در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
میگوید از شر این کلیه که خلاص شوم، از شر زنم هم راحت میشوم و دیگر غرولندهای او را نمیشنوم. آخر همسرش از او مهریهاش را خواسته است و او هم که آهی در بساط ندارد، تنها داراییاش را به حراج گذاشته تا دیگر غرورش نشکند. این را که میگوید، سرش را چند بار تکان میدهد و میگوید هرگز فکر نمیکرده است که عاقبتش این چنین شود و زندگیای را که با عشق شروع کرده، به این راحتی از دست بدهد؛ اما سعید از یک چیزی خوشحال است و آن اینکه تنها آدمی نیست که به این روز افتاده است. او تعریف میکند که جوان 24 سالهای را میشناسد که به خاطر یک سوءتفاهم و برای اینکه بدهی رفیقش را پرداخت کند، ندانسته تراولچکهای قلابیای را به بانک برده و مسوولان هم وی را دستگیر کردهاند و او حالا برای خلاصی از زندان، همین تصمیم را گرفته است. او الان با قرار وثیقه آزاد است تا بیاید و کلیههایش را بفروشد و کارش را ردیف کند.
عجایب هفتگانه
سرنوشت سعید البته تنها منحصر به خودش نیست؛ چون مثل او آدمهای زیادی پیدا میشوند که با تنگی روزگار، دست و پنجه نرم میکنند و جز فروش اعضای بدن، چارهای نمییابند. حمید هم صاحب یکی از آن آگهیهایی است که دل آدم را به درد میآورد. او به خاطر مشکلات مادی، کلیهاش را به مزایده گذاشته تا مگر بتواند با چند تومان گرانتر فروختن، چند میلیون بیشتر برای مرهم گذاشتن بر چالههای زندگیاش اختصاص دهد؛ اما داستان زندگی مردی که گرفتار زنی زیادهخواه شد تا به هر ترتیب ممکن خودرویی تهیه کند نیز از آن عجایب روزگار است. مرد که با تقاضای همسرش برای فروش یک کلیه روبهرو شده، دست به دامان دادگاه شده تا مگر آنان گواهی دهند که وجود کلیه در بدن مرد واجبتر از خودروی سواری است.
تهران، شهر سوداگری
اگر در گذشته آگهیهای ریز و درشت ثبت شده چسبانده شده بر باجههای تلفن، تعجب ما را برمیانگیخت؛ اما الان با دیدن آدمهای پلاکارد به دستی که میگویند خواهان فروش کلیهاند و دیدن دلالهای جورواجور سبیل کلفتی که انواع و اقسام مشتریها را میشناسند هم تعجب نمیکنیم. پاتوق حرفهایهای خرید و فروش کلیه هم خیابان فرهنگ حسینی است. این خیابان برای کسانی که از مشکل نداشتن کلیه رنج میبرند، خیابانی غریبه نیست. اینجا از دیرباز به علت وجود انجمن حمایت از بیماران کلیوی به محل رفت و آمد بیماران دیالیزی و مشکلدار تبدیل شده است و محل مناسبی برای معاملات اینچنینی به حساب میآید. اگر چه در دهههای گذشته بیشتر پیوندها و اهداهای کلیه به بیماران از سوی افراد آشنا و خیر انجام میشد؛ ولی امروزه سوداگری و فشارهای اقتصادی سبب شده تا بازار خرید و فروش کلیه در ایران گرم شود و با افزایش تعداد بیماران کلیوی، پای دلالها نیز به این عرصه باز شود. هرچند در سالهای گذشته برای جلوگیری از سوداگری در خرید و فروش کلیه، انجمن حمایت از بیماران کلیوی تلاش کرده است به عنوان تنها مرجع پیوند و اهدای کلیه از بروز ناهنجاری در این عرصه جلوگیری کند؛ ولی بسیارند کسانی که با استفاده از خلا‡های قانونی، تنها به سود خود میاندیشند و جان افراد را معامله میکنند.
بازار خرید و فروش کلیه در پایتخت
سجاد و همسرش در حیاط باریک انجمن با یک گیرنده صحبت کردهاند. آنها تقریبا 25 ساله هستند و بدهیهای قابل توجهی دارند. سجاد با اشاره به احتمال دادگاهی شدنش به علت شکایت طلبکاران، میگوید: خانواده ما دادگاه رفتن را بسیار بد میداند. آنها به سمت یکی از کلینیکهای انجمن که دو خیابان دورتر است، میروند تا اولین بخش از آزمایشهای تطابق را انجام دهند. ناصر، پدر گیرنده آنان را همراهی میکند. او میگوید: «کلیههای فرزندم از وقتی به دنیا آمد، اختلال دارد، ولی دکترهای شهر ما متوجه این موضوع نشدند. او از 9 سالگی تا امروز که 15 سال دارد، دیالیز میشود. هزینههای آزمایشها به عهده اوست، حتی اگر نتیجه منفی باشد و او یک فرد پولدار نیست و قرار است برای این عمل وام بگیرد.» اینها جملاتی است که لویی امبر در سال 2008 در مجله لاکروا منتشر کرده است. او مینویسد: «چندصد متر پایینتر از هیاهوی میدان ولیعصر، کوچهای به چشم میخورد که نام آن حسینی است. تقریبا در جایجای دیوارهای این کوچه، کاغذهایی به رنگهای مختلف چسبیده است که روی آنها شماره تلفن و گروه خونی متقاضیان یا دهندگان کلیه دیده میشود. اینها بیشتر بیماران کلیوی هستند که به دنبال یک دهنده برای پیوند اعضا میگردند یا برعکس دهندگانی هستند که به این طریق مشخصات خود را به بیماران میدهند؛ به طوری که گاهی تعداد دهندگان بیشتر از گیرندگان است. در اینجا (انجمن حمایت از بیماران کلیوی) تقریبا هرساله 2000 پیوند کلیه انجام میشود. این انجمن رابط میان اعطاکنندگان عضو پیوندی و گیرندگان آن است که بیشترشان همدیگر را نمیشناسند. قیمت یک کلیه حدود 3000 یورو است؛ یعنی دستکم حقوق یک سال و نیم یک کارمند. دولت یکچهارم این هزینه را میپردازد و بقیه به عهده انجمن و شخص گیرنده است.»
سیاستهای غلط
مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی کشور، نیازهای مالی و مشکلات اقتصادی مردم را عامل تشدید بازار سیاه خرید و فروش کلیه میداند. هاشم قاسمی، با اشاره به مصوبه سال 75 دولت مبنی بر اهدای مبلغ یک میلیون تومان به اهداکنندگان کلیه به بیماران دیالیزی و پیوندی در قالب طرح هدیه ایثار میگوید: از همان سال 75 تاکنون بارها اعلام کردهایم که چنین مصوبهای نهتنها کمکی به بیماران پیوندی نکرد که بعکس موجب تشدید بازار سیاه خرید و فروش کلیه در کشور شد.
مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی با تاکید بر اینکه فروشندگان کلیه کسانی هستند که دچار مشکلات مالی بوده و تنها راه را فروش یک عضو حساس و مهم از بدن خود میدانند، میافزاید: اگر از همان ابتدا مبلغ یک میلیون تومان به بیمار نیازمند پیوند داده میشد تا او نیز با افزودن مبلغی به آن، به نوعی هزینههای فرد اهداکننده را بپردازد، الان با چنین معضلی مواجه نبودیم.
رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی با اشاره به افزایش خرید و فروش کلیه در کشور تصریح میکند: اختصاص هدیه ایثار با مبلغ یک میلیون تومان به افرادی که کلیه خود را اهدا میکنند گرچه با نیت خیر انجام شد موجب افزایش تجارت کلیه در بازار آزاد شد که در این زمینه از سوی انجمن بیماران کلیوی اعتراض شدیدی به این امر صورت گرفت زیرا وارد شدن منفعت مالی در این میان موجب شد که آمار اهداکنندگان کلیه از خانواده و خویشاوندان درجه اول که شاخه اصلی پیوند کلیه محسوب میشود به کمتر از 5 درصد برسد و اگر این امر به همین روال گسترش یابد شاهد از بین رفتن همین آمار اندک یا حتی رواج خرید و فروش کلیه بین اعضای خانواده نیز خواهیم بود.
ولی آیا واقعا پرداخت پول به بیمار کلیوی راهحل مشکل است؟ یا از ابتدا امکان آن بود که به نحوی بهتر عمل کرد؟ شیوهای که اکنون بسیاری دنبال آن هستند ولی در این آشفته بازار کمتر توفیقی به دست میآورند. پیوند از افراد مرگ مغزی شده!
ایران باز هم یکهتاز
لویی امبر معتقد است، از نظر پیوند اعضای بدن، ایران تنها کشوری است که به طور رسمی به اعطاکنندگان عضو پیوندی پول میپردازد و البته با ممنوع کردن دسترسی افراد خارجی به این سیستم، به شیوهای رفتار شده تا جلوی توریسم پیوند اعضا گرفته شود. این حالت از سوی برخی کارشناسان جهانی مورد تحسین قرار گرفته؛ ولی بسیاری دیگر آن را محکوم کردهاند. در فرانسه، کلیه یک شخص سالم فقط به یکی از اعضای خانواده یا به شخصی که بیش از 2 سال با دهنده زندگی مشترک داشته، اهدا میشود. پیش از عمل، کمیسیون متشکل از کارشناسان حق آزادی طرفین را بررسی میکنند و در نهایت هم هیچ پولی رد و بدل نمیشود.
تجارت مرگ در چین
اما اوضاع در چین کمی عجیبتر و چندشآورتر است. مسوولان این کشور بتازگی به وجود توریسم پیوند اعضا در این کشور اعتراف کردهاند. این برای نخستین بار است که پکن تایید میکند اعضای بدن اعدامشدگان در این کشور به خارجیها فروخته میشود، بیشتر عضوهای بدن که در چین فروخته میشود، از اجساد زندانیان اعدامی است.
در این میان، سال گذشته میلادی، کابینه پاکستان طرح ممنوعیت فروش اعضای بدن را تصویب کرد. به همین منظور شوکت عزیز، نخستوزیر وقت پاکستان دستور داد تا این طرح با جدیت بیشتری در مجلس مورد بحث قرار بگیرد. این طرح برای نابود کردن مافیای تجارت اعضای بدن انسان در این کشور لازم است. به واسطه این طرح، مجوز پزشکانی که در این کار دست دارند، برای همیشه لغو میشود و برای افرادی که در این تجارت دست داشته باشند، دستکم 3 سال زندان و 300 هزار روپیه جریمه نقدی در نظر گرفته میشود. البته این طرح در حالی در این کشور مطرح شده است که پیشتر چوهدری افتخار محمد، رئیس دیوانعالی کشور پاکستان اعلام کرده بود که این کشور، مرکز تجارت اعضای انسان است. این در حالی است که ساکنان روستای شجاعآباد در ایالت پنجاب برای رفع گرسنگی و فقر مجبور به فروش اعضای بدن خود شدهاند. در پاکستان هر کلیه به قیمت بیش از 200 روپیه معادل 3350 دلار خرید و فروش میشود.
چند آمار
در این میان، سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که سالانه 21 هزار پیوند کبد در جهان صورت میگیرد؛ اما تعداد متقاضیان پیوند کبد دستکم 90 هزار نفر در سال است. نیاز به کلیه نیز این روزها بسیار زیاد بوده و باعث رونق گرفتن قاچاق اعضای بدن شده است. در این میان، افراد ثروتمند نیازمند کلیه که با عنوان گردشگران پیوند شهرت دارند، به کشورهای فقیر میروند و اعضای بدن مردم فقیری را که نیاز به پول دارند، خریداری میکنند؛ اما فقر سبب میشود که گاه قیمتها آنچنان پایین بیاید که حتی به درد افراد فقیر نیز نخورد؛ به طوری که یک اهداکننده کلیه در آفریقای جنوبی، کلیه خود را تنها به قیمت 700 دلار واگذار کرد.
این در حالی است که با توجه به آمار سازمان بهداشت جهانی، قیمت یک کلیه حدود 30 هزار دلار است. در این بین، خریداری اعضای بدن به دلیل رعایت نکردن مسائل بهداشتی و نبود قانونهای حمایت از اهداکنندگان اعضا در بسیاری از کشورهای جهان ممنوع است؛ اما با وجود این، سود سرشار حاصل از خرید و فروش اعضای بدن آنچنان زیاد است که بازارهای سیاه تجارت اعضا بدون در نظر گرفتن این قوانین، داغداغ است.
توریسم پیوند اعضا چیست؟
توریسم پیوند اعضا (transplant tourism) به این معنی است که مثلا فردی از آمریکا به پاکستان میآید و همان جا یک کلیه برای خود میخرد و تحت جراحی پیوند کلیه قرار میگیرد. از آنجا که خدمات درمانی در غرب گرانتر است و همچنین اعضای پیوندی در کشورهای جهان سوم راحتتر به دست میآید، بیماران زیادی از کشورهای ثروتمند به سوی کشورهای ارزانتر میآیند تا جراحی پیوند اعضا را در آن کشورها انجام دهند. در نتیجه سود زیادی در توریسم پیوند اعضا وجود دارد که مافیای پیوند اعضا را به سمت خود میکشد. در ایران به سبب این که پیوند کلیه فقط بین افراد با ملیت یکسان آزاد است و بین 2 نفر با ملیت متفاوت ممنوع است، امکان فروش کلیه به اتباع غیرایرانی ممنوع و بسیار نادر است. فعالیت مافیای پیوند اعضا در هند، پاکستان و کشورهای اروپای شرقی، رونق دارد. مشتریان اصلی پیوند غیرقانونی عضو را ساکنان متمول کشورهای عربی و کشورهای غربی تشکیل میدهند که به دلیل ارزان بودن کلیه، به هند و پاکستان و کشورهای اروپای شرقی سرازیر میشوند. اهدای کلیه در کشورهای غربی کمتر معنی میدهد؛ به این سبب که در کشورهای پیشرفته، منبع اصلی تامین کلیه برای پیوند، از بیماران مرگ مغزی است. در کشورهای توسعه نیافته به دلیل از دست رفتن بیماران مرگ مغزی، انسانهای زنده منبع تامین کلیه هستند.
البته در کشورهای غربی هم اهدای عضو صورت میگیرد. نمونه جالب اهدای عضو گروهی در استرالیاست که اعضای آن کلیههایشان را به طور رایگان اهدا میکنند. این گروه با نام Jesus Christians، اگرچه اعضای بسیار کمی دارد؛ اما بسیار مشهور است. شهرت آنها برای کارهای غیرمعمولی است که انجام میدهند. مثلا سال 1983 اعلام کردند: برای هر خانواده یا کارگاهی که بخواهد، حاضرند یک روز رایگان کار کنند. 6 نفر از جوانترین اعضای این گروه 1000 مایل در بیابانهای استرالیا پیادهروی کردند و بیش از نیمی از اعضای این گروه، کلیههایشان را به بیماران کلیوی اهدا کردهاند.
مریم خباز
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد