جام جم آنلاین گزارش میدهد
آیا میتوان براحتی با کریم باقری حرف زد؟ او زیاد اهل گفتگو نیست. ممکن است تلفن همراهش را هم جواب دهد و 15 دقیقه با شما کلنجار برود تا بفهماند که حاضر به گفتگو نیست ولی حاضر نمیشود یک سوم همان زمان را صرف پاسخ به 5 پرسش کند. همین به شما تفهیم میکند که او چقدر در تصمیمش مصمم است. به یاد میآورم وقتی همراه پرسپولیس به اردوی اتریش رفتیم. اولین شب اقامت ساعت 10 شب در لابی هتل گوشهای تنها نشسته بود و روزنامهای آلمانی زبان را میخواند. به سمتش رفتم و درخواست گفتگو کردم. خیلی راحت مرا پذیرفت، ولی فقط برای حرف زدن یا بهتر است بگویم برای گپ زدن و پر کردن اوقات. با کریم باقری حرف زدن همیشه جالب است. مخصوصا وقتی آن حس خجالت همیشگی را کمی از خودش میراند و به دوران کودکی اش میرود و میگوید: « من آرزو داشتم راننده تریلی باشم. از تبریز بار بزنم بروم اروپا و برگردم. وقتی هم میآیم اینجا (اروپا) داغ دلم تازه میشود.» و یا مثلا در مورد مدل موهایش میگوید: آدم مگر چند بار دنیا میآید؟ یک بار میآیی همان یک بار هم این مدل بس است... از گفتگو با مردی که سالهای سال الگوی جوانان این کشور بوده، میتوانی به نهایت لذت برسی و افتخار کنی که کسی مانند او الگوی این جوانان است.
دوباره میتوانم فرصتی کوتاه برای یک گفتگوی بسیار کوتاه با او به دست آورم. فرصتی که باعث میشود بخواهم از او بپرسم با همین سن و سال، چگونه میتوان بهترین بود؟ باقری فقط لبخند کوتاهی میزند: «همین طوری! مگر من چند سالم است؟» ویژگی شناسنامهاش این است که دست کاری نشده و سن واقعیاش تغییری نکرده. اما او خودش را زیاد هم جوان نمیداند. وقتی میگوید باید کنار بروم تا جوانها جای مرا بگیرند این پرسش به وجود میآید که آیا در این فوتبال بهتر از او هم داریم؟ خودش به شکلی خاص به داستان کنار رفتناش از فوتبال ملی نگاه میکند: «زمان جام جهانی هم بحث برگشتن من بود. اما میگفتم که نمیآیم چون درست نیست دعوت شوم و روی نیمکت بنشینم. پس کنار رفتم. قبول هم ندارم از من بهتر وجود ندارد. مگر میشود در این مملکت از من بهتر کسی پیدا نشود ؟ اگر واقعا این نکته واقعیت داشته باشد، باید به حال فوتبال ایران تاسف خورد!» کریم را نزدیک به 8 سال است در پیراهن ملی ندیدهایم. چه کسی دلش برای فوتبال ناب او با این پیراهن تنگ نشده است ؟
او یک عنصر خاص است. بازیکنی که ستایش عمومی را برای خود میخرد. به واسطه بازیهایی که با پیراهن پرسپولیس برای مربیانی مانند آری هان، دنیزلی و قطبی انجام داده، همواره این ستایش را در شان بازیاش دیدهایم.
باقری را از فصل پیش تا امروز به یاد آورید. از زمانی که با پرسپولیس جشن قهرمانی گرفت تاکنون چه صحنههایی از او در ذهن شما باقی مانده است ؟ کریم روز بازی با سپاهان در تهران، سختترین و در عین حال بهترین پاس زندگیاش را داد. او در حالی که از سوی 5 بازیکن سپاهان داخل محوطه 18 قدم حریف مراقبت میشد توپ را بلند کرد و با دقت روی سر سپهر حیدری انداخت. همان توپ گل شد و پرسپولیس به قهرمانی رسید. زمانی که توپ زیر پای باقری گیر کرد، همه انتظار یک شوت را داشتند. زیاده روی نمیکنیم اگر بگوییم شاید هر کسی جز کریم بود این توپ را به سمت دروازه میزد. اما او چنین نکرد.
باقری از همین زاویه بازیکنی خاص میشود. این چنین ویژگیهایی در بازیاش نمود پیدا میکند. در همین آخرین داربی بود که وقتی سانتر بلند منصوری روی سرش قرار گرفت، به جای ضربه مستقیم به سمت دروازه، توپ را برای کریمی فرستاد. آیا نمیتوانید به او لقب یک نابغه را بدهید؟ باقری نمیخواهد چنین الفاظی را بپذیرد: « این خیلی عادی است. فقط من چنین کارهایی را در زمین انجام نمیدهم. اگر نتوانم این پاسها را بدهم باید تعجب کرد. سالها فوتبال بازی کردم و باید از تک تک تجربیاتم استفاده کنم. این کاملا طبیعی و عادی است که وقتی در شرایط خوبی صاحب توپ میشوم اول به این فکر کنم که آیا کسی موقعیتی بهتر از من دارد یا نه. »
او در بازی با سپاهان پیش از ضربه ایستگاهی آشوبی با سپهر حیدری و فرزاد آشوبی هم حرف زده بود. آشوبی میگوید: « وقتی آقا کریم پشت توپ قرار نگرفت، تعجب کردم. فکر میکردم میخواهد خودش بزند. اما آمد به من و محسن خلیلی گفت فقط توپ را به اوت نزنید. اگر هم به دیوار دفاعی خورد مهم نیست. ولی داخل دروازه باشد. » بعد از آن سپهر حیدری میگوید: « من میدانستم تیم گل میزند، ولی آقا کریم روحیه همه ما را بالا میبرد. زمانی که میخواستند ضربه کاشته را بزنند. به من گفت فقط به دروازه شان نگاه کن و منتظر توپ باش. من هم با تمام وجودم توپ را نگاه میکردم. وقتی توپ را سانتر کرد تعجب نکردم. میدانستم فقط او میتواند توپ را از بین 5 نفر برای من بفرستد.
باقری مورد ستایش تمامی بازیکنان قرار میگیرد. حتی بازیکنانی که نمیتوانند او را مهار کنند. در جریان بازی پرسپولیس مقابل پیام مشهد، زمانی که باقری گل برتری پرسپولیس را به ثمر میرساند، سجاد امیدی هافبک پیام به سمت او میرود و میگوید: « فقط به من بگو چه کار میکنی که تمام نمیشوی ! » اگر تصور میکنی کریم گوشه چشم باریک کرده و رفته، اشتباه میکنید. او در همان مرکز زمین، جواب بازیکن حریف را میدهد: « فوتبال به من حال میده ! لذت میبرم. تو هم با فوتبال عشق کن... » او از فوتبال لذت میبرد و همین کافی است تا مثل یک جوان بدرخشد. داشتن یک کریم باقری برای هر مربی یک آرزو است.
وقتی به تهران برگشت تا دوباره با پرسپولیس زندگی کند، کمتر کسی انتظار داشت او به اوج خود برگردد. کریم باقری پس از یک سال سکونشینی در لیگ انگلستان، در پرسپولیس به دنبال زنده شدن و نفس کشیدن بود. مدتی در رکود مطلق بود و حتی سیری نزولی داشت، اما کمتر کسی از او انتقاد کرد. باقری آنقدر صاحب احترام بود که نزولش را به چشم ببینند و به روی او هم نیاورند.
کریم باقری سالی سخت را در انگلستان تجربه کرد. آندرانیک تیموریان داستان جالبی را تعریف میکند. او میگوید: « یک بار پیش از شروع تمرین، پل کانچلسکیس، هافبک چپ ما به سمت من آمد و گفت: آندوتو باقری را میشناسی ؟ گفتم کریم و او با خوشحالی گفت بله... بله ! من گفتم در ایران از 70 میلیون نفر 71 میلیون باقری را میشناسند. چون آن یک میلیون نفری که قرار است به دنیا بیایند هم میدانند او کیست! کانچلسکیس میگفت او یک بازیکن فوق العاده بود که با بدترین و نژادپرستترین مربی تاریخ لیگ انگلستان کار کرد. انگار این دو با هم در چارلتون هم بازی بودند. پل تعریف میکرد و میگفت مربیشان آلن کربیشلی همیشه حق او را میخورد. میگفت در یک تمرین تمام شوتهای پشت 18 قدمش گل شد و حتی حین بازی دستگرمی هم یک گل 35 متری زد ولی کربیشلی رویش را کرد آن طرف و نشان داد که ندیده! او مخالف بازیکنان آسیایی و آفریقایی بود و همیشه هم سعی میکرد جلوی ورود آنها را بگیرد...». آندرانیک تیموریان در ادامه ادعا کرد کانچلسکیس به دنبال او میگشته و سعی کرده از او شمارهاش را بگیرد. آیا باقری دوست دارد یاد آن روزها بیفتد؟ کریم جواب کوتاهی میدهد: « من نمیگویم مربی ام رفتار نادرستی داشت. قبول هم ندارم که نژادپرست بوده. هر مربی نظر خاص خودش را دارد. همین ! من دوستان خیلی خوبی در انگلستان پیدا کردم و هنوز هم از ارتباطم با آنها لذت میبرم.»
کریم باقری تا کجا ادامه خواهد داد؟ این آخرین پرسشی است که فعلا در ذهنمان شکل میگیرد. بعدها پرسش جدیدی خواهیم داشت درباره مربیگری او در فوتبال. کریم میخندد و میگوید: فعلا که دارم بازی میکنم. تا جایی که بتوانم ادامه خواهم داد. هدفم این است که با پرسپولیس به عنوان تازهای برسم. ولی دوست ندارم فعلا دربارهاش حرفی بزنم. تا ببینیم خدا چه میخواهد.
برای کریم باقری میخواهم یک خط بنویسم و حرف مکتوب را به پایان ببرم: «تا وقتی هست، از وجودش لذت ببریم که وقتی برود مانند او پیدا نخواهیم کرد.»
پیام یونسیپور
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان