در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گشودن سفرههای افطاری برای بسیاری از افراد، وسیلهای است برای این که بتوانند در کنار روزهداری، تلاوت قرآن، احترام به سالخوردگان، ترحم بر کودکان، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی بر یتیمان، عبادت و سجدههای طولانی، صلوات و نماز و توبه، و همه آنچه که در ماه روزه به آن سفارش شده است، از فضیلت اطعام نیز بهره ببرند.
اما این روزها بسیاری از روزهداران، دلایل دیگری نیز برای میهمانیهای افطار دارند. عمهخانم ما یکی از خیل روزهدارانی است که از بین تمام فضایل ماه رمضان، افطاری دادن را ترجیح میدهد. این آسانترین راه برای بهرهگیری از سفره گسترده در ماه رحمت است.
عمهجان 6 ماه است که امروز و فردا میکند، همه جوانب را بررسی و سبک و سنگین میکند. میخواهد طوری برنامهریزی کند که همه فامیل و دوست و آشنا بتوانند حضور داشته باشند. او از مدتها پیش تصمیم گرفته است چند نفر از فامیل نزدیک را به منزل خود دعوت کند تا دیداری تازه کنند؛ اما لیست میهمانان کمکم زیاد و زیادتر و میهمانی هر بار به دلیلی به ماهها و هفتههای بعد ارجاع داده شده است تا این که کمکم بوی رمضان به مشام میرسد. حالا دیگر تکلیف روشن است، یک تیر و دو نشان: هم میهمانیاش را برگزار میکند و هم افطاری میدهد؛ تصمیم نهایی گرفته شد.
خانه عمهجان چندان کوچک نیست. او براحتی میتواند از میهمانان خود در منزل پذیرایی کند؛ اما کلاس میهمانی دادن در هتل و تالار بالاتر است، لذا بیتوجه به اعتراضهای پیدرپی شوهر عمهجان، مرغ ما تنها پایش را در یک کفش کرده است که فقط و فقط تالار پذیرایی؛ آن هم نه هر تالاری. موقعیت جغرافیایی تالار، فضای آن، میز و صندلی، رومیزیها و نورپردازی باید با سلیقه عمهجان بخواند.
پس از آن نوبت به تهیه کارت میرسد، دعوت حضوری و تلفنی چندان لطفی ندارد، بنابراین یک روز تمام را دخترعمهها به همراه مادرشان صرف انتخاب و سفارش کارت میکنند. اسامی میهمانان با خطی خوش روی کارتها نوشته شده و ارسال میشود.
افطاری عمهجان
سالن با لامپهای نئون به شکلی شاعرانه نورپردازی و میزها با سلیقه خاصی چیده شدهاند. شاخههای گل؛ زینتبخش میزها، عطر خوشی را در فضا پراکنده است. بخار مطبوع حلیم و سوپ جو از ظرفهای نقرهای روی میزها پیچ و تاب میخورد. شمعهای زیر ظرفها جلوه خاصی به میز دادهاند. بشقابهای تزیین شده سبزی خوردن، پنیر و گردو، خرما و رنگینک، زولبیا و بامیه، نان سنگک فانتزی و دیسهای میوه و شیرینی از قبل آماده شده است. میهمانان یکییکی سر میرسند. عمهخانم سرش را بالا گرفته و با غرور به این طرف و آن طرف میرود و مواظب است چیزی از قلم نیفتد. سر و صورت میهمانان نشان میدهد علیرغم ماه رمضان، بازار سالنهای آرایش چندان بیرونق نبوده. آنان همچنین سعی کردهاند در نوع لباس پوشیدن خود گوی سبقت را در تقلید از آخرین شوهای لباس آن طرف آب از سایرین بربایند.
صوت زیبا و ملکوتی قرآن در فضا طنینانداز است: ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما نیز همانند کسانی که پیش از شما بودند، واجب شد شاید که پرهیزگار شوید. کمترکسی به خود زحمت میدهد به احترام قرآن، چند دقیقهای سکوت کند. گویا دیگر هیچگاه برای رد و بدل کردن جدیدترین اخبار، فرصت پیدا نمیشود.
کمکم سینیهای چای و شیرکاکائو وارد سالن میشود. اولین جمله اذان جواز شروع است. پس از دقایقی برای این که وقفهای بین شام و افطار ایجاد نشود، میز شام نیز چیده میشود: زرشکپلو با مرغ، شویدباقالی با گوشت، خورش فسنجان، خوراک زبان، ماهی و میگو با مخلفات، جوجهکباب، انواع سالادها و دسرها به همراه نوشابههای رنگارنگ و...
هنوز میهمانان درست حسابی از صرف شام فارغ نشدهاند که سر و کله کارکنان انیفورم پوشیده سالن با سطلی روی چرخ پیدا میشود. دیسهای غذا عمدا در پیش روی میهمانان راهی سطلها میشود که مبادا کسی تصور کند میزبان از آنها برای مصارف بعدی استفاده میکند. کسی از آن بین با تاسف میگوید کاش ظروف یکبار مصرف بین میهمانان پخش میشد تا جلوی اسراف گرفته شود؛ اما همه چپچپ به او نگاه میکنند.
جایی در همین نزدیکی
میهمانان یکییکی سالن را ترک میکنند. عمهجان خوشحال است از این که سرانجام پس از ماهها توانسته است با آبرومندی میهمانی خود را برگزار کند. او از سفره خالی دخترداییجان و بچههای یتیمش سراغی نمیگیرد. دوست ندارد در کار همسایه بیکار و مریضی که در سر کوچهشان زندگی میکند و کودکانش ماههاست غیر از رنگ نان و پنیر و میوههای لهیده کنار میوهفروشیها ندیدهاند، دخالت کند. عمهجان، پیرمردی را ندید که همین امشب مدتها در مقابل سالن پرسه میزد تا شاید از آن همه ریخت و پاش، بهرهای را به سفره خالی منزلش ببرد. او فراموش کرده است مولایی که آنقدر به او مینازد، (بر سر در ورودی منزل عمهجان این جمله نقش بسته است: هر کس به کسی نازد، ما هم به علی نازیم) هیچگاه بر سر سفرهای با 2 نوع خورش نمینشست. عمهجان مدتهاست که چشم و گوش خود را بر این دیدنیها و شنیدنیهای ناخوشایند بسته است. این چیزها اعصابش را بههم میریزد.
او امروز خوشحال است و خدا را شکر میکند که توانسته است روزهداران را افطار دهد. او شنیده است: هرکه از شما افطار دهد روزهدار مومنی را در این ماه ولو به یک دانه خرما، از برای اوست ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته. عمهجان و عمهجانها چرتکه میاندازند: پس با این ضیافت افطار چند میلیونی، هزارها بنده را آزاد کردهاند. عمهجان با همه این هزینههایی که متقبل شده است، در اعماق وجود خود احساس سبکی نمیکند. او حس زیبایی ندارد. قلبش آرام نشده است. نمیداند چرا نمیتواند نفسی براحتی بکشد. با این حال سعی میکند خود را خوشحال نشان دهد.
ساعات انتهایی شب
خالهخانم پس از این میهمانی در تدارک است تا بتواند گوی سبقت را از عمهخانم برباید. دخترعموجان از تصمیم خود برای دادن میهمانی منصرف شده است. او از این که سفره سادهای بیندازد و فامیل را به دور یک سفره جمع کند، خجالت میکشد. توانایی رقابت با ریخت و پاش عمهجان را هم ندارد، پس عطای افطاری دادن را به لقایش میبخشد، شاید شبی در مسجد، یا آسایشگاه ایتام، گوشهای از هزینههای افطار را تقبل کند تا از فضیلت اطعام بینصیب نباشد.
عمهجان باب ریخت و پاش و تجملگرایی را در میان فامیل باز کرد. شاید این هم یکی از بهرههای او در این ماه عزیز باشد. شوهر عمهجان سخت در فکر است تا چالهای را که امشب در دشت زندگیاش ایجاد شده است، هرچه سریعتر پر کند. بهتر است درصد سود اجناسش را کمی بالاتر ببرد. شاید بد نیست اجاره خانه مستاجرش را کمی بیشتر کند. میتواند فعلا از پرداختن اندک مبلغی که احیانا برای پرداخت وجوه شرعی کنار گذاشته است، صرف نظر کند و راههای دیگری که ما از آن بیخبریم.
رعایت اعتدال از بهترین امور
میهماننوازی یکی از سنتهای پسندیده ایرانیهاست. بسیاری از افراد برای پذیرایی از میهمان هرچه در چنته دارند، رو میکنند و گاه خود را به آب و آتش میزنند و با قرض و وام از اینجا و آنجا سعی میکنند به بهترین نحو از میهمان خود پذیرایی و البته از آبروی خود حفاظت کنند. اتفاقا پذیرایی مناسب از میهمان در حدی که عقل و عرف حکم میکند، از دستوراتی است که در شرع به آن سفارش شده است. آن گونه که حجتالاسلام سیدجعفر سادات موسوی، کارشناس مسائل مذهبی میگوید: براساس روایات، میزبان موظف است تا جایی که میتواند به نحو احسن از میهمان خود پذیرایی کند؛ اما آنچه که مذموم و ناپسند شمرده میشود، افتادن در دام تجملگرایی و بدتر از آن اسراف است که این روزها رواج یافته است.
حجتالاسلام موسوی معتقد است: رنگین بودن سفرههای افطاری با فلسفه اقتصادی و اجتماعی روزه منافات دارد. به فرموده امام رضا(ع)، یکی از دلایل روزهداری، درک مشکلات فقرا و کسانی است که در سراسر سال به دلیل محدودیتهای مالی، امکان بهرهگیری از نعمتهای الهی را ندارند و در پی آن رسیدگی به حال این قشر از افراد جامعه. انسان مسلمان موظف است به همسایگان خود بهره برساند و از چهل خانه در اطراف خود مراقبت کند. موسوی در این زمینه میگوید: ما ماموریم از حال همسایه و اطرافیان خود جویا شویم. این که وضع مالی آنها چگونه است و آیا این امکان را دارند که حداقلهایی را برای سفره افطار خانواده خود فراهم آورند. روزهدار باید در ماه رمضان ضمن ارتقای ابعاد معنوی و ارتباط با خدا، ارتباط خود را با خلق خدا نیز بیشتر کرده و به مستمندان و فقرا رسیدگی نماید و تجملگرایی و اسراف افراد را از این وظیفه دور میسازد.
افطاری دادن در ماه رمضان از سنتهایی است که بسیار به آن سفارش شده است. ما افطاری میدهیم تا به این وسیله، دوستان و آشنایانی را که احیانا ماهها از آنها بیخبر بودهایم، در کنار خود ببینیم. افطاری میدهیم تا کدورتهای احتمالی بین خویشان را برطرف سازیم و افطاری میدهیم تا اطرافیان خود را نیز از نعمتهایی که خداوند به ما ارزانی داشته است، بهرهمند سازیم و این سفره معنوی هرچه سادهتر و بیریاتر، نزد خداوند پسندیدهتر.
سعیده کافی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: