این روزها که در ایام ماه مبارک رمضان، سریال نردبام آسمان از تلویزیون در حال پخش است، بار دیگر نام کارگردان آن، محمدحسین لطیفی، در رسانه‌ها و محافل مربوطه جلوه پیدا کرده است. به این مناسبت در این مجال نگاهی اجمالی داریم به کارنامه این فیلمساز در عرصه سینما و تلویزیون.
کد خبر: ۲۷۸۶۴۲

 

محمدحسین لطیفی متولد 25 اسفند سال 1341 در تهران است و فعالیت هنری خود با نقاشی و مجسمه‌سازی و به دنبال آن نقاشی متحرک شروع کرد و وارد عرصه فیلمسازی شد. او در بدو راه‌اندازی سینمای تجربی و نیمه‌حرفه‌ای توسط محسن مسعودشاهی از اعضای فعال آن مرکز بود و در کنار دیگر فعالیت‌هایش در چند مورد مشاوره کارگردان را نیز به عهده داشته است. لطیفی کار حرفه‌ای سینما را در حوزه کارگردانی در سن 34 سالگی با ساخت فیلم سرعت (1375) آغاز کرد و نام خود را در فهرست فیلمسازانی قرار داد که در کارنامه‌شان ژانرها و لحن‌های مختلفی را می‌توان جستجو کرد. او پس از سرعت فیلم‌های عینک دودی (1378)، دختر ایرونی (1381)، خوابگاه دختران (1383)، روز سوم (1385) و توفیق اجباری (1386) را ساخت و در حوزه سریال‌های تلویزیونی نیز مجموعه‌های تلویزیونی همسایه‌ها با بازی گوهر خیراندیش، علی نصیریان، امین حیایی و محمدرضا شریفی‌نیا، سریال کت جادویی با بازی بهزاد فراهانی، سریال فرار بزرگ و نیز سفر سبز با بازی امین تارخ، پارسا پیروزفر، لادن مستوفی و آزیتا حاجیان و مجموعه‌های مناسبتی پرمخاطب وفا با بازی فرهاد قائمیان، پوریا پورسرخ و‌ هانیه توسلی و صاحبدلان با بازی حسین محجوب، محمد کاسبی و باران کوثری را هم در کارنامه خود ثبت کرده است. همان‌طور که پیداست این فیلم‌ها و سریال‌ها هریک در حال و هوایی متمایز قرار دارند. برخی کمدی‌اند (عینک دودی، دختر ایرونی، توفیق اجباری)، برخی ملودرام‌های عاطفی‌اند (وفا)، برخی جنگی (روز سوم)، برخی اکشن (سرعت)، بعضی مذهبی (صاحبدلان، سفر سبز) همچنین ژانر وحشت (خوابگاه دختران) و نهایتا تاریخی (نردبام آسمان.) این فهرست نشان می‌دهد لطیفی یک کارگردان در معنای فنی و مدیریتی سینمایی است. خود لطیفی در جایی درباره تنوع کارنامه‌اش ابراز داشته بود: «روحیه من با سکون و استمرار و استقرار در هر مرحله از زندگی‌ام همخوانی ندارد و به همین دلیل از ریسک آگاهانه لذت می‌برم. شاید دلیل انتخاب نام اولین فیلمم یعنی سرعت هم بیانگر این قدرت ریسک باشد و از خدا می‌خواهم که در آینده نیز به من کمک کند که این روحیه از من سلب نشود.» ظاهرا دعای او تا مقطع کنونی مستجاب شده است چراکه همین اواخر خبری دیگر از او در رسانه‌ها خوانده بودیم مبنی بر این که قرار است رونالدو، فوتبالیست مشهور برزیلی جلوی دوربین محمدحسین لطیفی ‌برود. خبر بازی رونالدو، فوتبالیست برزیلی در یک فیلم ایرانی در بسیاری از خبرگزاری‌های جهان بازتاب گسترده داشت. ظاهرا فیلم جدید لطیفی که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است داستان یک نوجوان 13 ساله فلسطینی را روایت می‌کند که رونالدو بازیکن مورد علاقه‌اش است. او که خود فوتبالیست خوبی است همواره آرزوی ملاقات رونالدو را از نزدیک دارد، اما قبل از محقق شدن آرزویش بر اثر یک مین کشته می‌شود. لطیفی قبلا در سریال وفا هم از اعراب و اسرائیل سخن گفته بود منتها در آنجا مایه‌های عاطفی محور کار بود و علی‌الظاهر اینجا مایه‌های ورزشی مطرح است. البته لطیفی فعالیت‌های سینمایی‌اش تنها در حوزه کارگردانی نبوده و در حرفه‌های مختلفی مانند فیلمنامه‌نویسی (نابخشوده)، طراحی صحنه و لباس (بر بال فرشتگان)، چهره‌پردازی (برخورد) و... هم تجربه اندوخته است.

اولین فیلم لطیفی «سرعت» بود که با فیلمنامه حسن نجاریان، مهرداد خوشبخت و حمیدرضا محسنی به مسابقات رالی و اتومبیلرانی می‌پرداخت؛ فیلمی ‌اکشن و مهیج که به جهت پرداختن به این وجه تازگی خاصی در زمان خود داشت و بدل به فیلمی‌ کم و بیش موفق در ارتباط با مخاطبان شد. البته چیزی که این اثر را از مایه‌های عمومی‌ فیلم‌های ورزشی متمایز می‌ساخت، قهرمان فیلم بود که سابقه جانبازی داشت و بدین ترتیب فیلم بحث‌های مربوط به دفاع مقدس را با قالبی ورزشی به دامنه موضوعات به‌‌روزتر و اجتماعی‌تر کشانده بود. از نکات بارز این فیلم خوب درآمدن صحنه‌های اتومبیلرانی در مسابقات رالی بود که از همان موقع نوید ظهور یک فیلمساز توانمند را در سینمای ایران می‌داد.

فیلم دوم لطیفی عینک دودی بود که بر اساس فیلمنامه اصغر عبداللهی ساخته شد. این کمدی در زمان خود توانست مخاطبان به نسبت زیادی را به سینماها بکشاند و از قابلیت‌های زوج معتمدآریا طهماسب استفاده کند. اگرچه عینک دودی فیلم چندان قابل تأملی نبود و شاید هنوز یک جور دست‌گرمی‌های اولیه برای لطیفی به حساب می‌آمد ولی در نوع خودش امتیازهایی نیز داشت که از آن جمله می‌توان به برخی کلیشه‌زدایی‌ها از برخی تیپ‌ها و پایان تقریبا غیرقابل پیش‌بینی اشاره کرد. این فیلم به نوعی هجویه فیلم‌های شبه‌فمینیستی هم که مدتی در سینمای ایران اوج گرفته بودند محسوب می‌شود.

دختر ایرونی فیلم بعدی لطیفی بود که باز مایه‌های کمیک داشت. این فیلم با فیلمنامه ایرج طهماسب و با تکیه بر موضوعی سنت‌شکن (یعنی خواستگاری رفتن دختر برای پسر) در جامعه سنتی ایران ساخته شد. داستان فیلم درباره مریم، دختری مستقل و متکی به نفس است که پس از بازنشستگی پدرش اداره کارگاه مجسمه‌سازی او را به عهده می‌گیرد. پس از خودکشی ناکام دختردایی‌اش به دلیل خواستگار نداشتن مریم ایده به خواستگاری رفتن برای او را به دایی‌اش پیشنهاد می‌کند و برای شروع خود خواستگاری صوری برای خودش را شروع می‌کند و در این میان، بین او و کارگر کارگاه ماجراهایی عاطفی پیش می‌آید و ...

خوابگاه دختران، فیلم چهارم لطیفی، پس از فیلم شب بیست و نهم حمید رخشانی دومین فیلم ایرانی در ژانر وحشت است که با صلاحدید سازندگان به تلفیقی از کمدی و وحشت رسیده است. فیلم با تکیه بر مولفه‌های ایرانی وحشت به ترس‌آفرینی از نوع ایرانی می‌پردازد و از مقوله جن، ناپدید شدن دختران در شب عروسی، خانه متروک قدیمی‌ و... نهایتاً به قاتلی زنجیره‌ای می‌رسد که عامل عینی ترس‌آفرینی است. البته در فرجام فیلم به گونه‌ای پاسخ عینی و واقعی به ترس ایجادشده می‌دهد و آن را واگذار به ماوراء و روح نمی‌کند. خوابگاه دختران فیلم به نسبت موفقی بود که هم از الگوهای مختلف وحشت استفاده درستی کرده بود و هم در تلفیق آن با مایه‌های مفرح کمدی موفق عمل کرده بود.

موفقیت لطیفی محدود به سینما نیست. او در تلویزیون سریال‌هایی ساخته است که بدون استثنا همگی پرمخاطب بوده‌اند، اما در این بین دو مجموعه وفا و صاحبدلان جدا از جذب مخاطب عام توانستند بخشی از صاحب‌نظران و علاقه‌مندان جدی‌تر سینما و تلویزیون را هم به خود جلب کنند

لطیفی با فیلم روز سوم توانست موفقیت چشمگیری برای خود دست و پا کند. این فیلم درباره مقاومت مردم خرمشهر در روزهای آغازین جنگ تحمیلی بود ولی نگاه جدیدی در آن حضور داشت که از نمونه‌های مشابه متمایزش می‌ساخت و آن عبارت از مایه‌های عاطفی بین دشمن و خودی بود. عشق افسر متجاوز عراقی داستان فیلم به دختری خرمشهری درام اثر را در قالب انسانی‌تر و پیچیده‌تری فرو برده بود و لطیفی در عین پیش بردن لایه‌های جنگی کار، این لایه عاطفی را هم به سلامت به فرجام رسانده بود. در عین حال فیلم قابلیت پروراندن مفاهیم نمادین در باب مام میهن و... را هم در بر داشت. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را در بخش مسابقه سینمای ایران سودای سیمرغ‌ بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر 1385دریافت کرد. البته روز سوم در جشنواره در 12 رشته (تمامی‌ رشته‌ها) کاندیدای دریافت سیمرغ بود ولی تنها 4 سیمرغ کسب کرد، از جمله بهترین فیلم از نگاه داوران.

توفیق اجباری تاکنون آخرین فیلم لطیفی است که درباره مشکلات زندگی سوپراستارها و عواقب ناشی از شهرت فراگیر و علاقه‌مندان متعددشان است که به زندگی شخصی‌شان هم سرایت می‌کند. این فیلم البته به لحاظ سینمایی چندان اثر قابل تأملی نیست ولی به لحاظ استقبال مخاطب جزو پرفروش‌های زمان خود بود بویژه آن که محمدرضا گلزار در نقشی هم‌نام و هم‌حرفه خودش بازی می‌کرد که جذابیت‌های خاص خود را برای عموم تماشاگران داشت.

اما موفقیت لطیفی محدود به سینما نیست. او در تلویزیون سریال‌هایی ساخته است که بدون استثنا همگی پرمخاطب بوده‌اند، اما در این بین دو مجموعه وفا و صاحبدلان جدا از جذب مخاطب عام توانستند بخشی از صاحب‌نظران و علاقه‌مندان جدی‌تر سینما و تلویزیون را هم به خود جلب کنند. وفا درباره جوانی یهودی و ایرانی بود که سرنوشت او را به لبنان می‌کشاند و دل به دختری عرب و مسلمان می‌بندد ولی حوادث و اراده‌هایی سیاسی باعث می‌شود که این عشق نافرجام باقی بماند و عاشق و معشوق به دست صهیونیست‌ها کشته بشوند. اما صاحبدلان اثر عمیق‌تری بود و با توجه به فیلمنامه ارزشمندش که از آثار محمد طالب‌زاده بود معانی تامل‌باری را در باب حکایات قرآنی و برگردان معنایی‌شان به مناسبات معاصر امروز می‌پروراند. در صاحبدلان قصص حضرات نوح، موسی، ‌هابیل، یوسف، خضر، یعقوب، ‌هارون و برخی دیگر از انبیا و اولیا علیهم‌السلام در روایتی شیرین و جذاب مورد بازخوانی و مروری به روز قرار گرفته بود و نشان می‌داد که هنوز متن مقدس قرآن و حکایات آن، قابل ارجاع در مناسبات امروزین بشر هم هستند. اکنون که سریال جدید او نردبام آسمان از شبکه اول سیما در حال پخش است باید دید این موفقیت درباره موضوع تاریخی‌اش (که درباره غیاث‌الدین جشمید کاشانی دانشمند بزرگ ایرانی در قرن نهم هجری است) باز هم تکرار می‌شود؟

مهرزاد دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها