رنگها
به ملایمت
آبی
آرام
آمدنت
در دشتهای بیکران
سنگها
سنگها
میشکنند
و من بسان چشمهای
در کنار تو جاری میشوم
و بدین زیبایی بهار میآید
در مجموع باید گفت شعر کلانگر اگر خودش باشد و بتواند از سایه سنگین و تاثیر مستقیم دیگر شاعران فاصله بگیرد، میتواند در حوزه شعر جوان صدایی زیبا برای شنیدن باشد.
سینا علیمحمدی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد