نگاهی به مزایا و معایب سکونت در برج

در آرزوی برج‌نشینی‌

آیا تا به حال با دیدن برجی دلفریب و بلند آرزو کرده‌اید که ای‌کاش در بالاترین طبقه‌اش خانه‌ای داشتید؟ اما حقیقت این است که زندگی در این برج‌ها آن‌طور که به نظر می‌رسد آرام و بی‌دغدغه نیست و ریشه این تضاد میان تصور اولیه و واقعیت را باید در موضوعات بسیاری جستجو کرد که مهندسی شهر، اصول معماری برج‌ها، ضعف‌های فرهنگی و ... بخشی از آنهاست. این گزارش به واکاوی برخی شوون برج‌نشینی و نارسایی‌های خرد و کلان آن پرداخته است.
کد خبر: ۱۸۸۱۱۵

در شهر تهران، برج‌ها حضوری چشمگیر دارند و نگاهی به وضعیت پراکنده این سازه‌ها نشان می‌دهد بیشتر آنها در حاشیه شمالی شهر و اقع شده‌اند؛ یعنی دامنه جنوبی البرز که بیشترین گسل‌های زلزله را دارد. اگرچه سوابق شفاهی و مکتوب این ناحیه هیچ زلزله مخربی را در چند صد سال اخیر گزارش نمی‌کند، اما خطر زلزله برای برج‌ها تهدیدی جدی و دائمی محسوب می‌‌شود. از این دیدگاه، اولین و احتمالا مهم‌ترین ضعف برج‌ها را باید در محل احداث آنها دانست. با وجود توقف صدور مجوز بلندمرتبه‌سازی برای بیش از 10 طبقه در سطح شهر، اغلب بساز و بفروش‌ها براساس مجوزهایی که قبلا گرفته‌اند و با حکم قانونی به بالا بردن ارتفاع ساختمان‌ها مشغولند و هشدارهای پی در پی مراکز جغرافیایی و زلزله‌شناسی در هیاهوی سود و سودای برج‌ها اصلا شنیده نمی‌شود. گویا بازار ساخت برج‌ها صرفا تابع بازی عرضه و تقاضاست و سود اقتصادی سازندگان به همراه ارضای شیفتگی افراد متمول جامعه آن را پیش می‌برد. دیگر آن‌که به دلیل برخی بی‌برنامگی‌ها، محل قرارگیری برج‌ها در چشم‌انداز کلی شهر براساس قوانین معماری و شهرسازی نیست و هر جا که زمین و سرمایه کافی یکجا گرد ‌آمده، برجی 20 یا 30 طبقه از دل خاک سر برآورده است.

امکانات فوق مدرن

امکانات به روز و مدرن اولین چیزی است که با شنیدن نام برج به ذهن می‌رسد. سازندگان و شاغلان کفه تقاضا نیز رگ خواب مشتریان را به دست گرفته‌اند و با افزودن امکاناتی نظیر استخر و جکوزی اختصاصی، آسانسورهای متعدد، بالابر خودرو، لابی مجهز و ... به قول معروف عقل و هوش مشتریان و حتی غیرمشتریان را می‌ربایند. تبلیغ چشم‌انداز منحصر به فرد برج‌ها نیز همواره پای ثابت تبلیغات فروش و اجاره برج‌ها محسوب می‌شود و گویا بازخورد خوبی هم دارد. این روزها با پیشرفت‌های تکنولوژیکی، به میزان و کیفیت فناوری خدمات برج‌ها نیز افزوده و مدهای جدیدی در این عرصه ارائه می‌شود که برخورداری از امکانات مدرن و متدهای پیشرفته سکونت و زندگی توجیهی منطقی برای آنهاست. کنترل اسباب و لوازم منزل از راه دور با استفاده از امکانات اینترنتی، استقرار دوربین‌های مداربسته در واحدها که حتی آشپزخانه را کنترل می‌کنند، تعبیه سیستم‌های حفاظتی و امنیتی ویژه و دکوراسیون فضایی و فوق مدرن، بخشی از این امکانات است که بر جذابیت برج‌های مسکونی می‌افزاید و رویای زندگی در آنها را با آب و تاب بیشتری برای شهروندان تصویر می‌کند. حالا باید پرسید این امکانات تا چه اندازه مطلوب و کاربردی است و در زندگی روزمره به کار می‌آید. در این باره صحبت‌های یکی از برج‌نشینان را بشنوید که درباره استفاده از امکانات منزلش چنین توضیح می‌دهد: وقتی قصد داشتم برای شروع زندگی مشترک واحدی مسکونی در طبقه دهم یکی از برج‌های تهران بخرم میزان و تنوع امکانات آن برایم بسیار مهم بود. امکانات ویژه دیجیتالی و نوآورانه که در این واحد مسکونی گرد آمده بود و چشم‌انداز زیبای آن ما را شیفته خود کرد. ولی پس از چند ماه این جذابیت‌ها پیش چشممان رنگ باخت. برخی از امکانات مدرن اصلا به کارمان نمی‌آید و کار با آنها را یاد نگرفته‌ایم. چشم‌انداز زیبای شهر هم که از پنجره خانه‌مان دیده می‌شد به دلیل اشراف برخی ساختمان‌های دور و نزدیک  با یک پرده ضخیم مسدود شده است.

برای برخی برج‌ها امکانات خاصی نیز در نظر گرفته می‌شود که شاید دهن پر کن‌ترین آنها باند فرود بالگرد در طبقه آخر باشد؛ البته این ویژگی‌ برای یک برج زیاد هم بی‌خاصیت و بدون استفاده نیست و حتی می‌توان آن را اقدامی عام‌المنفعه برای شهرها تلقی کرد که در شرایط اضطراری و بحرانی برای امدادرسانی به کار می‌آید.

کاربری برج‌ها

فلسفه وجودی برج‌ها چیست؟

دکتر بهمن ادیب‌زاده، مدرک معماری دارد و با سابقه‌ای طولانی در زمینه شهرسازی به این پرسش چنین پاسخ می‌دهد. برج‌ها مظهر انباشت سرمایه  (Capital)  و نماینده قدرت و ابهت ظاهری آن هستند. بسیاری از بانک‌های معتبر دنیا که محل انباشت سرمایه‌های کلان هستند در برج‌ها واقع شده‌اند و اغلب برج‌های معروف دنیا نیز به بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ تعلق دارند. در شهرهایی مانند نیویورک و شیکاگو که خاستگاه برج محسوب می‌شوند، بیشتر برج‌ها در مرکز اقتصادی و اداری شهر قرار دارند و سابقه تاریخی نشان می‌دهد گرانی زمین و تراکم فعالیت‌های اقتصادی با ارزش افزوده بالا دلیل افزایش ارتفاع ساختمان‌ها و تبدیل آنها به برج در این مراکز است. در حقیقت می‌توان گفت کاربری‌ اصلی برج‌ها، اداری و اقتصادی است و سکونت در آنها به دلیل برخی ملاحظات فرهنگی و اجتماعی رواج یافته است.

عضو علی‌البدل شورای شهر تهران درباره مشکلات سکونت در برج‌ها می‌افزاید: واژه سکونت که از سکون به معنی آرامش مشتق می‌شود به زندگی بشر در محیطی امن و دلپذیر اشاره دارد. انسان آفریده شده تا روی زمین زندگی کند و با افزایش ارتفاع و خالی‌شدن زیر پایش امنیت روانی وی به مخاطره می‌افتد. بزرگ‌ترین مشکل برج‌نشینی را باید در همین نداشتن امنیت جستجو کرد که بشر مبتکر را به چاره‌اندیشی واداشته تا با فراهم آوردن امکانات متنوع و بیشتر در برج‌ها بر این ضعف غلبه کند. زندگی در ارتفاع همواره با دلواپسی‌های حقیقی و اصیل مواجه است که بتدریج مزمن می‌شود و با نگرانی درباره وضعیت آسانسور،‌ برق‌ اضطراری،‌ سیستم اطفای حریق، خدمات امدادی و... پیوند می‌‌خورد. کنجکاوی خریداران درباره این مسائل و حجم بالای تبلیغات فروشندگان در این حوزه، نبود امنیت روانی را آشکارتر می‌کند. با این وضعیت می‌توان ادعا کرد برج‌ها اصولا محل مناسبی برای سکونت نیستند. حتی در کشورهایی نظیر فرانسه و انگلستان که با کمبود زمین و اراضی برای سکونت مواجهند، زندگی در ارتفاع رویکرد غالب نیست و با استقبال شهرنشینان روبه‌رو نمی‌شود.

وی روند شهرسازی و معماری مدرن در دنیای امروز را حرکت به سوی معماری پایدار معرفی می‌کند. در این شیوه نوین استفاده از مصالح قابل بازیافت و سازگار با محیط‌ زیست برای ساخت خانه‌های مسکونی در دستور کار قرار دارد و زندگی در میان انبوهی از مواد شیمیایی و ترکیبی و سکونت بر فراز طبیعت تقبیح می‌شود. ادیب‌زاده گسترش روند برج‌نشینی را فقط در صورت تحقق شرایط زیر مفید و قابل دفاع می‌داند.

-‌ محل برج‌ها باید امکان دسترسی امدادی دیگر تسهیلات شهری را برای ساکنان فراهم آورد.

-‌ کاربری اصلی برج‌ها و عدم تداخل  میان کاربری‌های مختلف اقتصادی، تجاری و مسکونی پیش‌بینی شود.

استاندارد‌های ایمنی جهانی و منطقه‌ای که البته هزینه‌بر  هم هست، در حد مناسبی رعایت شود.

برج‌های بی‌‌هویت‌

همان‌طور که اشاره شد، امکانات برج‌ها نیز سکونت آرام و بی‌دغدغه را تضمین نمی‌کند. امکانات ارائه شده در برج‌ها همواره تابعی از گرایش‌ها و تمایلات اجتماعی و اقتصادی جامعه است و تسهیلات اولیه زندگی روزمره گاهی نادیده گرفته می‌شود. شعبه بانکی، دفتر پست، سوپر مارکت، خشکشویی، کتابخانه،‌ مراکز آموزشی و پاتوق‌های فرهنگی امکاناتی هستند که معمولا در اختیار برج‌نشینان قرار نمی‌گیرد؛ با این وضعیت وجود یک برج در یک محله نه تنها اتفاق فرخنده‌ای نیست، بلکه معضلات جدیدی می‌آفریند. برج‌ها و مجتمع‌های آپارتمانی بلند‌مرتبه جمعیت ساکنان محله‌ها را افزایش می‌دهند و به دلیل عدم ارائه تسهیلات کافی برای ساکنانشان عرصه را برای استفاده دیگران از امکانات محدود محله یا منطقه در بخش‌های ورزشی و تفریحی تنگ می‌کند. ارائه مقایسه‌ای کوچک دراین‌باره روشنگر حقایق دیگری است. مجتمع معروف مارسل بلوک که مهندس لوکوربوزیه طراحی آن را به عهده داشت، نه یک مجموعه برج بلکه یک شهر کوچک در کشور فرانسه محسوب می‌شود. این معمار برجسته جهانی علاوه بر پیش‌بینی امکانات کافی برای زندگی روزمره ساکنان در طبقات هر برج کوچه‌هایی تعبیه کرده است که انجام خرید و دسترسی به انواع تسهیلات فرهنگی و تفریحی را برای اهالی این محله بزرگ و پیشرفته امکان‌پذیر می‌کند. در این مجتمع کودکان می‌توانند در میان طبقات دوچرخه‌سواری کنند و سالمندان پاتوق‌هایی برای گردهمایی و وقت‌گذرانی دارند. در حالی‌که اندیشه و تفکر پشت برج‌سازی که در 2 دهه اخیر در شهرهای بزرگ کشور رواج یافته تابعی از سود اقتصادی در بخش مسکن است و نه تنها به گسترش مدنیت در شهرها کمکی نکرده، بلکه با مخدوش کردن سیمای آنها و افزایش نامناسب تراکم جمعیتی معضلات ریز و درشتی به‌وجود آورده است . ساخت هر برج برای بهبود خدمت‌رسانی امکانات ‌بالقوه‌ای در اختیار مسوولان شهری قرار می‌دهد که آنها را باید در فرصت‌های سوخته و از دست رفته دانست. علاوه بر آن، شواهد نشان می‌دهد در سطوح مختلف مدیریتی جامعه مزیت‌های سازه‌ای به نام برج در معماری شهری بدرستی درک نشده و از دست رفتن فرصت‌های اولیه و ثانویه برج‌نشینی نتیجه همین نارسایی است. معضل دیگر درباره برج‌ها، بی‌هویتی آنهاست. نام یک برج به همراه امکانات شاخصی که در خود جای داده است، بخشی از هویت کلان آن را می‌سازد. ولی به‌نظر می‌رسد هویت برج‌هایی که در شهر ما سر برآورده‌اند، ‌فقط  در نام آنها خلاصه می‌شود و بس. در حقیقت می‌توان ادعا کرد بیشتر برج‌های تهران بی‌هویت هستند و جالب این‌که یک بررسی اجمالی نشان می‌دهد نام برج‌ها نیز تابع سلیقه زیبایی‌شناختی آحاد جامعه و حتی دهک‌ ثروتمند آن است و به نوع معماری، شکل سازه‌ها و دیگر مشخصه‌های برج ربطی ندارد.

ضعف قوانین و پایین بودن استاندارد‌های ایمنی

ساخت برج‌ها از منظر نوع معماری  و تبعات شهری آنها نیز قابل بررسی است. در قاموس شهر‌داری ساختمان‌های بیشتر از 6 طبقه بلندمرتبه محسوب می‌شود و اگر ارتفاع ساختمانی به بیش از 12 طبقه افزایش یابد، با یک برج سروکار داریم. بیشتر برج‌های تهران نیز 20 تا 30 طبقه دارند ولی برج‌های بالای 30 طبقه در برخی نقاط شمالی شهر دیده می‌شود.

برای دریافت مجوزهای ساخت برج رعایت برخی مقررات و آیین‌نامه‌ها ضروری است. از جمله آیین‌نامه 2800 که استانداردی برای ایمنی برج و مقاومت آن در برابر زلزله محسوب می‌شود و اگر پی برجی روی گسل باشد، ‌کسب مجوز از مراکز زلزله‌شناسی نیز ضروری می‌شود. وزارت مسکن و شهرداری نیز برمسائلی نظیر اشراف، شکل هرمی ساختمان،‌ مجاورت با دیگر سازه‌های شهری، تامین برخی امکانات رفاهی، احداث پارکینگ به میزان نیاز و نصب تجهیزات امدادی نظارت می‌کنند. با این حال، برخی مشکلات هنوز حل نشده باقی‌مانده‌اند. وجود برخی ابهامات و تناقضات در اجرای آیین‌نامه 2800 و پایین بودن سطح استانداردهای زلزله یکی از این معضلات است. آیین‌نامه 2800 مرجع اصلی قوانین شهری برای مقاوم‌سازی ساختمان‌ها در مقابل زلزله محسوب می‌شود و اگر چه در سال‌های اخیر به دلیل اطلاع‌رسانی و ایجاد حساسیت عمومی بسیاری از برج‌ها تا حد امکان و در موارد خاص بیشتر از استانداردهای مصوب و لازم الاجرا مقاوم‌سازی شده‌اند، اما هنوز آسیب‌ناپذیری برج‌ها در برابر حوادث طبیعی و زلزله تضمین نشده است. با آن‌که به گفته کارشناسان برج‌های مجتمع که به نهادها تعلق دارند و برج‌های مستقل در مجموع کمتر از 5 درصد بافت شهری تهران را تشکیل می‌دهند، اما همین بخش کوچک نیز می‌‌تواند تهدیدهای بزرگی برای شهر ایجاد کند. ناگفته پیداست سقوط حتی یک برج حین زلزله احتمالی چه فاجعه انسانی عظیمی برای شهرنشینان رقم می‌زند و متاسفانه در بیشتر نقاط تهران به دلیل مجاورت ناهمگون برج‌ها با بافت فرسوده و دسترسی‌های نامناسب؛ تلفات و خسارات چنین پیشامدی مضاعف خواهد بود.

ضعف مشارکت‌

مشکلات فرهنگی یکی از مهم‌ترین معضلات زندگی در برج‌هاست. از آنجا که اختلاف طبقاتی در برج‌ها مشاهده نمی‌شود و بیشتر ساکنان آنها سطح درآمدی بالایی دارند، ریشه این مشکلات را باید در ضعف فرهنگ مشارکت، عدم ارائه آموزش‌های صحیح و ناهماهنگی در شوون رفتاری برج‌نشینان جستجو کرد.

برخی برج‌نشینان به فعالیت‌های مشارکتی روی خوش نشان نمی‌دهند و جلسات عمومی برج‌ها اغلب با کمترین استقبال مواجه می‌شود. نبود ضمانت اجرایی کافی و کارآمد در حوزه برج‌نشینی نیز بر مشکلات می‌افزاید و پرداخت بموقع حق شارژ، رعایت نظافت مشاعات، پرداخت هزینه تعمیرات و... همواره مناقشه و اختلاف میان برج‌نشینان با هیات مدیره را موجب می‌شود. بررسی پرونده‌های موجود در شوراهای حل اختلاف قوه‌قضاییه نیز بر صحت این مدعا تاکید دارد. تخلفات مدیران و ناهماهنگی جمعی برای انجام امور ضروری برج‌ها را نیز باید به این مناقشات اضافه کرد که گاهی به بالا گرفتن دعوا و شکایت میان برج‌نشینان منجر می‌شود. ناهمگونی فرهنگی و حضور خرده‌فرهنگ‌ها نیز از دیگر مشکلات برج‌ها محسوب می‌شود. تصور نادرست برخی افراد از برج‌نشینی و عدم شناخت قواعد این نوع زندگی امنیت روانی و آرامش را در برج‌ها کمرنگ می‌کند و این نارسایی‌ها در برج‌های مجتمع که جمعیت بیشتری دارند بسیار مشاهده می‌شود. در این حوزه مراعات نکردن شوون عرفی و مذهبی از سوی برخی افراد قابل ذکر است که گاهی با گلایه و نارضایتی برج‌نشینان و حتی همسایگان همراه می‌شود. درباره نارسایی‌های فرهنگی در برج‌ها صحبت‌های جمشید حسینی بیانگر واقعیت‌های موجود است. وی ساکن و عضو هیات مدیره یکی از برج‌های شمال شهر است و توضیح می‌دهد: اگر برای تعمیرات یا احداث امکانات ضروری به جمع‌آوری پول یا مشارکت ساکنان نیاز باشد، ‌متقاعد کردن همه آنها کار دشواری است؛ چون از مشارکت پرهیز می‌کنند و همواره انتظار دارند مدیر یا اعضای هیات مدیره دنبال‌شان بدوند و آنها را برای همکاری متقاعد کنند. به دلیل همین مشکلات و دلخوری‌های احتمالی در زمینه مدیریت، ساکنان بیشتر برج‌ها ترجیح می‌دهند یک مدیر از بیرون برای ساختمان استخدام کنند و سر و کله زدن با برج‌نشینان دردسرساز را به وی بسپارند.

جالب این که مدیران برخی برج‌های معروف حقوق بالایی دریافت می‌کنند و چون کارشان را شخصی و محرمانه می‌دانند، به هیچ‌وجه حاضر به ارائه اطلاعات درباره آن نیستند. حسینی در ادامه می‌افزاید: میزان حق شارژ برج‌ها برای هر واحد مسکونی از 150 هزار تومان شروع می‌شود و در برج‌های بزرگ و مجهز به 450 هزار تومان در ماه هم می‌رسد. برای پرداخت حق شارژ معمولا مشکلی پیش نمی‌آید ولی مدیر برج این اختیار را دارد که در صورت پرداخت نشدن آن انشعاب برق یا گاز ساکنان را قطع کند و در صورت نیاز از نیروی انتظامی کمک بخواهد.

تب روز افزون برج‌نشینی‌

درباره برج‌ها شنیدن صحبت‌های محمود زعفرانلو هم خالی از لطف نیست. وی با 40 سال سابقه کار مشاوره املاک، به یک کارشناس تجربی در این حوزه تبدیل شده است و درباره برج‌ها چنین توضیح می‌دهد: فلسفه ساخت برج‌ها و توجیه منطقی آنها برای حضور در بافت شهری صرفه‌جویی در عرضه افقی اراضی و گسترش تراکم عمودی شهر است. برای این گسترش عمودی پیش‌بینی مولفه‌هایی نظیر تراکم جمعیتی مجاز، دسترسی مناسب، عرض گذرگاه، اشراف و مسائل رفاهی ضروری است ولی اغلب نادیده گرفته می‌شود. ریشه این معضل را باید در اعمال سیستم تراکم ناکارآمد و نارسایی‌های کلان در حوزه شهرسازی جستجو کرد که در سال‌های گذشته رخ داده است. صدور مجوز برای ساخت بیش از 2 یا 3 برج در یک محله از شهر هر چقدر هم که محله بزرگی باشد، کار اشتباهی است و امکان بررسی‌های مهندسی و معماری را برای جلوگیری از همجوارسازی، هم‌جهت‌سازی و کاهش اشراف با مانع جدی مواجه می‌کند. در حال حاضر برج‌ها که می‌توانستند نمادی از هویت مدرن شهر باشند و چشم‌انداز زیبایی ایجاد کنند به سدی در برابر مناظر طبیعی تبدیل شده‌اند و با ایجاد اشراف زیاد شرایط زندگی را برای ساکنان و همسایگان مجاور دشوار می‌کنند. معضل اشراف در برخی محله‌های شهر نظیر الهیه و زعفرانیه که از برج‌های متعدد برخوردارند بیش از سایر نقاط آزاردهنده است. علاوه بر آن رعایت نکردن مسائل مهندسی در ساخت برج‌ها مانع بهره‌مندی اهالی اطراف از نور آفتاب می‌شود و این نارسایی در زشت و دلگیر شدن منظره شهر در نظر شهروندان موثر است.

به نظر وی شدت گرفتن تب برج‌سازی در 2 دهه اخیر شتاب نامعقولی به ساخت و ساز برج‌ها بخشید، به طوری که در حال حاضر نبود یک طرح و برنامه جامع برای تعیین نقاط استقرار برج‌ها در گستره شهر و قربانی شدن مسائل استراتژیک و زیست محیطی بوضوح عیان شده است. این مشاور املاک می‌افزاید: این تب روزافزون هنوز در حوزه سکونت در برج‌ها مشاهده می‌شود و قیمت واحدهای مسکونی آنها را بالا می‌برد. رسیدن قیمت برخی از برج‌ها به 12 میلیون تومان برای هر مترمربع نیز نتوانسته در این بخش تعادل ایجاد کند و همچنان سنگینی کفه تقاضا غلبه دارد.

در پایان به این نکته اشاره می‌شود که تدوین و اعمال یک برنامه جامع و کارآمد برای ساخت برج‌های آینده یک ضرورت شهری است و توقف ساخت برج‌ها باید مهلتی برای شروع برنامه‌ریزی استراتژیک باشد وگرنه تعلیق موقتی هیچ دردی را دوا نمی‌کند. در تمام سال‌های گذشته این راه کج‌دار و مریز طی شده و اکنون مشکلات ریز و درشت آن رخ نموده است. حالا باید به آینده نظر داشت. مزیت‌های حضور برج‌ها در شهرها را شناخت، برای بالفعل کردن آن برنامه و استراتژی مناسب تعیین کرد و از همه مهم‌تر شیوه شوون این نوع سکونت را به شهروندان آموخت.

نه آنقدرها خوب که فکر می‌کنید!

برج‌ها جریان باد را در شهرها مختل می‌کنند و به طور غیرمستقیم بر وضعیت آب و هوایی آن تاثیر نامطلوب می‌گذارند، رابطه همسایگی را از بین می‌برند و مشارکت برای اداره امور شهرها و محله‌ها را به مخاطره می‌اندازند، هویت اجتماعی و اقتصادی شهرها و محله‌ها را مخدوش می‌کنند و راه‌های فرار از زندگی کسالت‌بار ماشینی را می‌بندند. ارتفاع بلند برج‌ها اماکن اجتماعی نظیر پارک‌ها، مساجد و... را از دید شهروندان پنهان می‌کند و نقش سمبل‌‌های شهر نظیر اماکن تاریخی و مذهبی و سازه‌های یادبود را در زندگی اجتماعی کمرنگ می‌کنند. برج‌ها از تماس کودکان و نوجوانان با هم‌سن‌هایشان جلوگیری می‌کند و آنها را انسان‌هایی منزوی و گوشه‌گیر بار می‌آورند. امنیت روانی انسان‌ها را از بین می‌برند و نیازهای فطری نظیر پیوند با مظاهر طبیعت را نادیده می‌گیرند. بافت اجتماعی و تراکم جمعیتی شهرها را بر هم می‌زنند و رفع مشکلات اقتصادی، رفاهی و... را دشوار می‌کنند. به گسترش مهاجرت کمک می‌کنند تا بتدریج خرده‌فرهنگ‌ها بر فرهنگ بومی شهر و منطقه غلبه کند.

شبکه‌های حمل‌ونقل، آبرسانی، گاز، برق و تلفن را پیچیده و زندگی آرام شهروندان را با مخاطرات احتمالی تهدید می‌کنند. فردگرایی را تبلیغ می‌کنند و اختلاف آرا و سلیقه‌ها را به تنش و مرافعه می‌کشانند. برج‌ها زیبایی بصری شهرها را می‌پوشانند، انسجام معماری آن را به هم می‌زنند و منظره جنگل، کوه و دشت‌های حومه شهر را از شهروندان دریغ می‌کنند. با قرارگیری بر فراز سر شهروندان، عزت نفس و خلاقیت آنها را می‌گیرند و غلبه فناوری را به رخ می‌کشند. سقوط عمودی برج‌ها حین وقوع حوادث طبیعی و غیرمترقبه، خسارت مالی و جانی سنگینی بر جای می‌گذارد. برج‌ها اشراف اجتناب‌ناپذیری به وجود می‌آورند که در شرع، قانون و عرف نکوهیده است.

امین رحیمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها