وقتی مرزهای بین ورزش حرفه‌ای و آماتوری مشخص نیست

سهم داوران از درآمدهای نجومی

بر سر میزان دستمزد داوران فوتبال ایران و این‌که برای هر جلسه قضاوت چقدر باید دریافت کنند، در هفته‌ها و روزهای اخیر کش و قوس‌هایی طولانی دایر بوده است. در این میان از همه جالب‌تر وضع و موضع مسعود عنایت بوده است. او به حکم ریاست بر کمیته داوران فدراسیون فوتبال ایران و به این سبب که باید به عنوان فرد دارنده این سمت ابتدا حافظ منافع داوران فوتبال کشور باشد، مجبور بوده است از خواسته‌های داوران مبنی بر لزوم افزایش دستمزد آنها دفاع کند، اما همسو با آن این الزام را نیز حس کرده است که در مصاحبه با رسانه‌ها و در اجتماعات از محظورات مالی موجود در فدراسیون و مواردی بگوید که تامین کامل خواسته‌های داوران ناراضی را غیرممکن می‌سازد.
کد خبر: ۲۷۸۰۷۸

اما آیا خواسته‌های داوران بر حق است؟ اگر الگوهای خارجی و وضعیت داوران سایر کشورها و دستمزدهای آنان را مبنا بگذاریم، داوران ایران با اصرار بر دریافت دستمزدی بیشتر حق طبیعی خود را می‌طلبند و حرفشان خلاف منطق نیست. در عین حال نامشخص بودن جایگاه داوری در ورزش کشور و شغل به حساب آمدن یا نیامدن آن نیز مساله‌ای است که باید برای صدور هرگونه رایی در این خصوص مورد توجه قرار گیرد. با این که به رغم تمام اصرارها و تاکیدهای فیفا داوری هنوز یک شغل تمام وقت و کاملا مستقل به حساب نیامده است، اما تعریفی که از حرفه داوری در برخی کشورهای دیگر در دست است، روشن‌تر و بی‌واسطه‌تر و به تبع آن برای سایرین درس آموزتر است. در آلمان نه فقط هر وعده قضاوت دستمزد مشخصی را دربردارد، بلکه داوران توانسته‌اند چه به طور شخصی و چه با مدیریت فدراسیون ملی کشورشان یا نهادهای جهانی با صاحبان حرفه‌ها و کالاهای متفاوت ارتباط برقرار و به سود آنها تبلیغ کنند و منابع مختلف درآمد را برای خود فراهم آورند. در آنجا اصل مبلغی هم که به عنوان حق داوری به قاضیان این رشته پرداخت می‌شود، بیش از رقمی است که به داوران ایران تعلقی می‌گیرد. اگر هم روزی طرح فیفا با مشارکت کشورها و فدراسیون‌های ملی تحقق یابد و براساس آن داوری یک شغل مجزا و متفاوت و به معنای واقعی کلمه به حساب آید و درآمد و بهتر بگوییم حقوق آن مکفی شود و فیفا در تعیین دستمزدها و یکسان‌سازی آن موفق عمل کند، آنگاه داوران بدون نیاز به سایر درآمدها، خود را از طریق فوتبال تامین خواهند کرد و از آنجا که شغل دیگری نخواهند داشت، از وقت لازم برای تمرکز روی حرفه داوری هم بهره خواهند گرفت، افکار بهتر و زمان بیشتری را به این مساله اختصاص خواهند داد و به تبع آن در حرفه خود پیشرفت نیز خواهند کرد.

در حداقل زمان

داوران ایرانی وضع فوق را نداشته و در تمام سال‌های اخیر از داوری به عنوان یک شغل دوم سود جسته‌اند و منبع اصلی درآمدشان، حرفه دیگری بوده است. آنها راه و انتخابی جز این نداشته‌اند و فقط عصرها و در روزهای تعطیل که برای قضاوت باید به میدان می‌رفته‌اند، زمان لازم را به این امر اختصاص داده‌اند. سفرهای آنان نیز در حداقل زمان انجام شده تا به شغل اول آنها لطمه‌ای وارد نشود و بتوانند در اسرع وقت به اداره و محل کار اصلی خویش برگردند و موقعیت شغلی‌شان را حفظ کنند.

به این ترتیب آنچه داوران ایران می‌خواهند و خواستار نیل به آن شده‌اند، افزایش حقوق شغل دوم و جنبی آنهاست و همین مساله است که مورد بررسی فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی قرار گرفته است و دقیقا از همین دیدگاه هم باید به آن نگاه شود. آیا برای یک شغل دوم و آنچه تحت حرفه داوری می‌شناسیم، باید بیش از ارقامی را پرداخت که تاکنون پرداخت شده است؟ یک نگاه به قضیه این است که بگوییم از آنجا که درآمد سایر اعضای اصلی و ارشد جامعه فوتبال و بخصوص مربیان و بازیکنان بسیار بالاست، به داوران هم باید بیش از این پرداخت شود و این حرفی است که خود داوران ما هم به گونه‌ای می‌گویند. در حالی که برخی مربیان ما برای یک فصل 600 میلیون تومان می‌گیرند و معدود بازیکنانی را هم داریم که درآمدشان بابت یک فصل همین قدر است و شمار فراوانی برای یک فصل 300 تا 400 میلیون تومان دریافت می‌دارند و می‌توان براحتی به این نتیجه رسید که حق داوران در فوتبال کشور ما تضییع شده است. ولی در اروپا هم که ارقامی نجومی‌تر پرداخت می‌شود، سعی در ایجاد یک معادله به قصد ایجاد مساوات در دریافتی این قشرهای مختلف مشاهده نشده و هدف و قصد، این نبوده است.

حقیقت روشن

اینک در فوتبال ایران این‌گونه تبلیغ می‌شود که داوران کمترین درآمد را در میان قشرهای مختلف این ورزش دارند و هرچند این گمانه‌زنی در اصل صحیح است، ولی قیاس پول دریافتی این قشرها امری گول‌‌زننده است و معیار صحیحی را به دست نمی‌دهد. در عین حال این ارقام همچون حقایق روشنی هستند که وجود دارند و دائما جلب نظر می‌کنند و همین نکته است که به انگیزه نخست داوران و حامیان آنها برای افزودن بر دستمزد آنان بدل شده است.

داوران البته قشر شریف و زحمتکشی هستند و این برآورد نه فقط برای رشته فوتبال، بلکه برای تمام رشته‌های دیگر ورزشی نیز هست، اما تا زمانی که ورزش ما قانونمند نشود و همه موارد و شاخه‌ها و قواعد آن روشن نگردد. اختلافات و فعل و انفعالاتی مثل مورد اخیر استمرار خواهد یافت. تهدید به اعتصاب و سوت نزدن مسابقه‌های لیگ و مسائلی از این دست فقط زمانی پیش می‌آید که ندانیم برای هریک از قشرهای ورزشی کشور چه میزان امکانات نیاز است و فقط در مواردی مطرح می‌شود که سقف و تفاوت و مرز بین ورزش حرفه‌ای و آماتوری مشخص نباشد و هنوز هم ندانیم که برای این دو مورد چقدر باید پرداخت و مطلع نباشیم که ورزش حرفه‌ای به طور اهم و فوتبال حرفه‌ای به طور اخص چه بازتاب‌ها و الزام‌هایی دارند و چون بسیاری از موارد تعریف نشده باقی مانده برای داوران این تصور پیش می‌آید که درآمدشان در قیاس با سایر اقشار فوتبال بسیار اندک است و باید کاری کرد.

آنها فراموش می‌کنند که هنوز برای برخی مربیان زحمتکش شهرستانی در رشته‌های مختلف حقوقی بعد از 30 روز کار و تلاش گسترده آنان پرداخت می‌شود که بسیار کمتر از حق داوری 5، 6 مسابقه‌ای است که در هر ماه به داوران واگذار می‌‌شود و گاه چند برابر دریافتی مربیان مورد بحث است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها