یکپارچگی یمن به واسطه جنگ های داخلی در معرض تهدید است

دور باطل نزاع

اگرچه سربازان برای دقت در هدف‌گیری و موثر بودن حملاتشان آموزش می‌بینند لیکن ارتش یمن در جریان عملیات اخیر «زمین سوخته» در مناطق شمال غربی این کشور به‌َشکلی نامعمول بی‌دقتی از خود نشان داد.
کد خبر: ۲۷۹۸۴۸

با کنار هم گذاشتن گزارشاتی که از یگان‌‌های هوایی، توپخانه‌ای، زرهی و هوانیروز به دست آمده بود همه چیز برای آن که ادعا شود این عملیات در نوع خود کم‌نظیر بوده است یکجا گرد‌ آمده است.

سازمان ملل اعلام کرده حداقل 50 هزار تن از ساکنان مناطق درگیر از زمان آغاز حملات ارتش یمن در ماه اوت خانه و کاشانه خود را ترک گفته و تن به آوارگی داده‌اند و هزاران تن دیگر در مناطق جنگی دور افتاده‌تر به تله افتاده و عملا درگیر و دار جنگ و کشتار گیر افتاده‌اند. دامنه جنگ به مناطق نزدیک به صنعا، پایتخت هم کشیده شده لیکن با توجه به جلوگیری از ورود خبرنگاران به منطقه درگیری هیچ آماری از تعداد قربانیان و مجروحان در دست نیست.آنچه کاملا مشهود است این که گروه آخر پناهجویان را هم باید به 150 هزار نفری که طی 5 سالی که از شروع درگیری‌ها در مناطق شیعه‌نشین یمن می‌گذرد این منطقه را ترک گفته‌اند باید افزود.

تاکنون 5 مرحله درگیری بین نیروهای دولتی یمن که از سوی شبه‌نظامیان قبایلی مسلح به سلاح‌های سبک حمایت می‌شوند با نیروهای وفادار به خاندان حوثی، از قبایل بانفوذ شمال یمن شکل گرفته است. حوثی‌ها به سان مجاهدین افغان، نیروهای چریکی افغانستان که اشغالگران ارتش سرخ را از این کشور راندند، می‌جنگند.

آنان اگرچه علیه آمریکایی‌‌ها، اسرائیلی‌ها و یهودیان شعار می‌دهند و حملات دولت را ناشی از تحریک آمریکایی‌ها‌ و صهیونیست‌ها می‌پندارند لیکن در واقع متعلق به فرقه زیدی، از شاخه‌های شیعه هستند که به رغم داشتن گرایشات غیرخصمانه نسبت به سایر ادیان و مذاهب از سوی سنی‌های افراطی کافر قلمداد می‌شوند.

زیدی‌ها یک سوم جمعیت 30 میلیونی یمن را تشکیل می‌دهند و برای دهه‌ها حاکمیت مناطق کوهستانی مرکز این کشور را در اختیار داشتند. آنان هنوز هم حضور پررنگی در ساختار قدرت دارند که نمونه‌اش شخص علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور است.

با این حال برخی گروه‌های زیدی از حاکمیتی که آخرین پادشاه حاکمیت سلطنتی زیدی‌های یمن را در سال 1962 ساقط کرد دل‌خوشی ندارند. صالح که در گذشته افسر یک واحد زرهی ارتش یمن بود از سال 1978 قدرت را در این کشور به‌دست داشته است.

اصطکاک‌ها در ابتدا به دلیل فساد شایع بر بر ارکان دولتی به نفع قبیله صالح، رویکرد تفرقه‌ بینداز و حکومت‌‌کن دولت و گرایش دولت به عربستان‌سعودی بالا گرفت. بسیاری از یمنی‌ها با اشاره به افزایش گرایشات افراطی بین اکثریت سنی کشور، این تحول را به تاثیر فرهنگی و عقیدتی همسایه ثروتمند شمالی خود ربط می‌دهند.

با این حال درست به سان درگیری‌ها و اختلافات فامیلی، یمنی‌ها برای ارائه توضیحی قابل قبول پیرامون چگونگی آغاز درگیری بین حوثی‌ها و دولت مشکل دارند.

نقطه آغازین تنش‌ها

خاستگاه درگیری‌های داخلی یمن به دهه 1990 میلادی و زمانی بازمی‌گردد که عربستان ‌سعودی یک میلیون کارگر یمنی را برای گوشمالی دادن صالح که در جریان جنگ اول خلیج‌فارس در سال 1991 از صدام‌حسین، دیکتاتور معدوم عراق حمایت کرده بود از خاک این کشور اخراج کرد. این مهاجرت جمعی و خیل بیکاران بستر لازم برای پیوستن جوانان به فرقه‌ای افراطی از زیدی‌ها که خود را «جوانان معتقد» می‌نامد و توسط یکی از چهره‌های کاریزماتیک خاندان حوثی ایجاد شده است، فراهم آورد.

خاستگاه درگیری‌های داخلی یمن به دهه 1990 میلادی و زمانی بازمی‌گردد که نارضایتی از دولت رو به افزایش گذاشت

تلفیق نارضایتی مردم از بی‌توجهی دولت به وضعیت معیشتی ساکنان مناطق شمالی کشور با فشارهای عربستان‌سعودی که در روند تجارت پر درآمد قاچاق کالا در مناطق مرزی اخلال ایجاد کرده بود و به واسطه فلسفه زیدی که مقاومت در برابر قدرت فاسد و ناکارآمد را مشروع و حتی ضروری می‌شمرد اولین جرقه‌‌های آغاز درگیری بین حوثی‌ها و دولت زده شد.

در کشوری که همیشه مملو از سلاح بوده و حاکمیت مرکزی ضعیفی داشته است اختلافات خیلی زود رنگ خشونت و خون به خود می‌‌گیرد. در اولین دور درگیری‌های مسلحانه در سال 2004 میلادی نیروهای دولتی بخش اعظم رهبران حوثی را دستگیر کرده یا به قتل رساندند. با این حال حوثی‌ها با وجود تعداد اندکشان نه تنها مرعوب نشدند که قدرت بیشتری به دست آورند.

مهم‌ترین دلیل پا گرفتن حوثی‌ها را باید در ارتش یمن جست. حملات هوایی ارتش و آتشبار توپخانه‌ای به جای آن که حوثی‌ها را به متابعت وادارد موجبات خشم و نارضایتی مردم بومی را فراهم آورده است. رفتارهای سرکوبگرانه ارتش حتی قبایل رقیب را هم به صف هواداران حوثی‌ها کشاند.

نظامی‌های فاسد

ارتش با ایجاد پادگان‌ها و مقرهای ثابت کوچک در مناطق دورافتاده عملا نیروهای خود را به اهدافی سهل برای شورشیان تبدیل کرد.

یگان‌های ارتش در حملات خود سلاح‌های حوثی‌ها را به غنیمت می‌گیرند اما آنها به‌سادگی از بازار سیاه صنعا که توسط افرادی از داخل ارتش مدیریت می‌شوند، سر در می‌آورند. حوثی‌ها این سلاح‌ها را مجددا خریداری کرده و بازپس می‌گیرند.

کار تا آنجا بالا گرفت که گفته می‌شود بازار سلاح استان صعده پس از بازار مشابهی که در غرب پیشاور پاکستان وجود دارد بزرگ‌ترین مرکز خرید تسلیحات سبک و نیمه‌سنگین سراسر منطقه است.

پس از درگیری‌های گروه 2008 شورشیان حوثی بی‌سر و صدا کنترل بخش اعظم استان صعده را به دست گرفته و در موقعیت انسداد جاده‌های مواصلاتی کشور قرار گرفتند. آنها با وجود خشونتی که نیروهای دولتی در عملیات اخیر به خرج دادند همچنان در حال مقاومت هستند و نشانی از ضعف در آنها دیده نمی‌شود.

دولت مدعی کسب پیروزی و پیشروی در صعده است اما فیلم‌های ویدئویی کوتاهی که توسط حوثی‌ها روی سایتYouTube به نمایش درآمده سربازان به اسارت درآمده یمنی و سلاح‌های به غنیمت گرفته شده را نشان می‌دهد.

هر طرف دیگری را به جنایتکاری و فعالیت به عنوان سرباز پیاده قدرت‌های خارجی متهم می‌کند. دولت ادعا دارد حوثی‌ها برای ایران می‌جنگند و حوثی‌ها متقابلا دولت را به نوکری عربستان‌سعودی متهم می‌کنند.

چنین روندی لااقل برای بخشی از جامعه یمن که ترجیح می‌دهد ریشه مشکلات را در فراسوی مرزهای کشور جستجو کند، خوشایندتر است. با این حال نه گواهی بر مداخله ایران در ناآرامی‌های صعده در دست است و نه مساعدت‌های عربستان‌سعودی به دولت یمن برای صیانت از مرزهای مشترک که پیشینه‌ای طولانی دارد را می‌توان موید حمایت این کشور از سرکوب حوثی‌ها تلقی کرد.

در چنین شرایطی با بالا گرفتن تهدید علیه حاکمیت و یکپارچگی یمن از جمله افزایش نارضایتی در مناطق جنوبی که زمانی استقلال داشتند و تشدید تحرکات گروه‌های نزدیک به القاعده به نظر می‌رسد صالح باید در سیاست‌های خود تجدیدنظر کرده و از تبدیل شدن یمن به کشور ناکام دیگری جلوگیری کند.

منبع: اکونومیست
مترجم: رضا سادات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها