قاتل مرد حجره‌ دار پس از ۱۳سال بخشیده شد

۳بار تجربه مرگ، پای چوبه‌دار

با گذشت اولیای دم محکومان به قصاص آزاد شدند

بخشش در آستانه نوروز

چهارمرد زندانی که به اتهام قتل‌هایی جداگانه به قصاص محکوم شده بودند با گذشت اولیای دم در آستانه سال نو بخشیده و از زندان آزاد شدند.
کد خبر: ۱۴۰۱۴۹۲
نویسنده معصومه ملکی - گروه حوادث

این چهار قاتل در زندان رجایی‌شهر کرج به سر می‌بردند که با تلاش محمد شهریاری،سرپرست دادسرای جنایی تهران و واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای جنایی تهران توانستند بعد از سال‌ها زندگی با کابوس مرگ از خانواده اولیای دم رضایت بگیرند‌. آنها دیروز از زندان رجایی‌شهر کرج به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و پس از انجام مقدمات آزادی، همراه خانواده‌های‌شان به خانه بازگشتند تا سال نو را کنار آنها بگذرانند.

بخشش سارق قاتل

اولین زندانی که بخشیده شد، مرد میانسالی به نام شهاب است که ‌از ۲۵ سال قبل به اتهام قتل زنی در زندان به سر می‌برد. وی درباره ماجرای این سال‌ها گفت :۲۵سال قبل تصمیم به سرقت از خانه یک خانواده پولدار گرفتم. موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و دو نفری شبانه به خانه مورد نظر در دو راهی قلهک تهران رفتیم. زن صاحبخانه حضور داشت که با دیدن ما فریاد زد. با او درگیر شدیم و من با چوب دستی ضربه‌هایی به سرش زدم که فوت کرد.

وی افزود‌: بعد از قتل، طلا و پول و فرش‌های ابریشم را سرقت و فرار کردیم‌. بخشی از اموال را فروختیم اما بعد از مدتی فرار، بازداشت شدیم و در محاکمه من حکم قصاص گرفتم و همدستم به حبس محکوم شد. یکبار پای چوبه دار رفتم که اولیای دم نیامدند و حکم من متوقف شد آن روز مرگ را با چشمان خودم دیدم.دراین سال‌ها ناامید بودم و فکر نمی‌کردم روزی بتوانم رضایت بگیرم‌. حالا که بعد از ۲۵ سال آزاد شده‌ام انگار وارد یک دنیای جدید شده‌ام. دلم برای خیابان‌های شهر تنگ شده است .

رهایی قاتل گروگان از چوبه دار

دومین قاتل بخشیده شده نصیر ۴۵ ساله است که ۱۰ سال است در زندان به‌سر می‌برد و گروگانی را به قتل رسانده است. او در این باره گفت: یکی از دوستانم که در یک باغ در فشم نگهبان بود از مردی پول طلب داشت اما نتوانسته بود آن را پس بگیرد. بنابراین آن مرد را به ویلایی در فشم کشاند و زندانی کرد‌. بعد با من تماس گرفت و خواست به آنجا بروم که رفتم‌. دوستم برای انجام کاری بیرون رفت و خواست چند ساعتی مراقب گروگان باشم‌. بعد از رفتن او دلم به حال گروگان سوخت و او را آزاد کردم اما وی با من جر و بحث کرد و می‌گفت تو همدست مرد آدمربا هستی و به من فحاشی کرد. عصبانی شدم و با چاقو ضربه‌ای به او زدم که باعث مرگش شد بعد هم دستگیر شدم و به زندان افتادم. یکبار پای چوبه دار رفتم اما مهلت گرفتم. بیسواد بودم و در زندان توانستم تا سیکل درس بخوانم و باسواد شوم. خوشحالم که خانواده مقتول سرانجام مرا بخشیدند و از مجازات قصاص نجات یافتم‌. می‌خواهم به شیرخوارگاه بروم و از بچه‌های آنجا نگهداری کنم و مثل یک پدر برایشان باشم.

قتل زن دو تابعیتی

سومین زندانی بخشیده شده مردی به نام سهیل است که سال ۹۴ در پی آشنایی با یک زن ایرانی که از سوئیس به تهران بازگشته‌ بود، او را با همدستی دوستش به قتل رساند و هر دو در زندان به سر می‌بردند. هر دو متهم بعد از محاکمه به قصاص محکوم شده بودند. سهیل دراین باره گفت: ۷سال است در زندان به ‌سر می‌برم. با مقتول در یک مهمانی آشنا شدم فهمیدم فرزندانش در سوئیس هستند و خودش مدتی است به تهران بازگشته است‌. او با وضع مالی خوبی که داشت من و دوستم وسوسه شدیم اموال او را سرقت کنیم‌. بنابر این به بهانه رفتن به یک مهمانی او را با خود بردیم‌. حوالی چیتگر، پول، کارت بانکی و اموال قیمتی‌اش را سرقت کردیم و در ادامه او را به قتل رساندیم و با انداختن جسد در پارک فرار کردیم. هر دو دستگیر شدیم و بعد از محاکمه‌، حکم قصاص گرفتیم. امید نداشتم بخشیده شوم اما چند بار خواب دیدم آزاد شده‌ام و دیگر در زندان نیستم‌. همین خواب‌ها به من امید می‌داد که یکروز شاید من هم بخشیده شوم حالا باورم نمی‌شود این خواب به واقعیت تعبیر شده است. همدستم همچنان زیر تیغ است.

آزادی قاتل مرد کارتن خواب

چهارمین زندانی بخشیده شده فرید ۷۲ساله بود. او ۶سال بابت قتل مردی در زندان بود. وی درباره این سال‌ها ‌گفت: من نگهبان یک کارخانه آسفالت بودم مردی که معتاد و کارتن خواب بود به آنجا می‌‌آمد و وسایلی را سرقت می‌کرد و مرا به دردسر انداخته بود. او آخرین بار دستگاهی را به سرقت برده بود که ارزش مالی زیادی داشت و من باید چند سال کار می‌کردم تا پول دستگاه سرقتی را به صاحبکارم می‌پرداختم.
وی افزود: سرانجام او را پیدا کردم و به کارگاه بردم و به صندلی آهنی بستم تا اعتراف کند وسیله سرقتی را کجا برده است‌. سرانجام گفت آن را به مردی فروخته است. به نشانی آن مرد رفتم اما پیدایش نکردم و به محل کارم برگشتم که متوجه شدم او مرده است و من بازداشت شدم‌. به زندان افتادم دادگاه قتل را شبه عمد دانست و من به پرداخت دیه محکوم شدم. همیشه در زندان خواب می‌دیدم فوت شده‌ام و رنگ آزادی را نمی‌بینم. حتی یکبار در زندان سکته کردم .سرانجام خیرین پول دیه‌ام را جور کردند و با پرداخت آن به اولیای دم اکنون آزاد شدم.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها