سازندگان زندگی دیوید گیل با تولید این فیلم به یک وظیفه مخاطرهانگیز عمل کردهاند و با ساخت این فیلم در حقیقت بحث تازهای را در باب «مجازات اعدام» شروع کردهاند.
کد خبر: ۱۵۶۹۳۶

سوالی که مطرح میشود این است که آیا آنها توانستهاند حق مطلب را در مورد این موضوع حساس ادا کنند یا خیر؛ کاملا مشخص است که سازندگان فیلم موضعی علیه مجازات اعدام دارند و این نکته را براحتی میتوان با تماشای فیلم دریافت. البته قصه فیلم خیلی دقیق روی این مساله فوکوس نمیکند، اما در جایجای آن سیستم قضایی کشور امریکا مورد بررسی انتقادی قرار میگیرد. بنیان «زندگی دیوید گیل» براساس مسائل سیاسی نیست و بیشتر تلاش دارد مضمونی اجتماعی داشته باشد. در یک کلام، تماشاچی هنگام دیدن فیلم احساس نمیکند دارد یک «قدمزنی مرد مرده» دیگر ( با بازی شان پن) را تماشا میکند.
«زندگی دیوید گیل» را آلن پارکر، فیلمساز قدیمی سینما کارگردانی کرده است. در این درام جنایتکارانه و دلهرهآور کوین اسپیسی، کیت وینسلت، لورا لینی، لی ریچی، گابریل هان، هم کریون و کلو کینگ نقشهای اصلی را بازی میکنند. دکتر دیوید گیل (اسپیسی) ازجمله کسانی است که با مجازات اعدام مخالف است. او تحت شرایطی متهم به کار خلاف و جنایت میشود. درحقیقت برای او پاپوش دوختهاند. او که در تگزاس به مجازات اعدام محکوم شده، خاطراتش را برای یک خبرنگار تعریف میکند و این خاطرات در یک سری فلاشبک به نمایش درمیآید. آیا گیل واقعا همکارش را کشته است؛ این نکتهای است که بیستی بلوم (کیت وینسلت) خبرنگار میخواهد کشف کند. در عین حال او میخواهد واقعیتهای پشت پرده جنایت گیل را نیز بفهمد. آنچه که او متوجه میشود چالشهایی را به همراه دارد که قضیه را از پرونده گیل هم فراتر میبرد.
بلوم بزودی خودش را رودرروی سیستم قضایی و عدالت مربوط به آن میبیند. قصه فیلم چرخشها و پیچ و تابهای جذاب و ظریفی دارد که در قسمتهای مختلف فیلمنامه قرار گرفتهاند. به همین دلیل تماشاچی باید آن را با دقت تماشا کند. تنش ملودراماتیک قصه فیلم، بیننده را کاملا درگیر خودش میکند. قصه چند لایهای فیلم باعث میشود تا امکان قضاوتهای متفاوتی را از موقعیت و آدمهای درگیر آن داشته باشیم. بیستی بلوم خودش را بموقع به مرکز ثقل ماجراها میرساند ولی بزودی این احساس در او به وجود میآید که خیلی دیر رسیده است. او که در آغاز فقط به کارش میاندیشد و دیدگاه خاصی نسبت به دیوید گیل ندارد، با پیشرفت ماجرا نسبت به او احساس همدردی میکند و تلاش دارد تا کاری برایش انجام دهد. اما مثل اینکه همه چیز از قبل برنامهریزی شده و او در این فاصله کم زمانی نمیتواند هیچ کاری انجام دهد.
با آنکه فیلمنامه چارلز راندوف اریژینال است، اما ریتم آن به گونهای است که آدم احساس میکند اقتباسی از یک نوول طولانی و پیچیده ادبی کارآگاهی است. در فیلم صحنههایی وجود دارد بویژه سکانسهای تحقیق که نوعی حس عجله و شتاب در آن دیده میشود. انگار که قرار است اکشن زیادی صورت گیرد و نمیتوان در این فاصله زمانی کوتاه همه آنها را به نمایش گذاشت. ضروری است که به نکات مورد توجه در فیلم دقت کافی صورت گیرد، زیرا هر جزئیاتی (حتی آنها که ضروری به نظر نمیرسند) در کلیت قصه فیلم مهم است. کار خوبی که پارکر میکند این است که جزئیات را به حال خودش رها نمیکند و برای ذهنیت بینندهاش احترام قائل است. لحن روایتی قصه فیلم کمک زیادی به جذب تماشاچی میکند. از برخی جهات فیلم پارکر تا حدودی شبیه «جنایت واقعی» کلینت ایستوود است (فیلمی خوب با یک پایان بد). اما لحن انتقادی پارکر نسبت به موضوع مطرح شده بیشتر و پررنگتر است. بازیهای قوی بازیگران بویژه اسپیسی وینسلت کمک میکند تا قصه فیلم شکل و رنگ بهتری پیدا کند. با وجود این بازی لورا لینی را نباید از یاد برد. نقش دیوید گیل قبل از کوین اسپیسی به جورج کلونی و نیکلاس کیج پیشنهاد شده بود؛ اما هر دو آن را رد کردند. صحنه تظاهرات علیه مجازات اعدام در تگزاس در شرایطی فیلمبرداری شد که گروهی از معترضان واقعی هم در همان محل حضور داشتند. این مساله باعث توقف فیلمبرداری برای چند ساعت شد. خود آلن پارکر در اوایل فیلم به عنوان بازیگر مهمان در نقش کوتاهی ظاهر شد.


کیکاووس زیاری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها