گفتگو با مسعود نوابی درباره سریال «مسافر زمان 2»

تاریخ روی کانال خنده

مسعود نوابی با ساخت سریال‌های «مسافر زمان یک و 2» و «دردسر والدین» و همچنین فیلم سینمایی «قلقلک» کم و بیش حضور خود را به عنوان کارگردانی که ژانر طنز و حتی فانتزی را دنبال می‌کند تثبیت کرده است. سریال «مسافر زمان 2» که این روزها از شبکه 2 سیما پخش می‌شود علی‌رغم نقاط ضعفی که دارد، به دلایل چند نقطه قوت، اثری قابل دیدن و پیگیری است. آنچه در پی می‌آید حاصل گفتگوی ما با مسعود نوابی با محوریت سریال «مسافر زمان 2» است.
کد خبر: ۲۶۶۱۰۷

پیشنهادم این است که بحثمان را از نحوه شکل‌گیری طرح و ایده این سریال شروع کنیم.

موضوع برمی گردد به 5 سال پیش زمانی‌که سریال مسافر زمان یک را ساختم و در پخش هم با استقبال خوب مخاطب روبه‌رو شد. در آن زمان دکتر پورحسین مدیر شبکه 2 بود که به من پیشنهاد ساخت سری دوم این مجموعه را داد و کار به جلیل عرفان‌منش مدیر سابق گروه تاریخ این شبکه سپرده شد و وی هم وقت زیادی صرف مطالعه و تحقیق پیرامون موضوع کرد.

البته مسافر زمان یک و 2 در روند توجه به مقاطع تاریخی و نوع روایت با یکدیگر تفاوت‌های بنیادین دارند.

در همان مسیر تحقیقات، آقای عرفان‌منش به این نتیجه رسید که بهتر است در این کار یک مقطع خاص از تاریخ را روایت کنیم. در سری اول این مجموعه به مقاطع مختلف از جمله دوره قاجاریه، کودتای 28 مرداد و انقلاب پرداختیم، ولی در مورد قسمت دوم پس از برگزاری جلسات متعدد تصمیم گرفته شد تمرکزمان بر دوره ساسانیان باشد.

چطور شد که سراغ یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخ ایران که تاکنون در سینما و تلویزیون‌مان کاری جدی در این باره انجام نشده است، رفتید؟

دوره ساسانی عصر شکوفایی معماری و فرهنگ ایران است و داشته‌های هنری ما بویژه در زمینه معماری کاملا ایرانی است و چون دوره‌های پیشین تحت تاثیر هنر رومیان نیست. مثلاً ما در این دوران اولین کتیبه آجری، آسیاب بادی، اولین گنبد آجری جهان در سروستان فارس، بیمارستان جندی شاپور و کاریزهای بی‌نظیر را داریم. اهمیت این دوران در تاریخ ایران آنقدر زیاد است که قطعا لزوم توجه به آن در قالب سریالی تلویزیونی را توجیه می‌کند.

همچنین پس از این‌که بخش نخست این سریال پخش شد متوجه شدم قشر نوجوان با علاقه آن را دنبال می‌کنند و این برایم پیام خیلی خوبی داشت؛ چراکه نوجوانان به کمک تصویر می‌توانستند مقاطع تاریخی را در ذهنشان تصور کنند. در مورد «مسافر زمان 2» هم فکر‌‌میکنم همین اتفاق افتاده است و بازهم قشر نوجوان از آن استقبال خوبی کرده‌اند.

فیلمنامه‌ اولیه‌ای که فاطمه خدامی نوشته بود با آنچه شما به تصویر کشیدهاید تفاوت‌های زیادی دارد.

آقای عرفان‌منش طرح سری دوم «مسافر زمان» را که نوشتند، بر آن اساس فاطمه خدامی فیلمنامه را در 800‌‌صفحه به نگارش درآورد و 2 سال پیش تحویل داد. پس از مطالعه فیلمنامه احساس کردم به جای فیلمنامه، رمان نوشته شده و ویژگی تصویری آن کم است. به همین دلیل همراه بهرام نامی بیش از 5 ماه روی آن کار کردیم و از آن 800 صفحه نیمی از آن را کنار گذاشتیم و 400 صفحه آن را بازنویسی کردیم که براساس آن سریال ساخته شد.

بدون شک دیالوگ‌نویسی یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش‌های آثار تاریخی است که سریال شما تا اندازه‌ای در آن موفق بوده است. برای نوشتن آنها از چه کارشناسانی مشاوره گرفتید؟

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی ایرانی با آن مواجه هستند، دیالوگ‌هاست و من هم خیلی روی آن حساس هستم. به همین دلیل با محمد شریعتی که کارهای پژوهشی قابل توجهی روی شاهنامه و متون کهن انجام داده است، صحبت کردم و ایشان بر این اساس دیالوگ‌های تاریخی سریال را نوشتند. اگر دقت کرده باشید شخصیت‌های تاریخی ما از واژگان عربی، ترکی و ... استفاده نمی‌کنند و تلاش ما بر فارسی سره صحبت کردن بوده است. در طول کار خیلی دقت و اصرار داشتم عین دیالوگ‌ها گفته شود و بازیگران هم از این اتفاق راضی بودند و اذعان کردند که ضرباهنگ کلام به گونه‌ای است که ادای آن را برایشان دلنشین می‌کند.

گرچه تعدادی از بازیگران از جمله جعفر دهقان در نقش اشکبوس در گفتن دیالوگ‌ها موفق بوده، ولی به نظر من بیشتر بازیگران در ادای دیالوگ‌ها و حفظ حال و هوای تاریخی آن توفیق چندانی نداشته‌اند.

فکر می‌کنم همه بازیگرها در این زمینه موفق بوده‌اند؛ البته بازیگری مراتبی دارد و دیالوگ‌گویی هم فنی است که به توانایی بازیگر برمی‌گردد، ولی در کل به موردی برنخوردم که با آنچه مدنظرمان بود مغایرت داشته باشد، چون اگر دیالوگی غلط ادا می شد قطعا برداشت را تکرار می‌کردیم و ما حتی 18 برداشت از یک صحنه هم داشتیم.

با توجه به حساسیتی که روی دیالوگ‌ها داشتید آیا پیش از ضبط تمرین هم می‌کردید؟

متاسفانه خیر.

دلیل آن؟

چون پیش‌تولید کار ما خیلی طولانی شده بود این فرصت برایمان فراهم نشد تا با بازیگرها دیالوگ‌ها را تمرین کنیم و این کار محدود شد به تمرین‌های قبل از هر سکانس. اگر کوچک‌ترین اشتباهی هم در بیان رخ‌‌می‌داد، با برداشت‌های مختلف می‌گرفتیم. البته ایده‌آل این بود که یک ماه قبل از ضبط ما تمرین می‌کردیم، ولی نشد.

انتخاب بازیگران به چه شکل بود؟ آیا بازیگران‌‌فعلی کاندیداهای اولیه شما بودند یا ناگزیر به تجدید نظر هم شدید؟

از ابتدا برای شخصیت‌ها چند بازیگر را در ذهن داشتم که اتفاقا همه بازیگران فعلی از بین همان کاندیداها انتخاب شدند. حالا اگر بین کاندیدای اول یا چندم ناچار به انتخاب شدم، به این دلیل بود که بازیگر باید یک سال وقتش را برای حضور در این مجموعه می‌گذاشت و هر بازیگری چنین شرایطی را نمی‌پذیرد. ضمن این‌که چند پروژه بزرگ دیگر همزمان با کار ما در حال ضبط بود که خیلی از بازیگران درگیر آنها بودند.

در نهایت از مجموع انتخاب‌هایتان راضی بودید؟

بله و فکر میکنم هرکس جای خودش قرار گرفته است. نکته مهمی که لازم است به آن اشاره کنم این است که در این کار همه بازیگران ما حرفه‌ای هستند که یکی از دلایل حساسیتم برای انتخاب بازیگر نه نابازیگر برای همه نقش‌ها همان مساله دیالوگ‌گویی بود.

گرچه شما از بازی‌ها راضی هستید ولی به نظر من مثلث ناصرنصیر، دهکردی و صبایی چندان موفق نبوده و طنز آنها به لودگی کشیده می‌شود.

قصد ما در هیچ جای داستان لودگی نبوده است و هرجا که فضای داستان اجازه داده طنز را گنجانده‌ایم. در مورد این سه نفر هم باید بگویم در بین آنها رامین ناصرنصیر یک کمدین واقعی است بویژه در مورد علی دهکردی مخاطب با پیشینه‌ای روبه‌رو است که اصلا طنز نیست. ما دهکردی را همیشه در نقش‌های جدی دیده‌ایم به همین دلیل حضور او در این نقش در ابتدا باورپذیر نیست ولی به مرور که داستان پیش می‌رود بیننده به حضورش در این نقش عادت می‌کند.

نقش علی دهکردی از آن نقش‌هایی است که احساس می‌شود در روند کار دچار تغییر و تحول شده، درست است؟

بله. در فیلمنامه شخصیت او شبیه شخصیت‌هایی بود که آنها را در فیلم‌های قبل از انقلاب دیده بودیم و حتی پوشش کلاه مخملی و امثال هم برایش در نظر گرفته شده بود که به نظر من اصلا باورپذیر نبود، به همین دلیل تغییراتی در آن داده شد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این سریال تصویربرداری آن در لوکیشن‌های بیرونی و متنوع است که البته بخشی از آن به اقتضای ساختار تاریخی آن است، ولی در هر صورت این مساله از نقاط قوت اثر شما محسوب می‌شود. انتخاب لوکیشن‌ها و طراحی دکور «مسافر زمان 2» چگونه بود؟

قصد ما در هیچ جای داستان لودگی نبوده است و هرجا که فضای‌‌داستان اجازه داده طنز را گنجانده‌ایم

شما می‌دانید که چقدر ساخت سریال‌های آپارتمانی و دم‌دستی ساده است، ولی ما در این کار تمام سختی‌ها را به جان خریدیم تا اثری متفاوت از آنچه بیننده به دیدن آن عادت کرده است، ارائه کنیم. ما برای ساخت سریال به شیراز، مهد تمدن ساسانی رفتیم و در اطراف این شهر کار را تصویربرداری کردیم؛ چراکه پوشش گیاهی دوره ساسانی و اقلیم فارس کاملا با تهران متفاوت است و به همین دلیل به دل جنگل‌های بلوط اطراف شیراز رفتیم.

روند و میزان دکورسازی چطور بود؟

ما اگر می‌خواستیم کاری در خور تاریخ ایران در دوره ساسانی بسازیم، نیازمند بودجه‌ای بیشتر از سریال «یوسف پیامبر» بودیم، ولی در حالی که سریال ما کد «الف ویژه» داشت حتی بودجه یک کار «الف» را هم نداشتیم و مثلا در مورد دکورها علی‌رغم این‌که لازم بود شهر ساسانی را بسازیم ولی ناگزیر شدیم از دکور فیلم «مریم مقدس» استفاده کنیم و در خیلی جاها جلوه‌های ویژه به کمکمان آمد، اما باوجود همه این محدودیت‌ها سعی کردیم با نشان دادن کاریز، بیمارستان جندی شاپور، آسیاب بادی‌ها، بازار، قصر ساسانی و بویژه فرهنگ مردم آن دوران این امکان را برای بیننده فراهم کنیم که تا حدودی با دوره ساسانی آشنا شود.

دکورهای فیلم مریم مقدس مربوط به یک جغرافیا، تمدن و دوره تاریخی کاملا متفاوتی از دوره ساسانی است. قاعدتا ناگزیر به تغییرات زیادی در آن دکورها شدید.

ما در اصل از سوله و ستون‌های آنجا استفاده کردیم. معماری رومیان در آن دوران کاملا با ساسانی تفاوت دارد مثلا در تزیین ستون‌ها رومیان از خط راست استفاده می‌کرده‌اند و ساسانیان از خطوط قوسدار. ما برای این کار از نقوش دوره ساسانی استفاده کردیم و همین‌طور در کلیت معماری دکورها هم تغییراتی دادیم.

در مورد طراحی لباس چه کردید؟

قبل از تولید این مجموعه تحقیقات 500 صفحه‌ای دانشگاهی درباره دوره ساسانیان داشتیم. علاوه بر آن عکس‌هایی از بنای نقش رجب واقع در شیراز که مربوط به دوره ساسانیان می‌شد، گرفتیم و لباس‌ها بر مبنای عکس‌ها طراحی شد. من خودم به شیراز رفتم و از بنای نقش رجب دیدن کردم دراین حجاری بزرگ جشنی در دوره ساسانی به تصویر کشیده شده است که در تصویر آن جزئیات باارزشی از نوع پوشش مردم آن دوران مشخص است و حتی دگمه‌ لباس‌های آنها دیده می‌شود که این حجاری منبع مهم کار ما بود. برای رنگ لباس‌ها هم از گچبری‌های کاخ اردشیر بابکان در فیروزآباد الهام گرفتیم و از رنگ‌های بنفش و آبی فیروزه‌ای استفاده کردیم.

آیا در شهرک سینمایی دکوری از دوران ساسانی موجود بود که شما از آنها استفاده کنید؟

از آن دوره هیچ چیزی موجود نبود و ما همه مایحتاج کار از لباس و چکمه گرفته تا سپر و دیگر ابزارآلات را ساختیم و پس از پایان کار آنها را تحویل شهرک سینمایی دادیم تا اگر گروه دیگری قصد کار درباره دوره ساسانی را داشت، بتواند از آنها استفاده کند.

موسیقی «مسافر زمان 2» یکی دیگر از نقاط قوت آن است که حضور آن در سکانس‌ها خوب و به اندازه و تا اندازه‌ای در حال و هوای تاریخ آن روزهاست. روند تحقیقات‌ شما در زمینه موسیقی دوره ساسانی چگونه بود؟

آقای گورنگی خیلی با علاقه و دقت کار ساخت موسیقی را دنبال کردند و تحقیقات گسترده‌ای درباره موسیقی زمان ساسانی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند در آن دوران ما ارکستر هزار نفره داشتیم و موسیقی در اوج خودش بوده است. ایشان سعی کردند از سازهایی که در آن دوران هم استفاده می‌شده استفاده کنند و در مورد سازهایی که دیگر موجود نیستند هم از سازهایی که نزدیک به آنها هستند بهره بردند. موسیقی هیچ جا از ما عقب نمانده و در همه میکس‌ها حضور دارد و من از آن خیلی راضی هستم.

کارهایی مانند «مسافر زمان» که شخصیت‌های داستان وارد تونل زمان می‌شوند در سینمای جهان و صنعت سریال‌سازی آنها نمونه‌های زیادی دارد، آیا شما از آنها الگو هم گرفتید؟

من قبل از ساخت قسمت اول این سریال نمونه‌های خارجی زیادی با همین مضمون دیدم و روی آنها تعمق کردم، ولی امکانات ما با آنها آنقدر تفاوت دارد که اصلا قابل الگوبرداری نیست. آنها در حیطه فناوری ‌ که اتفاقا در کارهایی چون مسافر زمان خیلی کاربردی است  از ما خیلی جلوتر هستند و ما در ایران فقط نیروی انسانی داریم و در بحث فناوری خیلی عقب هستیم. به هر حال خیلی جزئی مثلا در بخش‌هایی که اشکبوس با ماشین مواجه می‌شود، نیم نگاهی به نمونه‌ای فرانسوی داشتم.

در کل روند تولید این سریال چقدر زمان شما را گرفت؟

ما 9 ماه درگیر تصویربرداری بودیم که در این مدت به دلیل تعطیلات و مشکلات مالی 3 ماه کار متوقف بود و می‌توان گفت ما برای 21 قسمت 6 ماه پیوسته کار کردیم و هنوز هم درگیر مسائل فنی مثل صداگذاری، ویژوال افکت و دیگر مسائل 6 قسمت پایانی هستیم.

آیا این اثر را می‌توان در حیطه آثار کمدی هم طبقه‌بندی کرد؟

به نظر من این کار زیاد هم طنز نیست و آنجا که حال و هوای طنز می‌گیرد، به دلیل اقتضای قصه و ورود شخصیت‌ها به دنیایی است که با ساختارهای آن بیگانه‌اند و همین مساله موقعیتی طنز را به وجود می‌‌آورد وگرنه داستان، قصه‌های تلخی از تاریخ همچون پناهنده شدن خسرو پرویز را هم روایت می‌کند.

شما این کار را در پرونده سریال‌سازی و فیلمسازی‌تان در چه جایگاهی می‌بینید؟

در پرونده کارهای تلویزیونی‌ام این کار از همه آنها بهتر و محکم‌تر است و تجربه‌هایی که من در این اثر کسب کردم، واقعا ناب و بی‌نظیر هستند و میتوانم بگویم همه تجربه 31 ساله من یک طرف و این کار طرف دیگر.

نغمه دانش‌آشتیانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها